1364.05.04: تفاوت میان نسخه‌ها

از دانشنامه روز شمار دفاع مقدس
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(صفحه‌ای تازه حاوی «'''<big>روزشمار جنگ</big>''' '''<big>پنجشنبــــــه</big>''' '''<big>16 آبان 1364</big>''' '''<big>23 صفر 1406</big>''' '''<big>7 نوامبر 1985</big>''' == 1 == در تلاش برای ادامه طرح‌ریزی و آماده‌سازی عملیات گسترده سپاه پاسداران در سال جاری در منطقه فاو عراق (که منطقه عملیاتی فدک نام‌گذا...» ایجاد کرد)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
 
سطر ۱: سطر ۱:
'''<big>روزشمار جنگ</big>'''
{{جعبه زندگینامه
|عنوان = روزشمار جنگ سال 1364
|نام = 1364.05.04
|نام دیگر=  چهار مرداد
|روز= 4 مرداد 1364
|تاریخ شمسی= 1364.05.04
|تاریخ میلادی= 26 ژوئیه 1985
|تاریخ قمری= 7 ذیقعده 1405
|اسامی عملیات=
|اسامی شهدا=
|اسامی اسرا=
}}
  <div class="bootstrap-btn">[[1359.05.04]]</div>
  <div class="bootstrap-btn">[[1360.05.04]]</div>
  <div class="bootstrap-btn">[[1361.05.04]]</div>
  <div class="bootstrap-btn">[[1362.05.04]]</div>
  <div class="bootstrap-btn">[[1363.05.04]]</div>
  <div class="bootstrap-btn">[[1365.05.04]]</div>
  <div class="bootstrap-btn">[[1366.05.04]]</div>


'''<big>پنجشنبــــــه</big>'''


'''<big>16 آبان  1364</big>'''
<div style="text-align:justify">


'''<big>23 صفر    1406</big>'''


'''<big>7 نوامبر 1985</big>'''
==  گزارش- 409 ==


== 1 ==
پاتك لشكر28 كردستان (ارتش) در ارتفاعات "سرهويز" براي عقب راندن نيروهاي عراقي و بازپس‌گيري مجدد منطقه‌اي كه در عمليات " قادر1" تصرف شده‏بود، نهايتاً موفقيتي در پي نداشت. نيروهاي خودي در اين حمله - كه از روز گذشته تدارك شده‏بود و شب قبل انجام گرفت - كاري از پيش نبردند و نهايتاً تا ساعت7 صبح امروز، عقب‌نشيني كردند.<ref>سند شماره‌7 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: "گزارش‌ عمليات قادر" گزارش راويان مجيد نداف، شهيد علي فتحي، جواد زمان‌زاده و مجيد مختاري، نشر مرداد 1364، ويرايش جديد 1380، ص 58.</ref>
در تلاش برای ادامه طرح‌ریزی و آماده‌سازی عملیات گسترده سپاه پاسداران در سال جاری در منطقه فاو عراق (که منطقه عملیاتی فدک نام‌گذاری شده است)، امروز در قرارگاه مرکزی سپاه پاسداران جلسه‌ای با حضور فرماندهان ارشد سپاه پاسداران: رحیم صفوی فرمانده نیروی زمینی سپاه، غلامعلی رشید مسئول معاونت عملیات نیروی زمینی سپاه، عزیز جعفری فرمانده قرارگاه قدس سپاه، عباس محتاج فرمانده قرارگاه سلمان و فرمانده ناحیه 4 سپاه، احمد غلامپور (جانشين قرارگاه كربلا) و... تشکیل شد. در این جلسه مسئولان نیروی زمینی سپاه، باتوجه‌به مشکلات بسیاری که در سر راه عبور از اروندرود و اجرای عملیات در منطقه فاو وجود دارد، مخالفت جدی خود را با اجرای عملیات در این منطقه اعلام کردند و برای اجرای عملیات در مناطق دیگر پیشنهادهایی دادند.
در گزارش قرارگاه حمزه (ارتش) در اين‌باره آمده‏است: «نيروهاي خودي به ارتفاع 1936 واقع در منطقة عملياتي قادر تك نموده و با دشمن درگير مي‌شوند، ليكن به‌علت آتش شديد دشمن، موفق نمي‌شوند ارتفاع مذكور را تصرف كنند، به‌همين دليل و بنا به دستور، عقب‌نشيني كردند.»<ref>سند شمارة 022855. مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: گزارش نوبه‌اي قرارگاه تاكتيكي حمزه سيدالشهدا، ركن3، ش12 (4/5/1364).</ref>
[[رده:1]]
به اين ترتيب در عملياتي كه در تداوم قادر، با عنوان " قادر2" انجام خواهد شد، ارتفاعات سرهويز نيز ضرورتاً به اهداف عمليات افزوده مي‌شود.
خلاصه‌ای از گزارش امروز راوی مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ در قرارگاه مرکزی سپاه، درباره دیدگاه‌های مسئولان نیروی زمینی سپاه چنین است:


پس از یک‌ روز وقفه در بررسی طرح‌‌های عملیاتی ـ که صرف پیگیری کار مهندسی در مناطق عملیاتی هور و فدک (منطقه عملیاتی فاو) گردید ـ از اوایل امروز بار دیگر مباحث اصلی عملیات آغاز شد. در طول روز مسئولان نیروی زمینی سپاه گفت‌وگو‌های بسیاری کردند و درباره مطالب متعددی ازجمله تأمین شرایط لازم برای اجرای عملیات تبادل‌نظر شد. به‌تدریج مباحث گسترده‌تر و موضوعات جدیدی مطرح شد تا جایی که غلامعلی رشید مسیر بحث را تغییر داد و گفت:
==  گزارش- 410 ==
امروز روستاي "قره‏داغ" صائين‌دژ كه قبلاً به‌همت سپاه مسلح گرديده بود، مورد هجوم عناصر حزب دمكرات قرار گرفت.<ref>سند شمارة 226062 دفتر سياسي نمايندگي امام در سپاه بولتن "رويدادها" شماره56 (25/5/1364)، ص18، 4/5/1364.</ref> به گزارش اطلاعات صائين‌دژ، حمله به اين روستا در ساعت14:30 به‌وسيلة "لك 2 از هيز افشار با استعداد 25 نفر مسلح به سلاح انفرادي و نيز مجهز به يك قبضه آر.پي.جي.، يك قبضه تيربار "قناسه" و دو قبضه "بي‏بي‏كلاش" انجام گرفته‏است. در اين حمله - كه تا ساعت21:30 ادامه داشته‏است - دو تن از اهالي اين روستا شهيد و هشت تن ديگر زخمي شده‏اند؛ از نيروهاي معارض نيز چهار تن كشته و سه تن مجروح شده‏اند، همچنين به يك باب مغازة داخل روستا تعرض شد و مبلغ دوازده هزار تومان از آن دزديده‌اند و يك دستگاه تويوتا (حامل 30 هزار تومان متعلق به يك روستايي كه در صدد انتقال منزلش به شهر بوده‏است) و يك باب منزل نيز به آتش كشيده شد.<ref>سند شمارة 428051 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: 5/5/1364، از اطلاعات صائين‌دژ، به اطلاعات قرارگاه حمزه.</ref>
در ادامة گزارش، آمده‏است: «نسبت به زنان و دختران نيز تعرض و بي‌شرمي صورت گرفت كه با خشم [واكنش] روستائيان روبه‏رو شده‌اند. همچنين معارضين مزبور قصد دارند به كلية روستاهايي كه توسط سپاه تسليح شده‌اند، حمله كنند.» بر طبق اين گزارش، نيروهاي خودي با هماهنگي گروه‌هاي ضربت مياندوآب و تكاب به تعقيب مهاجمان پرداختند.<ref>همان.</ref>
از سوي ديگر، برخي گزارش‌هاي رسيده به سپاه، از شهادت 8 تن و مجروح شدن 10 تن و اسارت 21 تن از نيروهاي دولتي حكايت مي‌كند كه به دليل اهميّت اين وقايع، حفاظت اطلاعات سپاه از حفاظت اطلاعات قرارگاه حمزه خواستار پي‏گيري دقيق و ميزان صحت و سقم و بررسي جوانب آن، شده‏است.<ref>سند شمارة 96851 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: 9/6/1364، از سازمان حفاظت اطلاعات سپاه، به حفاظت اطلاعات قرارگاه حمزه.</ref>


«اصلاً بیاییم پیشنهاد بدهیم که امسال در جنوب، عملیات وسیع انجام ندهیم. تا عید 15 عملیات قدس [عملیات محدود] می‌توانیم انجام دهیم و در این فاصله دو الی سه منطقه را از هر نظر آماده کنیم و در سال آینده عملیات بزرگ انجام دهیم. امر غافلگیری برای ما مهم است. با نیرویی که حداکثر تا 70 گردان می‌رسد می‌توانیم در شمال‌غرب عملیاتی نسبتاً خوب انجام دهیم
==  گزارش- 411 ==
عده‌اي از عناصر موسوم به "خلق عرب" كه بعد از پايان دورة فعاليت آشكار و رسمي جريان‌هاي خلق عرب در اوائل سال 1358، به فعاليتي صرفاً خشونت‏بار ادامه دادند، هويتي كاملاً وابسته به عراق يافتند و به يك عامل صرف جاسوسي و خراب‌كاري براي اين كشور تبديل شدند. با شروع جنگ، اين عده باز هم سقوط بيش‏تري كردند و در جنگ عليه ميهن خود نيز شركت داده شدند و حتي بعضاً نقش بازجو و شكنجه‌گر اسيران ايراني را به عهده گرفتند! يك گزارش كه امروز خبرگزاري جمهوري‌اسلامي از اهواز مخابره كرده، عاقبت نافرجام بعضي از اينان را نشان مي‌دهد:
«پانزده ايراني كه با ارتش بعثي عراق همكاري مي‌كردند، در جريان عمليات "قدس4" در شمال هورالهويزه به اسارت نيروهاي اسلام درآمدند. گزارش‌هاي رسيده به خبرگزاري جمهوري‌اسلامي حاكي‏ است اين پانزده تن - كه از اهالي بستان و هويزه هستند - اوايل جنگ به عراق پناهنده شده‏بودند و رژيم عراق از وجود آنان به‌عنوان پيش‏قراولان هور استفاده مي‌كرد. اين عده به هنگام حملة نيروهاي اسلام كوشيدند منطقة عملياتي را ترك و متواري شوند، ليكن رزمندگان اسلام آنان را محاصره و به اسارت خود درآوردند<ref>خبرگزاري جمهوري‌اسلامي، نشرية "گزارش‌هاي ويژه"، شمارة 129 (5/5/1364)، ص8 ، اهواز- خبرگزاري جمهوري‌اسلامي، 4/5/1364.</ref>


حاضران در جلسه با این پیشنهاد که پیش‌ازظهر و بدون حضور محسن رضایی مطرح شد، موافقت و هریک به‌نوعی آن را تصدیق ‌کردند. در ادامه بحث مزیت‌هایی برای این طرح پیشنهادی بیان شد:
==  گزارش- 412 ==
در پي پناهنده شدن (بي سابقة) يك هلي‌كوپتر جمهوري‌اسلامي ايران با سه سرنشين به عراق، امروز نيز خبرگزاري جمهوري‌اسلامي از گريز احتمالي يك فروند هلي‌كوپتر ديگر به عراق، گزارش داد. اما اين خبر در هيچ يك از رسانه‌هاي همگاني، حتي در كشور عراق - كه گفته مي‌شود اين هلي‌كوپتر احتمالاً به آن‌جا پناهنده شده‏است - منعكس نشده‏است.
به گزارش خبرگزاري جمهوري‌اسلامي از باختران، يك فروند ديگر از هلي‌كوپترهاي هوانيروز از عصر امروز تاكنون ناپديد شده‌است. گفته مي‌شود اين هلي‌كوپتر نيز به خاك عراق رفته‏است. نام خلبان اين هلي‌كوپتر كه از هلي‌كوپترهاي عملياتي در عمليات شمال‌غرب بوده، مشخص است ليكن از تعداد سرنشينان آن هنگام فرار احتمالي، اطلاعي در دست نيست.<ref>خبرگزاري جمهوري‌اسلامي، نشرية "گزارش‌هاي ويژه"، شمارة 130 (6/5/1364)، ص6 ، باختران‏- خبرگزاري جمهوري‌اسلامي، 5/5/1364.</ref>


1. رعایت غافلگیری.
==  گزارش- 413 ==
امروز صدام‌حسين در مصاحبه‌اي با خبرنگاران مصري، به سؤالات آنان دربارة بسيج امت عرب در مقابل دشمنان، جنگ ايران و عراق، روحية ايراني‌ها در جنگ و در برابر بمباران شهرها، ابتكارات صلح، از سرگرفته شدن فروش تجهيزات نظامي شوروي به عراق و ديگر مناسبات دو كشور، رابطة امريكا و عراق و موضع امريكا در خصوص جنگ، روابط مصر و عراق، همبستگي اعراب و تجاوز هواپيماهاي سوريه به حريم هوايي عراق، پاسخ گفت.  
صدام‌حسين با طرح اين سؤال كه "آيا ما قادر هستيم با دشمنان امت عرب به‌طور انفرادي به مقابله برخيزيم؟" تأكيد كرد: «ما به‌عنوان جزئي از امت عرب، در برابر هر تجاوز بايستي تمامي توانايي‌هاي‏مان را در سطح كل امت عرب بسيج كنيم.» وي با اشاره به اين‌كه بعضي‌ها گمان مي‌كنند دشمن عراق، دشمن امت عرب نيست، گفت: «اين‌ها بايستي بدانند كه عراق بخشي از امت عرب است.» صدام افزود: «اگر دشمن هر كشور عرب، دشمن امت عرب تلقي گردد، در اين صورت دشمن يادشده بايستي به‌اندازة قدرت امت عرب توانايي داشته باشد.»
صدام در مورد جنگ ايران و عراق گفت: «به جنگ ايران و عراق مي‌نگريم كه عراق در يك طرف اين جنگ شش‏ساله است و در برابر سلاح‌هاي مشابه تسليحات اسرائيل جنگيد و همچنين با ارتشي جنگيد كه در همان مدارسي كه اسرائيلي‌ها تربيت مي‌شوند، تعليم ديده‏است و بعضي از آن‏ها (ايراني‌ها) ميدان مين را مانند گوسفند باز مي‌كردند؛ آن‏ها جهت بازكردن ميدان‌هاي مين، امواج پي‌درپي انساني اعزام مي‌كردند. البته اين مسئله پايان يافته‏است و ديگر وجود خارجي ندارد. ما در چنين شرايطي جنگيديم. ما عرب هستيم و اعراب قادرند از اسلحة خود استفاده نمايند ولي بايستي با ايمان و با عقل از آن استفاده كنند.»
صدام دربارة روحية ايراني‏ها براي ادامه دادن به‏ جنگ، گفت: «طبيعي است اوضاع داخلي ايران در حال حاضر همانند پنج يا دو و يا حتي يك سال قبل نيست و طرف‏داري از ادامة جنگ در حال كاهش است. ما اطمينان داريم كه اكنون حتي خود خميني هم به اين مسئله پي برده است كه مسئله بلعيدن عراق و سرازير شدن به طرف ميهن عربي، خيالي بيش نيست، همان‌گونه كه تشكيل ارتش 20 ميليوني بيش‏تر از يك رؤيا نبوده و انگ شرم و ننگ خورده است. در قوانين زندگي معاصر چيزي كه بلعيدن كشورهاي همسايه از سوي كشوري را تجويز كند، وجود ندارد و در قوانين اسلام هم چيزي كه اجازه دهد مسلماني به ديگر مسلمانان به اين نحو تجاوز كند، وجود ندارد.»
وي در قسمت ديگري از اين مصاحبه، در خصوص بمباران شهرها گفت: «ما هنگامي تهران را بمباران مي‌كنيم كه بصره مورد حمله قرار گرفته‏باشد‏؛ اگر آن‏ها بصره را بزنند، ما نيز تهران را مي‌زنيم؛ اگر فلان شهر ما را بزنند، ما نيز شهرهاي آنان را مي‌زنيم. رژيم ايران كه عليه عراق دست به تجاوز زده، اگر مي‌خواهد تهران آسيب نبيند بايد آسيب رساندن به عراق را خاتمه دهد؛ كسي كه صلح در تهران را مي‌خواهد، بايد متوقف ساختن جنگ را بخواهد و هيچ منطقي غير از اين وجود ندارد.»
صدام همچنين در مورد روند ادامة ابتكارات براي خاتمه دادن به جنگ ايران و عراق، گفت: «اين ابتكارات ادامه دارد، ولي علت عدم توفيق آن‏ها و به اجرا در نيامدن ابتكارات، مخالفت طرف ايراني است.»
وي دربارة نقش ابرقدرت‌ها در ادامة جنگ، گفت: «بروز يا توقف جنگ تنها به ارادة ابرقدرت‌ها بستگي ندارد، بلكه ارادة ابرقدرت‌ها در چارچوب اراده‌هاي طرفين جنگ معني پيدا مي‌كند، چون اگر طرفين متحارب خواهان صلح باشند، ابرقدرت‌ها توان آن را ندارند كه آن‏ها را مجبور به جنگ نمايند ولي هنگامي كه ابرقدرت‌ها خواهان صلح باشند، بايد گفت كه اين خواست آن‏ها بي‌تأثير نيست ولي در زمينة ميزان تأثير آن نبايد ارادة ملل را ناديده گرفت.»
صدام‌ در پاسخ به پرسش يكي از خبرنگاران دربارة از سرگرفته شدن فروش تجهيزات نظامي شوروي به عراق، گفت: «روابط ما با شوروي‌ها پيرامون معاملات تسليحاتي، روابطي قديمي است؛ موافقت و يا مخالفت شوروي‌ها در زمينة فروش تسليحات، چيزي است كه به ارادة آن‏ها مربوط مي‌شود ولي بايد توجه داشت كه روابط تسليحاتي ميان دوكشور، روابطي قديمي است و به‌طور قطع و يقين شوروي‌ها خواهان آن هستند كه اين روابط قطع نشود. ما تاكنون از روابط خود با شوروي رضايت داشته‌ايم، همچنين از روابط خود با امريكا در چارچوب خصوصياتي كه از روابط برشمرده‌ايم، راضي هستيم و اين روابط، روابطي معمولي است.»
وي در مورد موضع امريكا در برابر جنگ، گفت: «در نيمة دوم 1982، امريكايي‌ها مايل بودند كه عراق از نظر نظامي آسيب ببيند، ولي اين‌كه ميزان اين آسيب مورد نظر آن‏ها چه‌اندازه بوده‏است را نمي‌توانيم بگوييم. پس از نيمة 1982، در ديدگاه امريكايي‌ها تحولي به وجود آمد كه تحولي مثبت بوده كه به ديدگاه آن‏ها نسبت به منطقه به‌ويژه ادامة جنگ، مربوط مي‌شود. آن‏ها به‌طور آشكار به ما گفته‌اند كه مخالف جنگ هستند. عواملي وجود دارند كه نشان مي‌دهند امريكايي‌ها مخالف ادامة جنگ هستند؛ عواملي نيز وجود دارند كه بايد با ديد بازتري مورد بررسي قرار گيرند، چرا كه به ايراني‌ها جنگ‏افزار و قطعات يدكي غرب و امريكا مي‌رسد و در اين اواخر بازداشت تعدادي از افرادي كه جنگ‏افزار به ايراني‌ها تحويل مي‌دادند را شنيديد. آنچه كه امريكايي‌ها به ما مي‌گويند، اين است كه مخالف ادامة جنگ هستند و ما تاكنون چيزي كه دال بر عدم صداقت اين گفتار باشد، نديده‌ايم.»
صدام سپس كمك‌هاي ليبي و سوريه به ايران را از عوامل طولاني شدن جنگ دانست و با اشاره به اين‌كه "اكنون عصر اتم و همكاري است، نه عصر انزوا"، گفت: «در حالي كه ميان ملل همكاري وجود دارد، پس چرا نبايد ميان كشورهاي امت عرب همكاري وجود داشته‏باشد؟ چرا به جاي اين‌كه با بسياري از كشورهاي خارجي داد و ستد داشته‏باشيم همان داد و ستد را ولو با كيفيت كم‏تر و يا مشابه، با مصر، اردن و يا سوريه برقرار نسازيم و پيروزي‌هاي مشتركي به دست نياوريم؟»
وي دربارة اوضاع جاري اعراب گفت: «اگر وضع كنوني اعراب را با مقياس‌هاي جاري بسنجيم، مي‌بينيم كه شكاف‌هاي زيادي در ميان آنان وجود دارد و مهم‌ترين اين شكاف‌ها، حالت از هم پاشيدگي و اختلاف ميان برخي از اين كشورها است. متأسفانه بسياري از اعراب قدرت را در چارچوب منافع خود به كار مي‌بندند و به آن به‌عنوان اقتدار قومي و با ديد فرهنگي، قومي و برادري نمي‌نگرند؛ يعني هنگامي‌كه توپ و تانك و هواپيماهاي‏شان زياد مي‌شود، به‌جاي اين‌كه آن را براي حفظ صلح و استقلال به كار بگيرند، براي تضعيف صلح و استقلال از آن استفاده مي‌كنند، در چنين شرايطي برخي از كشورهاي عربي اين‌گونه ابزارهاي جنگي را عليه برادر خود به كار مي‌گيرند، به جاي اين‌كه سرزمين اشغال شده‌اي را آزاد كنند و يا عوامل خير را فراهم كنند و با افزودن به عوامل ديگر، اقتدار امت عربي را تأمين كنند و در نتيجه اين امكان را به او بدهند تا سرزمين اشغالي خود را آزاد كند. اين حالت را نمي‌توان يك حالت سالم تلقي كرد بلكه اين حالت يك حالت ناهمگون است؛ اين حالت كنوني اعراب ناشي از رفتارهاي فردي بعضي از حكام است و عوامل اختلاف عواملي نيستند كه نمايان‏گر سير تاريخ باشد و يا تمايلات مردم عرب باشند؛ براي نمونه ليبي را مثال مي‌زنيم، اين كشور چند بار با مصر اختلاف پيدا كرد و چند بار هم اين كشور را به وحدت دعوت كرد؛ اين تمايل به وحدت سريع و همچنين حالت اختلاف ناشي از مزاج تند، هر دو منفي است... بعضي اعراب معتقدند كشورهاي عربي در جنگ شش روزه قدرت رزمي خوبي داشتند، چون شمشير بر قدرت بدني تكيه مي‌كند ولي هنگامي كه اسلحة جديد بر نيروي عقل استوار شد، اعراب عقب افتادند، اما شما كه مسائل را دنبال مي‌كنيد خوب مي‌دانيد كه اعراب در جنگ 1973 واقعيت جديدي را به وجود آوردند.»
صدام سپس با اشاره به تجاوز هواپيماهاي سوري به‌حريم هوايي عراق، گفت: «به فرماندهي كل نيروهاي مسلح گفته شده كه در صورت تكرار چنين اقدامي، هواپيماهاي سوريه را سرنگون سازند.»
صدام با اشاره به اين‌كه اين تجاوزات هم‌زمان با عمليات ايران در جبهه، بوده‏است، افزود: «در فرهنگ عرب، اعراب و كشورهاي عربي مانند برادر هستند، اما يك حاكم عرب گاهي بخشي از امكانات ملّت را براي خود به‌كار مي‌گيرد. من اطمينان دارم كه اگر الآن به سوري‌ها بگويند "برويد و به عراق حمله كنيد"، آن‏ها هرگز اين كار را نخواهند كرد ولي حاكم سوريه مي‌تواند با اوامر نظامي به ارتش خود بگويد كه ايراني‌ها با عراقي‌ها در حال جنگ هستند، شما برويد ايراني‌ها را نجات بدهيد و با اين اقدام شما عراق مجبور خواهد شد واحدهايي از نيروي هوايي و دفاع هوايي خود را جهت مراقبت از مرزهاي خود با سوريه مستقر نمايد.»<ref>مأخذ 7، صص 3 تا 6 ، تهران‏ - خبرگزاري جمهوري‌اسلامي، 4/5/1364.</ref>


2. آماده‌کردن سه منطقه فدک (فاو)، حیدر (روطه ـ قرنه) در هور و شمال منطقه عملیاتی بدر.
==  گزارش- 414 ==
در خطبه‌هاي نماز جمعه، امام جمعة موقت تهران آقاي " امامي كاشاني" اميدوارانه به مسئله ضرورت بركناري صدام پرداخت و خبرهاي اعتراض به اقدامات تروريستي عراق و دعوت دبير شوراي همكاري خليج‌فارس از اعضاي شورا براي تشكيل جلسه جهت بررسي اين اقدامات، عراق را مورد توجه قرار داد:
«الآن منطقه را رژيم عراق ناامن كرده و رژيم صدام امنيت منطقه را به خطر انداخته و ما بارها مي‌گفتيم كه اين رژيم صدام است كه منطقه را به ناامني كشيده است. دولت‌هاي خليج‌فارس نمي‌خواستند اين را بپذيرند، ولي الآن پذيرفته‌اند. در خبرها ديدم دبير شوراي همكاري خليج‌فارس گفته است كه اين شورا اجلاسيه‌اي تشكيل مي‌دهد تا ببيند چرا عراق دست به چنين كارهايي زده است؛ چرا اين قدر تروريست به اين‌جا و آن‌جا اعزام مي‌كند. بحرين وقتي فهميده است كه سيزده نفر از كساني كه در ارتش خودش بودند و براي عراق جاسوسي مي‌كردند را دست‏گير كرد و به عراق گفته‏است: "چرا اين كار را مي‌كني؟" و نمايندة عراق را بيرون كرده‏است. عراق در كويت آن كار را كرده؛ در عربستان سعودي آن جنايت را كرده؛ در هر كجا از منطقه دستش برسد، جنايت مي‌كند. الآن دبير شوراي همكاري خليج‌فارس اعلام جلسه كرده و مي‌گويد: " بايد با اين حركات چه كرد؟" ما از اول مي‌گفتيم كه عامل تروريسم در منطقه، اين كثيف است كه تروريست تربيت مي‌كند.»
وي براي حل اين بحران، خواستار بركناري صدام شد و توصيه كرد در مراسم حج، شخصيت‌هاي سياسي و مذهبي جهان اسلام براي اين ناامني‌ها و حذف اين عنصر خطرناك از عراق، فكري بكنند. آقاي كاشاني سپس با توجه دادن به اهميّت حج، پيشنهاد كرد‌: «وزراي امور خارجة كشورهاي اسلامي، كنفرانس‌هاي خود را در حج تشكيل دهند.»<ref>روزنامة كيهان، 5/5/1364، ص22.</ref>


3. آمادگی تجهیزات.
==  گزارش- 415 ==
روزنامة "گاردين" چاپ لندن، امروز در مقالة مربوط به جنگ، به جنبه‌هاي مختلفي از جمله انتظار نابه‏جاي ايران از سرنگوني صدام و ايجاد شورش در ارتش عراق، اقدامات موفق صدام در كنار بي‌رحمي‌هايش درداخل عراق، وضع خوب بصره و اقتصاد عراق و تأثير كمك‏هاي مالي كشورهاي عرب منطقه در بهبود وضع كنوني اقتصاد حكومت صدام، پرداخته‏است. مقالة گاردين همچنين به حملات محدود اما مداوم ايران و نيز تأثير جنگ شهرها، اشاره دارد. در اين مقاله آمده‏است:
«ايراني‌ها اميدوار هستند كه طولاني‌تر شدن جنگ موجب افزايش بروز ناآرامي در درون ارتش عراق شود. ارتش عراق تنها نيروي مؤثري است كه قادر به سرنگون ساختن صدام‌حسين - كه پايگاه قدرت آن يعني حزب بعث تنها يك‌صد هزار عضو دارد - مي‌باشد، اما علي‌رغم اعدام فرماندهان ناموفق، شواهد چنداني (اگر نگوييم هيچ شواهدي) در مورد اين‌كه يك چنين چيزي ممكن است به وقوع بپيوندد، وجود ندارد.
رژيم صدام‌حسين با تمام بي‌رحمي‌هاي خود، موفق شده‏است كه خود را به‌طور اعجاب‏انگيزي با واقعيت‌هاي سياسي مردم خود وفق دهد. در ميان وزاري عالي‌رتبة مورد انتخاب وي، هم از افراد مسيحي و هم از افراد كرد ديده مي‌شوند. ميليون‏ها دلار صرف عمران و آباداني در مناطق شيعه‌نشين جنوب عراق شده است و در بصره نيز يك پوستر در همه جا به چشم مي‌خورد: تصويري از صدام‌حسين در حالي كه به حالت احترام در مقابل درب طلايي يك مسجد ايستاده است. با وجود طولاني بودن جنگ، صدام از صرف يك ميليون دينار جهت كشيدن ورقه‌هاي طلا بر روي گنبد مساجد عراق [احتمالاً منظور عتبات متبركة عراق است] خودداري نكرده‏است.
در خيابان‌ها آثار شاخصي از نارضايتي ديده نمي‌شود. در شهر بصره كه بيش از بقيه به خطوط مقدم جبهه نزديك بوده و در جريان گلوله‌باران‌هاي ايران در طول پنج سال گذشته متحمل حداقل شش‏صد قرباني شده، مغازه‌ها به فعاليت‌هاي معمولي خود ادامه داده و انبوه اتومبيل‌ها در مركز شهر به چشم مي‌خورد. زندگي در اين شهر براي خارجي‌ها تفاوت قابل دركي دارد و هتل "شرايتون" محل اقامت آن‏ها با كيسه‌هاي شني احاطه شده‏است. از لحاظ اقتصادي، جنگ آثار گسترده‌اي را براي عراق به دنبال داشته اما ويران‌كننده نيست.
عراق قادر بوده‏است كه با بهره‌گيري از كمك سي ميليارد دلاري عربستان سعودي و ديگر كشورهاي حوزة خليج‌فارس و همچنين موافقت شركت‌هاي غربي با تمديد مهلت پرداخت بدهي‌هاي عراق، هنوز به ساختن جاده‌ها، فاضلاب آب‏ها و مراكز ذخيرة آب و همچنين بيمارستان و فرودگاه ادامه داده و خطوط راه‏آهن خود را گسترش دهد. همسايگان نگران عراق، اين كشور را از هر لحاظ تأمين كرده و ستون‌هايي از كاميون‌هاي مملو از تجهيزات تازه و كالاهاي مختلف را روانه جاده‌هاي اين كشور كرده‌اند.»
در مقالة گاردين همچنين دربارة عمليات محدود اما مداوم ايران آمده‏است:
«اگرچه صحبت كردن از موفقيت عمدة ايران در مناطق كوهستاني بخش شمالي جبهه، ممكن است صحت نداشته باشد اما در اين ترديدي نيست كه تاكتيك‌هاي ايران مبتني بر ناخنك زدن به اراضي محدود در طول تقريباً تمامي خطوط 750 مايلي جبهه باعث شده‏است كه عراق در رابطه با تعيين مراكز تجمع نيروهاي ايراني دچار اشكال شده و نتواند تشخيص بدهد كه حملة بعدي در كدام منطقه خواهد بود.
عراقي‌ها بي‌ميلي شديدي نسبت به از سرگيري بمباران هدف‌هاي غيرنظامي در تهران
- كه به نظر مي‌رسد بر روي مردم ايران تأثير داشت - از خود نشان مي‌دهند اما سياست فعلي آن‏ها مبتني بر مهار پيشروي‌هاي ايران نيز ظاهراً شانس پيروزي عراق را افزايش نمي‌دهند، چون ايراني‌ها به تلفات خود اهميّتي نمي‌دهند.»<ref>مأخذ 7، صص 9 تا 11، لندن - خبرگزاري جمهوري‌اسلامي، 4/5/1364.</ref>


4. امکان فراهم‌آوردن نیروی بیشتر برای جنوب در زمستان آینده.
==  گزارش- 416 ==
دربارة تسليحات ايران و منابع تأمين آن، روزنامة انگليسي "تايمز مالي" نوشته است: «دولت تايوان در زمينة مبادلة سيصد تا چهارصد ميليون دلار تسليحات ساخت اين كشور با همين ميزان نفت خام، با دولت ايران به توافق‌هايي دست يافته‏است. اين تسليحات شامل اسلحه‌هاي سبك نظير خمپاره، تفنگ، مهمات و گلوله‌هاي توپ مي‌باشد.»<ref>مأخذ 7، ص12، لندن.</ref>
از سوي ديگر، راديو اسرائيل نيز دربارة تسليحات ايران اعلام كرد: «حضور وزير سپاه پاسداران آقاي "محسن رفيق‌دوست" در طرابلس و مذاكرات وي با سران دولت ليبي، با نياز شديد حكومت اسلامي به دريافت سلاح‌هاي تازه نيز بدون ارتباط نيست. در گذشته گفته شد كه موشك‌هاي زمين به زمين "اسكاد - بي" كه از جانب رژيم تهران به سوي بغداد شليك گرديد، توسط ليبي در اختيار حكومت اسلامي ايران قرار داده شده‏بود.»<ref>مأخذ 7، ص 29، راديو اسرائيل، 4/5/1364.</ref>


5. تکمیل و تثبیت تشکیلات نیروی زمینی سپاه تا سال آینده.
==  گزارش- 417 ==
بازتاب‌ها و پي‏آمد‌هاي ماجراي ربودن هواپيماي مسافري امريكا در فرودگاه بيروت، همچنان در خبرها مشاهده مي‏شود و دولت‏مردان امريكا هنوز با تبعات اين واقعه مواجه هستند. امروز وقتي وزير خارجة امريكا مراحل اختصاص دادن يك بودجة كلان جهت حفاظت هرچه بيش‏تر از سفارت‌خانه‌هاي امريكا را دنبال مي‌كرد، در مجلس نمايندگان اين كشور باز هم اين حادثه و نوع برخورد امريكا با عوامل آن، محور بحث‌ها بود.
به گزارش يونايتدپرس، "جورج شولتز" وزير امور خارجة امريكا، با اعلام آمادگي جهت مقابله به مثل با "تروريسم بين‌المللي"، خطاب به كميتة امور بين‌المللي مجلس نمايندگان امريكا گفت: «ايالات متحده آماده است تا اقدامات خود را به مرحله اجرا درآورد، ولي بايد مراقب باشيم كه اين عمليات حتماً مؤثر واقع شود.» شولتز به نفع لايحة پيشنهادي وزارت خارجه مبني‏بر اختصاص چهار ميليارد دلار براي ايمن‌سازي سفارت‏خانه‌هاي امريكا در خارج، صحبت مي‌كرد. وي در مورد اين سؤال نمايندگان مجلس كه "در رابطه با ماجراي گروگان‌گيري تي.دبليو.اي چه كاري انجام شده‏است؟" گفت:«در اين جا هيچ‌كس وجود ندارد كه مانند من مصمم به انجام اقدامات قاطع‏ - از هر نوع ممكن - باشد، ولي اين اقدامات بايد حتماً مؤثر واقع شود، لذا من اذعان مي‌دارم كه اين اقدامات انجام خواهد شد اما ما بايد به مردم دنيا نشان دهيم كه وقتي ما شروع به كاري مي‌كنيم، آن كار را درست و مؤثر انجام خواهيم داد. ما در تلاش خود مصمم هستيم، ولي من فكر مي‌كنم علي‌رغم مصمم بودن، بايد براي پي‌آمدهاي اقدامات خود نيز آمادگي داشته باشيم.»<ref>مأخذ 10، ص 2، واشنگتن - به نقل از خبرگزاري يونايتدپرس.</ref>


در مخالفت با اجرای عملیات در منطقه فاو نیز دلایل زیر برشمرده شد:


1. رعایت غافلگیری ناممکن است.


2. شرایطی که فرماندهان برای اجرای عملیات مشخص کرده‌اند، تأمین نشده است.


3. زمان کافی برای آماده‌کردن زمین ازجنبه مهندسی دراختیار نیست.


4. نیروی موردنیاز تأمین نشده است.
== <big>منابع و مآخذ روزشمار 1364/05/04 </big> ==


5. هماهنگی در فعالیت‌هایی که برای تأمین امکانات می‌شود وجود ندارد.
{{پانویس}}


6. اجرای تک پشتیبانی در جزیره مینو میسر نیست.
<references/>


درمجموع هرچه مباحث عمیق‌تر می‌شد، انگیزه اصلی و دلیل انتخاب منطقه عملیاتی فاو با ابهام بیشتر مواجه و حتی گفته می‌شد که منطقه فاو براثر فشارهای سیاسی برای عملیات انتخاب شده است.


درنهایت رحیم‌ صفوی، غلامعلی ‌رشید، عزیز جعفری، احمد ‌غلامپور و... برای دادن پیشنهادهای جدید و مخالفت با اجرای عملیات در منطقه فاو به نتیجه قطعی رسیدند و قرار شد در جلسه‌ای با فرمانده کل سپاه دراین‌باره به بحث بپردازند.<ref>سند شماره 0634/گ مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: انتخاب منطقه عملیاتی فدک (فاو)، گزارش راوی قرارگاه خاتم، در عملیات والفجر8، داوود رنجبر، صص 92 ـ 91.</ref>


== 2 ==
[[رده:2]]
در ادامه بحث درباره طراحی عملیات در منطقه فاو، بعدازظهر امروز جلسه‌ای با حضور محسن رضایی فرمانده کل سپاه پاسداران، و برادرانی که در جلسه صبح حضور داشتند. در قرارگاه مرکزی سپاه پاسداران تشکیل شد. نخست رحیم صفوی شروع به صحبت کرد:


برادران حاضر در این جلسه از ابتدای جنگ، در جنگ بوده‌اند و فلسفه وجودی‌شان در جنگ یک فلسفه محکم زیربنایی و عقیدتی است و براساس پایبندی به مقام ولایت آمدند در جنگ و با اعتقاد به اینکه این جنگ، جنگ بین حق و باطل است و جبهه حسینی‌ها علیه یزید‌ی‌هاست و اینکه هر زمانی هم که امام تکلیف کند، حاضر به ریختن خونشان به پای درخت ایمان و عقیده‌شان هستند... .


... برادران با یک دید واقع‌بینانه می‌خواهند روی مسئله جنگ فکر و کار کنند. ما دید واقع‌بینانه را از این نظر می‌گوییم که اگر به یک چیزهایی که می‌دانیم آماده نمی‌شود و در زمان لازم امکان فراهم‌شدن آن نیست توجه نکنیم، این یک دید غیرواقع‌بینانه است. من اساس تردید را عدم واقع‌بینی مسائل می‌دانم؛ اگر کسی واقع‌بینانه وارد یک صحنه و یک عملی بشود، در او هیچ تردیدی نیست.
</div>


ما از عملیات‌های رمضان تا والفجرها و حتی خیبر و بدر به این نتیجه قطعی رسیده‌ایم که با مقدورات و امکانات موجود نمی‌توانیم عملیات گسترده‌ای داشته باشیم. البته عملیات گسترده در توان جمهوری اسلامی هست ولی در توان سپاه پاسداران نیست. الآن هیچ‌کدام از شرایط اجرای عملیات حاصل نیست. شما از شرایط اجرای عملیات را "حفظ غافلگیری" اعلام کرده‌اید. خوب ما چشممان را ببندیم و بگوییم دشمن نفهمیده؟ این‌همه اقدامات مهندسی شده، این‌همه جاسوس‌های دشمن در منطقه‌ هست. شما گفته بودید که از شرایط اجرای عملیات این است که "ما 150 گردان نیرو" داشته باشیم. فرماندهان مناطق ما می‌گویند که این نیرو فراهم نمی‌شود. شورای عالی سپاه می‌گوید این نیرو حاصل نمی‌شود و از 76 هزار بسیجی که باید داشته باشیم الآن حدود 26 هزار نفر موجود داریم، یعنی یک‌سوم؛ این دوسوم نیروی دیگری که به‌صورت بسیجی باید بیاید، با این مسائلی که الآن هست و باتوجه‌به زمان و آموزش و... نمی‌آیند. ما می‌گوییم وقتی نیرو آمد 55 الی 60 روز وقت لازم است تا برای عملیات آماده بشوند.


می‌گوییم مهمات‌ در وضع بسیار بدی است، ما حدود یک‌چهارم، یک‌پنجم، مهمات لازم را داریم و این چیزی نیست که در یک‌ ماه یا دو ماه آینده دست ما برسد. آمار برخی از اقلام مهمات یک‌دهم و یک‌ششم تعداد لازم است. ما اگر بخواهیم اینها را نادیده بگیریم که همان عملیات بدر می‌شود. آن مقدار تجهیزات موردنیاز که برآورد شده برای عملیات، برخی تا شش ماه و یک سال دیگر قابل‌تهیه‌شدن نیست. ...


برای این عملیات‌ها ما قرارگاه‌ها و لشکرهایمان هنوز هیچ شکلی نگرفته است.


مسئله‌مان الآن عملیات گسترده آینده است؛ بیشتر فرماندهان از آقای مرتضی قربانی و احمد کاظمی تا دیگر برادران به ما اعتراض می‌کنند که اینجا نمی‌توانیم عمل کنیم.
{{#css:/bootstrap.css}}
 
از شرایط دیگر برای عملیات این بود که در جزیره مینو تک پشتیبانی انجام بگیرد که 50 درصد موفقیت در این است؛ این شرط هم آماده نیست.
 
حاصل‌نشدن این شرایط، برابر است با شکست و این شکست هم دیگر شکست بدر و خیبر نیست، شکستی است که هم فرماندهان ما روحیه‌شان خرد و شکسته می‌شود و هم نسبت به رده‌های بالاتر اصلاً بی‌اعتقاد می‌شوند. الآن بسیجی‌های کاظمی [لشکر8 نجف] به فرمانده‌شان ایرادی ندارند، به مسئولین جنگ و مملکت اعتراض دارند. می‌گویند اینها چه مسئولینی هستندکه نمی‌آیند ببینند چه شده؟ در عملیات قادر چه گذشته؟ یعنی یک اعتراض عمومی را خواهیم داشت، الآن فرمانده لشکرها به قرارگاه‌ها بی‌اعتمادند، این بی‌اعتمادی اوج می‌گیرد.[[پرونده:Rahim-safavi-1.jpg|بندانگشتی|رحيم صفوي فرمانده نيروي زميني سپاه، اجراي عمليات محدود در سال 1364 و آمادگي براي عمليات گسترده در سال 1365 را پيشنهاد مي‌كند.]]رحیم صفوی در ادامه، پیشنهاد خود و دیگر مسئولان نیروی زمینی سپاه را چنین مطرح می‌کند:
 
«با این نیرو‌هایی که دارند می‌آیند، تا اوایل سال آینده 10 الی 15 عملیات محدود و موفق انجام بدهیم و هم‌زمان با این عملیات‌ها، خودمان را آماده کنیم و برای اوایل سال آینده در منطقه شمال‌غرب بجنگیم و هم‌زمان با آنها منطقه فدک و منطقه حیدر و حتی منطقه بالاتر را یعنی شمال منطقه عملیات بدر را آماده کنیم. یعنی تمام کارهایش آماده بشود و در این سه منطقه بعد از عملیات‌های شمال‌غرب عملیات کنیم. عملیات‌های شمال‌غرب را با نیرویی به‌اندازه 60 تا 70 گردان عمل کنیم، ولی عملیات‌های جنوب را که ارزش و اهمیتش کاملاً روشن است احتیاج به غافلگیری، آماده‌کردن منطقه و آمادگی تجهیزات، وسایل و امکانات دارد، آماده بشوند تا عملیات را جلو ببریم. ما شرایط خودمان را با [عملیات‌های] خیبر و بدر بسنجیم، اگر موفقیتی نمی‌بینیم دست به عملی نزنیم که باعث ناراحتی بشود. برویم محکم به مسئولین بگوییم ما عملیات‌های محدود را ادامه می‌دهیم تا چندین ماه دیگر، بعد هم در شمال‌غرب می‌جنگیم و بعد از آن در جنوب.»<ref>همان، صص 94 ـ 92.</ref>[[پرونده:Mohsen-rezaii-1.jpg|بندانگشتی|فرمانده كل سپاه محسن رضايي، در جلسه قرارگاه مركزي سپاه با اشاره به اهميت اجراي عمليات آتي (فاو)، اين جلسه را تلخ‌ترين جلسه در طول دوران فرماندهي‌اش ناميد.]]پس از سخنان رحیم صفوی، محسن رضایی درحالی‌که ناراحتی در چهره‌اش نمایان بود، پس از چند دقیقه تأمل شروع به صحبت کرد که بخش‌هایی از آن چنین است: «متأسفانه این جلسه برای ما تلخ‌ترین جلسه‌ای است که در تاریخ عمر جنگ دارم. تازه می‌فهمم که عمق ترمزی که الآن در آن پایین و عمق سدی که در بالای ما ایجاد شده، از پایین داریم ترمز می‌کنیم و از بالا یک سدی شده هم آن سد و هم ترمز شما، درست آن بن‌بستی که در جنگ پیدا شده، الآن پیدا کرده است. شما در بدر آمدید گفتید که بیاییم عملیات شماره 2 را، اول انجام بدهیم، گفتیم برادران این حرف را نزنید اگر یک ماه به شما فرصت دادیم، رفتید روی عملیات شماره 2 کار کردید، شاید وسط کار دوباره گفتید که نباید انجام بدهیم... چقدر استدلال شما یا برادرمان رشید آوردید که چرا نباید عملیات شماره 2 را انجام بدهیم؟... الآن تنها راه ما "فاو" است، فاو مهم است. حالا می‌گوییم فاو، اول می‌گویید القرنه بعد از القرنه می‌آیید می‌گویید نخیر، شمال‌غرب. خدا وکیلی همه‌تان می‌توانید بزنید روی قرآن که اگر یک ‌ماه دیگر رفتید روی شمال‌غرب فکر کردید، دوباره نیایید بگویید که نمی‌شود و... زمان دارد می‌گذرد و این دو ضعف که ضعف اساسی است و مبنای ترمز را تشکیل داده از پایین داریم ترمز می‌کنیم، از بالا هم که سد راه رشد توان رزمی و رشد قوه رزمی پیدا شده، حالا این وسط چه باید کرد؟ ما باید بفهمیم می‌خواهیم بجنگیم ولو با 2 نفر، حتی با یک‌گروهان می‌شود جنگید و می‌شود از دشمن تلفات گرفت. با 2 نفر هم می‌شود جنگید. ضعف سومی که هست این است که شما می‌گویید که توان جمهوری اسلامی می‌رسد، توان جمهوری اسلامی می‌رسد یعنی ضعف سوم. این ترمز و آن سد، جنگ را به بن‌بست رساندند، کی می‌گوید توان جمهوری اسلامی می‌رسد جمهوری اسلامی معجونی است از دستاورد انقلاب و رژیم سابق که دست ما مانده، شما صحبت از یک توان بالقوه‌ای می‌کنید که می‌گویید ما می‌توانیم این را به فعل در بیاوریم... مگر توان یک چیز ساده‌ای است، فهم توان پنج سال وقت می‌خواهد شما تا پنج سال دیگر نمی‌توانید بفهمانید. الآن 100 تا کمپرسی در جنگ می‌خواهید. همین الآن اگر بگویید 100 تا کمپرسی، می‌گویند ببینید اینها بهانه آوردند که می‌خواهند نجنگند که 100 کمپرسی را گفتند. چه کسی این را می‌گوید، جز افراد بالای شما این را می‌گویند، چرا؟ با شما لج دارند؟ اینها غیرانقلابی‌اند؟ نه، طبیعی است، ما هم به‌جای آنها بودیم همین حرف را می‌زدیم، برای اینکه در جنگ نیستند ما چه انتظاری داریم؟ چهار سال است خواستیم اینها را در جنگ بیاوریم، اما ورود ناقص اینها در جنگ کار را بدتر کرد. پس این توانی که از جمهوری اسلامی می‌گویید، شما خودتان را دارید بازی می‌دهید، یک ذهنیتی را درست می‌کنید که عذاب وجدانتان را حل کنید بعد آن را می‌گویید نه ما اگر این حرف را می‌زنیم خوب دلیل داریم. می‌گویید توان جمهوری اسلامی باید بیاید جلو، کدام توان؟ کدام کار؟ پس این هم ضعف سوم شما. جمهوری اسلامی یعنی در کل دولت 100 نفر آدم، تازه این 100 نفر که حزب‌اللهی و انقلابی هستند نمی‌دانند جنگ چیست چهار سال و پنج سال دیگر می‌فهمند. باوجوداین باید پیش برویم، پس این توان که می‌گویید، این است. من یک‌مرتبه نسبت به برخورد شما غافلگیر شدم، فکر نمی‌کردم، حالا بعد فکر می‌کنم که چه ضعف‌های دیگری ما داریم باید این ضعف‌ها را در‌آوریم و آنها را حل کنیم. ...» سخنان رحیم صفوی و محسن رضایی در این جلسه آغازی بود برای ادامه بحث: رحیم صفوی: ما می‌گوییم با این توان، نه می‌شود در القرنه بجنگیم و نه در فاو. حال شما هی می‌خواهید فشار بیاورید... اگر شما می‌فرمایید که متناسب با توانمان منطقه تعیین کنیم، الآن این منطقه تناسبی با توانمان ندارد، اگر برویم شکست می‌خوریم. سپاه با این توان قادر به اجرای عملیات گسترده نیست، باید توان بالاتری به دست بیاورد تا بتواند بجنگد. محسن رضایی: این کلی است، این را چه کسی از شما قبول می‌کند؟ شما با استدلال ثابت کنید که اینجا چند گردان می‌خواهد و چند گردان تابه‌حال رسیده. این بحث‌های نارس شما، کار شما را سد کرده و وقتی که این کار سد بشود معلوم است که نمی‌توانید آماده بشوید». در ادامه جلسه یکی دیگر از مسئولان نیروی زمینی سپاه، وارد بحث می‌شود. غلامعلی رشید: ما این‌را به‌وضوح می‌بینیم که اگر 50، 60 گردان نیروی بسیجی بدون امکانات و تجهیزات لازم فراهم شود، دستور عملیات صادر می‌شود؛ چشم‌پوشی می‌شود از غافلگیری؛ چشم‌پوشی می‌شود از برآورد مهمات و... ما می‌گوییم ما یک تاجر ورشکسته هستیم، نمی‌توانیم یک معامله بزرگ انجام دهیم. این خیالی است که ما قبلاً می‌کردیم. ما در فتح‌المبین یک تاجر خوب بودیم، می‌توانستیم معامله کنیم. الآن دیگر قادر نیستیم آن معامله بزرگ را بکنیم. ما می‌گوییم با یک‌ نفر هم می‌شود جنگید، اما یک‌ نفر وقتی بجنگد، سه نفر عراقی را بکشد و خودش هم شهید بشود، این پیروزی است، اما مجموعه عملیات‌های بدر و خیبر می‌شود شکست؛ پیروزی نیست. قضیه عاشورا پیروزی است، 72 نفر بودند به 30 هزار نفر. می‌شود جنگید، اما تا یک‌ ماه دیگر این 50، 60 گردان می‌شود قوی‌ترین عامل فشار. رضایی: صحیح است که شما می‌خواهید از من اعتراف بگیرید که اگر همه توان فراهم نشد نجنگید؟ کجای مردانگی این‌طور است؟ غلامعلی رشید: ما نسبت به فرماندهی خودمان اعتمادمان کم نشده، تردید نداریم. ما عقل شما و علم و تدبیر شما را عالی‌ترین تدبیر برای خودمان می‌شناسیم. ما بی‌اعتمادیم به اینکه امکانات نمی‌رسد، این تردید در بچه‌ها به وجود می‌آورد. یکی از علت تردیدها این است که بی‌اعتمادند به امکانات، بی‌اعتمادند به این نیرویی که باید فراهم شود، ... و دیدند هم این فراهم نشده و نیرو می‌آید پای‌کار و بعد می‌گویند عمل کنید و عمل هم کردند. ما می‌گوییم جلوگیری کنیم از این‌کار. ما اگر هم یک مقدار پارسال منطقه 2 را پیشنهاد می‌دادیم، می‌دیدیم که آن‌موقع پذیرای این نیست که بگوییم عملیات گسترده، در جنوب نمی‌توانیم انجام دهیم. ولی الآن به این نتیجه رسیدیم که واقعیات را ببینیم. در این جنوب هدف‌های بسیار ارزشمندی هست که زیر زبان همه مزه می‌کند. تا گفتیم فاو، گفتند: به‌به، چه چیز خوبی است و... اینجا هدف‌هایش ارزشمند است و امکانات و نیرو می‌خواهد و ما سه سال است که در اینجا تلاش می‌کنیم، نتوانستیم یک گام قوی برداریم، ما به‌عنوان یک پیشنهاد می‌گوییم که: تا پایان سال عملیات محدود انجام دهیم، 15تا عملیات محدود انجام می‌دهیم، بعد برویم شمال‌غرب؛ آنجا می‌شود با 50، 60 گردان جنگ کرد، بعد به جنوب برگردیم. در این فاصله کار مهندسی بکنیم که بشود غافلگیری را رعایت کرد. الآن تمام یگان‌های ما در سرزمین جنوب هستند. غافلگیری از بین رفته است، دیگر معنی و مفهوم ندارد. کار مهندسی که ما می‌کنیم فردایش می‌خواهیم عمل کنیم. شما کار مهندسی جزیره آبادان را انجام دهید و یک ‌سال بعد عملیات کنید. این معنای دیگری پیدا می‌کند. غافلگیری، آب حیات ماست.
 
<references />

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۱ آوریل ۲۰۲۳، ساعت ۰۹:۰۶

روزشمار جنگ سال 1364
1364.05.04
نام‌های دیگر چهار مرداد
تاریخ شمسی 1364.05.04
تاریخ میلادی 26 ژوئیه 1985
تاریخ قمری 7 ذیقعده 1405



گزارش- 409

پاتك لشكر28 كردستان (ارتش) در ارتفاعات "سرهويز" براي عقب راندن نيروهاي عراقي و بازپس‌گيري مجدد منطقه‌اي كه در عمليات " قادر1" تصرف شده‏بود، نهايتاً موفقيتي در پي نداشت. نيروهاي خودي در اين حمله - كه از روز گذشته تدارك شده‏بود و شب قبل انجام گرفت - كاري از پيش نبردند و نهايتاً تا ساعت7 صبح امروز، عقب‌نشيني كردند.[۱] در گزارش قرارگاه حمزه (ارتش) در اين‌باره آمده‏است: «نيروهاي خودي به ارتفاع 1936 واقع در منطقة عملياتي قادر تك نموده و با دشمن درگير مي‌شوند، ليكن به‌علت آتش شديد دشمن، موفق نمي‌شوند ارتفاع مذكور را تصرف كنند، به‌همين دليل و بنا به دستور، عقب‌نشيني كردند.»[۲] به اين ترتيب در عملياتي كه در تداوم قادر، با عنوان " قادر2" انجام خواهد شد، ارتفاعات سرهويز نيز ضرورتاً به اهداف عمليات افزوده مي‌شود.

گزارش- 410

امروز روستاي "قره‏داغ" صائين‌دژ كه قبلاً به‌همت سپاه مسلح گرديده بود، مورد هجوم عناصر حزب دمكرات قرار گرفت.[۳] به گزارش اطلاعات صائين‌دژ، حمله به اين روستا در ساعت14:30 به‌وسيلة "لك 2 از هيز افشار با استعداد 25 نفر مسلح به سلاح انفرادي و نيز مجهز به يك قبضه آر.پي.جي.، يك قبضه تيربار "قناسه" و دو قبضه "بي‏بي‏كلاش" انجام گرفته‏است. در اين حمله - كه تا ساعت21:30 ادامه داشته‏است - دو تن از اهالي اين روستا شهيد و هشت تن ديگر زخمي شده‏اند؛ از نيروهاي معارض نيز چهار تن كشته و سه تن مجروح شده‏اند، همچنين به يك باب مغازة داخل روستا تعرض شد و مبلغ دوازده هزار تومان از آن دزديده‌اند و يك دستگاه تويوتا (حامل 30 هزار تومان متعلق به يك روستايي كه در صدد انتقال منزلش به شهر بوده‏است) و يك باب منزل نيز به آتش كشيده شد.[۴] در ادامة گزارش، آمده‏است: «نسبت به زنان و دختران نيز تعرض و بي‌شرمي صورت گرفت كه با خشم [واكنش] روستائيان روبه‏رو شده‌اند. همچنين معارضين مزبور قصد دارند به كلية روستاهايي كه توسط سپاه تسليح شده‌اند، حمله كنند.» بر طبق اين گزارش، نيروهاي خودي با هماهنگي گروه‌هاي ضربت مياندوآب و تكاب به تعقيب مهاجمان پرداختند.[۵] از سوي ديگر، برخي گزارش‌هاي رسيده به سپاه، از شهادت 8 تن و مجروح شدن 10 تن و اسارت 21 تن از نيروهاي دولتي حكايت مي‌كند كه به دليل اهميّت اين وقايع، حفاظت اطلاعات سپاه از حفاظت اطلاعات قرارگاه حمزه خواستار پي‏گيري دقيق و ميزان صحت و سقم و بررسي جوانب آن، شده‏است.[۶]

گزارش- 411

عده‌اي از عناصر موسوم به "خلق عرب" كه بعد از پايان دورة فعاليت آشكار و رسمي جريان‌هاي خلق عرب در اوائل سال 1358، به فعاليتي صرفاً خشونت‏بار ادامه دادند، هويتي كاملاً وابسته به عراق يافتند و به يك عامل صرف جاسوسي و خراب‌كاري براي اين كشور تبديل شدند. با شروع جنگ، اين عده باز هم سقوط بيش‏تري كردند و در جنگ عليه ميهن خود نيز شركت داده شدند و حتي بعضاً نقش بازجو و شكنجه‌گر اسيران ايراني را به عهده گرفتند! يك گزارش كه امروز خبرگزاري جمهوري‌اسلامي از اهواز مخابره كرده، عاقبت نافرجام بعضي از اينان را نشان مي‌دهد: «پانزده ايراني كه با ارتش بعثي عراق همكاري مي‌كردند، در جريان عمليات "قدس4" در شمال هورالهويزه به اسارت نيروهاي اسلام درآمدند. گزارش‌هاي رسيده به خبرگزاري جمهوري‌اسلامي حاكي‏ است اين پانزده تن - كه از اهالي بستان و هويزه هستند - اوايل جنگ به عراق پناهنده شده‏بودند و رژيم عراق از وجود آنان به‌عنوان پيش‏قراولان هور استفاده مي‌كرد. اين عده به هنگام حملة نيروهاي اسلام كوشيدند منطقة عملياتي را ترك و متواري شوند، ليكن رزمندگان اسلام آنان را محاصره و به اسارت خود درآوردند.»[۷]

گزارش- 412

در پي پناهنده شدن (بي سابقة) يك هلي‌كوپتر جمهوري‌اسلامي ايران با سه سرنشين به عراق، امروز نيز خبرگزاري جمهوري‌اسلامي از گريز احتمالي يك فروند هلي‌كوپتر ديگر به عراق، گزارش داد. اما اين خبر در هيچ يك از رسانه‌هاي همگاني، حتي در كشور عراق - كه گفته مي‌شود اين هلي‌كوپتر احتمالاً به آن‌جا پناهنده شده‏است - منعكس نشده‏است. به گزارش خبرگزاري جمهوري‌اسلامي از باختران، يك فروند ديگر از هلي‌كوپترهاي هوانيروز از عصر امروز تاكنون ناپديد شده‌است. گفته مي‌شود اين هلي‌كوپتر نيز به خاك عراق رفته‏است. نام خلبان اين هلي‌كوپتر كه از هلي‌كوپترهاي عملياتي در عمليات شمال‌غرب بوده، مشخص است ليكن از تعداد سرنشينان آن هنگام فرار احتمالي، اطلاعي در دست نيست.[۸]

گزارش- 413

امروز صدام‌حسين در مصاحبه‌اي با خبرنگاران مصري، به سؤالات آنان دربارة بسيج امت عرب در مقابل دشمنان، جنگ ايران و عراق، روحية ايراني‌ها در جنگ و در برابر بمباران شهرها، ابتكارات صلح، از سرگرفته شدن فروش تجهيزات نظامي شوروي به عراق و ديگر مناسبات دو كشور، رابطة امريكا و عراق و موضع امريكا در خصوص جنگ، روابط مصر و عراق، همبستگي اعراب و تجاوز هواپيماهاي سوريه به حريم هوايي عراق، پاسخ گفت. صدام‌حسين با طرح اين سؤال كه "آيا ما قادر هستيم با دشمنان امت عرب به‌طور انفرادي به مقابله برخيزيم؟" تأكيد كرد: «ما به‌عنوان جزئي از امت عرب، در برابر هر تجاوز بايستي تمامي توانايي‌هاي‏مان را در سطح كل امت عرب بسيج كنيم.» وي با اشاره به اين‌كه بعضي‌ها گمان مي‌كنند دشمن عراق، دشمن امت عرب نيست، گفت: «اين‌ها بايستي بدانند كه عراق بخشي از امت عرب است.» صدام افزود: «اگر دشمن هر كشور عرب، دشمن امت عرب تلقي گردد، در اين صورت دشمن يادشده بايستي به‌اندازة قدرت امت عرب توانايي داشته باشد.» صدام در مورد جنگ ايران و عراق گفت: «به جنگ ايران و عراق مي‌نگريم كه عراق در يك طرف اين جنگ شش‏ساله است و در برابر سلاح‌هاي مشابه تسليحات اسرائيل جنگيد و همچنين با ارتشي جنگيد كه در همان مدارسي كه اسرائيلي‌ها تربيت مي‌شوند، تعليم ديده‏است و بعضي از آن‏ها (ايراني‌ها) ميدان مين را مانند گوسفند باز مي‌كردند؛ آن‏ها جهت بازكردن ميدان‌هاي مين، امواج پي‌درپي انساني اعزام مي‌كردند. البته اين مسئله پايان يافته‏است و ديگر وجود خارجي ندارد. ما در چنين شرايطي جنگيديم. ما عرب هستيم و اعراب قادرند از اسلحة خود استفاده نمايند ولي بايستي با ايمان و با عقل از آن استفاده كنند.» صدام دربارة روحية ايراني‏ها براي ادامه دادن به‏ جنگ، گفت: «طبيعي است اوضاع داخلي ايران در حال حاضر همانند پنج يا دو و يا حتي يك سال قبل نيست و طرف‏داري از ادامة جنگ در حال كاهش است. ما اطمينان داريم كه اكنون حتي خود خميني هم به اين مسئله پي برده است كه مسئله بلعيدن عراق و سرازير شدن به طرف ميهن عربي، خيالي بيش نيست، همان‌گونه كه تشكيل ارتش 20 ميليوني بيش‏تر از يك رؤيا نبوده و انگ شرم و ننگ خورده است. در قوانين زندگي معاصر چيزي كه بلعيدن كشورهاي همسايه از سوي كشوري را تجويز كند، وجود ندارد و در قوانين اسلام هم چيزي كه اجازه دهد مسلماني به ديگر مسلمانان به اين نحو تجاوز كند، وجود ندارد.» وي در قسمت ديگري از اين مصاحبه، در خصوص بمباران شهرها گفت: «ما هنگامي تهران را بمباران مي‌كنيم كه بصره مورد حمله قرار گرفته‏باشد‏؛ اگر آن‏ها بصره را بزنند، ما نيز تهران را مي‌زنيم؛ اگر فلان شهر ما را بزنند، ما نيز شهرهاي آنان را مي‌زنيم. رژيم ايران كه عليه عراق دست به تجاوز زده، اگر مي‌خواهد تهران آسيب نبيند بايد آسيب رساندن به عراق را خاتمه دهد؛ كسي كه صلح در تهران را مي‌خواهد، بايد متوقف ساختن جنگ را بخواهد و هيچ منطقي غير از اين وجود ندارد.» صدام همچنين در مورد روند ادامة ابتكارات براي خاتمه دادن به جنگ ايران و عراق، گفت: «اين ابتكارات ادامه دارد، ولي علت عدم توفيق آن‏ها و به اجرا در نيامدن ابتكارات، مخالفت طرف ايراني است.» وي دربارة نقش ابرقدرت‌ها در ادامة جنگ، گفت: «بروز يا توقف جنگ تنها به ارادة ابرقدرت‌ها بستگي ندارد، بلكه ارادة ابرقدرت‌ها در چارچوب اراده‌هاي طرفين جنگ معني پيدا مي‌كند، چون اگر طرفين متحارب خواهان صلح باشند، ابرقدرت‌ها توان آن را ندارند كه آن‏ها را مجبور به جنگ نمايند ولي هنگامي كه ابرقدرت‌ها خواهان صلح باشند، بايد گفت كه اين خواست آن‏ها بي‌تأثير نيست ولي در زمينة ميزان تأثير آن نبايد ارادة ملل را ناديده گرفت.» صدام‌ در پاسخ به پرسش يكي از خبرنگاران دربارة از سرگرفته شدن فروش تجهيزات نظامي شوروي به عراق، گفت: «روابط ما با شوروي‌ها پيرامون معاملات تسليحاتي، روابطي قديمي است؛ موافقت و يا مخالفت شوروي‌ها در زمينة فروش تسليحات، چيزي است كه به ارادة آن‏ها مربوط مي‌شود ولي بايد توجه داشت كه روابط تسليحاتي ميان دوكشور، روابطي قديمي است و به‌طور قطع و يقين شوروي‌ها خواهان آن هستند كه اين روابط قطع نشود. ما تاكنون از روابط خود با شوروي رضايت داشته‌ايم، همچنين از روابط خود با امريكا در چارچوب خصوصياتي كه از روابط برشمرده‌ايم، راضي هستيم و اين روابط، روابطي معمولي است.» وي در مورد موضع امريكا در برابر جنگ، گفت: «در نيمة دوم 1982، امريكايي‌ها مايل بودند كه عراق از نظر نظامي آسيب ببيند، ولي اين‌كه ميزان اين آسيب مورد نظر آن‏ها چه‌اندازه بوده‏است را نمي‌توانيم بگوييم. پس از نيمة 1982، در ديدگاه امريكايي‌ها تحولي به وجود آمد كه تحولي مثبت بوده كه به ديدگاه آن‏ها نسبت به منطقه به‌ويژه ادامة جنگ، مربوط مي‌شود. آن‏ها به‌طور آشكار به ما گفته‌اند كه مخالف جنگ هستند. عواملي وجود دارند كه نشان مي‌دهند امريكايي‌ها مخالف ادامة جنگ هستند؛ عواملي نيز وجود دارند كه بايد با ديد بازتري مورد بررسي قرار گيرند، چرا كه به ايراني‌ها جنگ‏افزار و قطعات يدكي غرب و امريكا مي‌رسد و در اين اواخر بازداشت تعدادي از افرادي كه جنگ‏افزار به ايراني‌ها تحويل مي‌دادند را شنيديد. آنچه كه امريكايي‌ها به ما مي‌گويند، اين است كه مخالف ادامة جنگ هستند و ما تاكنون چيزي كه دال بر عدم صداقت اين گفتار باشد، نديده‌ايم.» صدام سپس كمك‌هاي ليبي و سوريه به ايران را از عوامل طولاني شدن جنگ دانست و با اشاره به اين‌كه "اكنون عصر اتم و همكاري است، نه عصر انزوا"، گفت: «در حالي كه ميان ملل همكاري وجود دارد، پس چرا نبايد ميان كشورهاي امت عرب همكاري وجود داشته‏باشد؟ چرا به جاي اين‌كه با بسياري از كشورهاي خارجي داد و ستد داشته‏باشيم همان داد و ستد را ولو با كيفيت كم‏تر و يا مشابه، با مصر، اردن و يا سوريه برقرار نسازيم و پيروزي‌هاي مشتركي به دست نياوريم؟» وي دربارة اوضاع جاري اعراب گفت: «اگر وضع كنوني اعراب را با مقياس‌هاي جاري بسنجيم، مي‌بينيم كه شكاف‌هاي زيادي در ميان آنان وجود دارد و مهم‌ترين اين شكاف‌ها، حالت از هم پاشيدگي و اختلاف ميان برخي از اين كشورها است. متأسفانه بسياري از اعراب قدرت را در چارچوب منافع خود به كار مي‌بندند و به آن به‌عنوان اقتدار قومي و با ديد فرهنگي، قومي و برادري نمي‌نگرند؛ يعني هنگامي‌كه توپ و تانك و هواپيماهاي‏شان زياد مي‌شود، به‌جاي اين‌كه آن را براي حفظ صلح و استقلال به كار بگيرند، براي تضعيف صلح و استقلال از آن استفاده مي‌كنند، در چنين شرايطي برخي از كشورهاي عربي اين‌گونه ابزارهاي جنگي را عليه برادر خود به كار مي‌گيرند، به جاي اين‌كه سرزمين اشغال شده‌اي را آزاد كنند و يا عوامل خير را فراهم كنند و با افزودن به عوامل ديگر، اقتدار امت عربي را تأمين كنند و در نتيجه اين امكان را به او بدهند تا سرزمين اشغالي خود را آزاد كند. اين حالت را نمي‌توان يك حالت سالم تلقي كرد بلكه اين حالت يك حالت ناهمگون است؛ اين حالت كنوني اعراب ناشي از رفتارهاي فردي بعضي از حكام است و عوامل اختلاف عواملي نيستند كه نمايان‏گر سير تاريخ باشد و يا تمايلات مردم عرب باشند؛ براي نمونه ليبي را مثال مي‌زنيم، اين كشور چند بار با مصر اختلاف پيدا كرد و چند بار هم اين كشور را به وحدت دعوت كرد؛ اين تمايل به وحدت سريع و همچنين حالت اختلاف ناشي از مزاج تند، هر دو منفي است... بعضي اعراب معتقدند كشورهاي عربي در جنگ شش روزه قدرت رزمي خوبي داشتند، چون شمشير بر قدرت بدني تكيه مي‌كند ولي هنگامي كه اسلحة جديد بر نيروي عقل استوار شد، اعراب عقب افتادند، اما شما كه مسائل را دنبال مي‌كنيد خوب مي‌دانيد كه اعراب در جنگ 1973 واقعيت جديدي را به وجود آوردند.» صدام سپس با اشاره به تجاوز هواپيماهاي سوري به‌حريم هوايي عراق، گفت: «به فرماندهي كل نيروهاي مسلح گفته شده كه در صورت تكرار چنين اقدامي، هواپيماهاي سوريه را سرنگون سازند.» صدام با اشاره به اين‌كه اين تجاوزات هم‌زمان با عمليات ايران در جبهه، بوده‏است، افزود: «در فرهنگ عرب، اعراب و كشورهاي عربي مانند برادر هستند، اما يك حاكم عرب گاهي بخشي از امكانات ملّت را براي خود به‌كار مي‌گيرد. من اطمينان دارم كه اگر الآن به سوري‌ها بگويند "برويد و به عراق حمله كنيد"، آن‏ها هرگز اين كار را نخواهند كرد ولي حاكم سوريه مي‌تواند با اوامر نظامي به ارتش خود بگويد كه ايراني‌ها با عراقي‌ها در حال جنگ هستند، شما برويد ايراني‌ها را نجات بدهيد و با اين اقدام شما عراق مجبور خواهد شد واحدهايي از نيروي هوايي و دفاع هوايي خود را جهت مراقبت از مرزهاي خود با سوريه مستقر نمايد.»[۹]

گزارش- 414

در خطبه‌هاي نماز جمعه، امام جمعة موقت تهران آقاي " امامي كاشاني" اميدوارانه به مسئله ضرورت بركناري صدام پرداخت و خبرهاي اعتراض به اقدامات تروريستي عراق و دعوت دبير شوراي همكاري خليج‌فارس از اعضاي شورا براي تشكيل جلسه جهت بررسي اين اقدامات، عراق را مورد توجه قرار داد: «الآن منطقه را رژيم عراق ناامن كرده و رژيم صدام امنيت منطقه را به خطر انداخته و ما بارها مي‌گفتيم كه اين رژيم صدام است كه منطقه را به ناامني كشيده است. دولت‌هاي خليج‌فارس نمي‌خواستند اين را بپذيرند، ولي الآن پذيرفته‌اند. در خبرها ديدم دبير شوراي همكاري خليج‌فارس گفته است كه اين شورا اجلاسيه‌اي تشكيل مي‌دهد تا ببيند چرا عراق دست به چنين كارهايي زده است؛ چرا اين قدر تروريست به اين‌جا و آن‌جا اعزام مي‌كند. بحرين وقتي فهميده است كه سيزده نفر از كساني كه در ارتش خودش بودند و براي عراق جاسوسي مي‌كردند را دست‏گير كرد و به عراق گفته‏است: "چرا اين كار را مي‌كني؟" و نمايندة عراق را بيرون كرده‏است. عراق در كويت آن كار را كرده؛ در عربستان سعودي آن جنايت را كرده؛ در هر كجا از منطقه دستش برسد، جنايت مي‌كند. الآن دبير شوراي همكاري خليج‌فارس اعلام جلسه كرده و مي‌گويد: " بايد با اين حركات چه كرد؟" ما از اول مي‌گفتيم كه عامل تروريسم در منطقه، اين كثيف است كه تروريست تربيت مي‌كند.» وي براي حل اين بحران، خواستار بركناري صدام شد و توصيه كرد در مراسم حج، شخصيت‌هاي سياسي و مذهبي جهان اسلام براي اين ناامني‌ها و حذف اين عنصر خطرناك از عراق، فكري بكنند. آقاي كاشاني سپس با توجه دادن به اهميّت حج، پيشنهاد كرد‌: «وزراي امور خارجة كشورهاي اسلامي، كنفرانس‌هاي خود را در حج تشكيل دهند.»[۱۰]

گزارش- 415

روزنامة "گاردين" چاپ لندن، امروز در مقالة مربوط به جنگ، به جنبه‌هاي مختلفي از جمله انتظار نابه‏جاي ايران از سرنگوني صدام و ايجاد شورش در ارتش عراق، اقدامات موفق صدام در كنار بي‌رحمي‌هايش درداخل عراق، وضع خوب بصره و اقتصاد عراق و تأثير كمك‏هاي مالي كشورهاي عرب منطقه در بهبود وضع كنوني اقتصاد حكومت صدام، پرداخته‏است. مقالة گاردين همچنين به حملات محدود اما مداوم ايران و نيز تأثير جنگ شهرها، اشاره دارد. در اين مقاله آمده‏است: «ايراني‌ها اميدوار هستند كه طولاني‌تر شدن جنگ موجب افزايش بروز ناآرامي در درون ارتش عراق شود. ارتش عراق تنها نيروي مؤثري است كه قادر به سرنگون ساختن صدام‌حسين - كه پايگاه قدرت آن يعني حزب بعث تنها يك‌صد هزار عضو دارد - مي‌باشد، اما علي‌رغم اعدام فرماندهان ناموفق، شواهد چنداني (اگر نگوييم هيچ شواهدي) در مورد اين‌كه يك چنين چيزي ممكن است به وقوع بپيوندد، وجود ندارد. رژيم صدام‌حسين با تمام بي‌رحمي‌هاي خود، موفق شده‏است كه خود را به‌طور اعجاب‏انگيزي با واقعيت‌هاي سياسي مردم خود وفق دهد. در ميان وزاري عالي‌رتبة مورد انتخاب وي، هم از افراد مسيحي و هم از افراد كرد ديده مي‌شوند. ميليون‏ها دلار صرف عمران و آباداني در مناطق شيعه‌نشين جنوب عراق شده است و در بصره نيز يك پوستر در همه جا به چشم مي‌خورد: تصويري از صدام‌حسين در حالي كه به حالت احترام در مقابل درب طلايي يك مسجد ايستاده است. با وجود طولاني بودن جنگ، صدام از صرف يك ميليون دينار جهت كشيدن ورقه‌هاي طلا بر روي گنبد مساجد عراق [احتمالاً منظور عتبات متبركة عراق است] خودداري نكرده‏است. در خيابان‌ها آثار شاخصي از نارضايتي ديده نمي‌شود. در شهر بصره كه بيش از بقيه به خطوط مقدم جبهه نزديك بوده و در جريان گلوله‌باران‌هاي ايران در طول پنج سال گذشته متحمل حداقل شش‏صد قرباني شده، مغازه‌ها به فعاليت‌هاي معمولي خود ادامه داده و انبوه اتومبيل‌ها در مركز شهر به چشم مي‌خورد. زندگي در اين شهر براي خارجي‌ها تفاوت قابل دركي دارد و هتل "شرايتون" محل اقامت آن‏ها با كيسه‌هاي شني احاطه شده‏است. از لحاظ اقتصادي، جنگ آثار گسترده‌اي را براي عراق به دنبال داشته اما ويران‌كننده نيست. عراق قادر بوده‏است كه با بهره‌گيري از كمك سي ميليارد دلاري عربستان سعودي و ديگر كشورهاي حوزة خليج‌فارس و همچنين موافقت شركت‌هاي غربي با تمديد مهلت پرداخت بدهي‌هاي عراق، هنوز به ساختن جاده‌ها، فاضلاب آب‏ها و مراكز ذخيرة آب و همچنين بيمارستان و فرودگاه ادامه داده و خطوط راه‏آهن خود را گسترش دهد. همسايگان نگران عراق، اين كشور را از هر لحاظ تأمين كرده و ستون‌هايي از كاميون‌هاي مملو از تجهيزات تازه و كالاهاي مختلف را روانه جاده‌هاي اين كشور كرده‌اند.» در مقالة گاردين همچنين دربارة عمليات محدود اما مداوم ايران آمده‏است: «اگرچه صحبت كردن از موفقيت عمدة ايران در مناطق كوهستاني بخش شمالي جبهه، ممكن است صحت نداشته باشد اما در اين ترديدي نيست كه تاكتيك‌هاي ايران مبتني بر ناخنك زدن به اراضي محدود در طول تقريباً تمامي خطوط 750 مايلي جبهه باعث شده‏است كه عراق در رابطه با تعيين مراكز تجمع نيروهاي ايراني دچار اشكال شده و نتواند تشخيص بدهد كه حملة بعدي در كدام منطقه خواهد بود. عراقي‌ها بي‌ميلي شديدي نسبت به از سرگيري بمباران هدف‌هاي غيرنظامي در تهران - كه به نظر مي‌رسد بر روي مردم ايران تأثير داشت - از خود نشان مي‌دهند اما سياست فعلي آن‏ها مبتني بر مهار پيشروي‌هاي ايران نيز ظاهراً شانس پيروزي عراق را افزايش نمي‌دهند، چون ايراني‌ها به تلفات خود اهميّتي نمي‌دهند.»[۱۱]

گزارش- 416

دربارة تسليحات ايران و منابع تأمين آن، روزنامة انگليسي "تايمز مالي" نوشته است: «دولت تايوان در زمينة مبادلة سيصد تا چهارصد ميليون دلار تسليحات ساخت اين كشور با همين ميزان نفت خام، با دولت ايران به توافق‌هايي دست يافته‏است. اين تسليحات شامل اسلحه‌هاي سبك نظير خمپاره، تفنگ، مهمات و گلوله‌هاي توپ مي‌باشد.»[۱۲] از سوي ديگر، راديو اسرائيل نيز دربارة تسليحات ايران اعلام كرد: «حضور وزير سپاه پاسداران آقاي "محسن رفيق‌دوست" در طرابلس و مذاكرات وي با سران دولت ليبي، با نياز شديد حكومت اسلامي به دريافت سلاح‌هاي تازه نيز بدون ارتباط نيست. در گذشته گفته شد كه موشك‌هاي زمين به زمين "اسكاد - بي" كه از جانب رژيم تهران به سوي بغداد شليك گرديد، توسط ليبي در اختيار حكومت اسلامي ايران قرار داده شده‏بود.»[۱۳]

گزارش- 417

بازتاب‌ها و پي‏آمد‌هاي ماجراي ربودن هواپيماي مسافري امريكا در فرودگاه بيروت، همچنان در خبرها مشاهده مي‏شود و دولت‏مردان امريكا هنوز با تبعات اين واقعه مواجه هستند. امروز وقتي وزير خارجة امريكا مراحل اختصاص دادن يك بودجة كلان جهت حفاظت هرچه بيش‏تر از سفارت‌خانه‌هاي امريكا را دنبال مي‌كرد، در مجلس نمايندگان اين كشور باز هم اين حادثه و نوع برخورد امريكا با عوامل آن، محور بحث‌ها بود. به گزارش يونايتدپرس، "جورج شولتز" وزير امور خارجة امريكا، با اعلام آمادگي جهت مقابله به مثل با "تروريسم بين‌المللي"، خطاب به كميتة امور بين‌المللي مجلس نمايندگان امريكا گفت: «ايالات متحده آماده است تا اقدامات خود را به مرحله اجرا درآورد، ولي بايد مراقب باشيم كه اين عمليات حتماً مؤثر واقع شود.» شولتز به نفع لايحة پيشنهادي وزارت خارجه مبني‏بر اختصاص چهار ميليارد دلار براي ايمن‌سازي سفارت‏خانه‌هاي امريكا در خارج، صحبت مي‌كرد. وي در مورد اين سؤال نمايندگان مجلس كه "در رابطه با ماجراي گروگان‌گيري تي.دبليو.اي چه كاري انجام شده‏است؟" گفت:«در اين جا هيچ‌كس وجود ندارد كه مانند من مصمم به انجام اقدامات قاطع‏ - از هر نوع ممكن - باشد، ولي اين اقدامات بايد حتماً مؤثر واقع شود، لذا من اذعان مي‌دارم كه اين اقدامات انجام خواهد شد اما ما بايد به مردم دنيا نشان دهيم كه وقتي ما شروع به كاري مي‌كنيم، آن كار را درست و مؤثر انجام خواهيم داد. ما در تلاش خود مصمم هستيم، ولي من فكر مي‌كنم علي‌رغم مصمم بودن، بايد براي پي‌آمدهاي اقدامات خود نيز آمادگي داشته باشيم.»[۱۴]



منابع و مآخذ روزشمار 1364/05/04

  1. سند شماره‌7 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: "گزارش‌ عمليات قادر" گزارش راويان مجيد نداف، شهيد علي فتحي، جواد زمان‌زاده و مجيد مختاري، نشر مرداد 1364، ويرايش جديد 1380، ص 58.
  2. سند شمارة 022855. مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: گزارش نوبه‌اي قرارگاه تاكتيكي حمزه سيدالشهدا، ركن3، ش12 (4/5/1364).
  3. سند شمارة 226062 دفتر سياسي نمايندگي امام در سپاه بولتن "رويدادها" شماره56 (25/5/1364)، ص18، 4/5/1364.
  4. سند شمارة 428051 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: 5/5/1364، از اطلاعات صائين‌دژ، به اطلاعات قرارگاه حمزه.
  5. همان.
  6. سند شمارة 96851 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: 9/6/1364، از سازمان حفاظت اطلاعات سپاه، به حفاظت اطلاعات قرارگاه حمزه.
  7. خبرگزاري جمهوري‌اسلامي، نشرية "گزارش‌هاي ويژه"، شمارة 129 (5/5/1364)، ص8 ، اهواز- خبرگزاري جمهوري‌اسلامي، 4/5/1364.
  8. خبرگزاري جمهوري‌اسلامي، نشرية "گزارش‌هاي ويژه"، شمارة 130 (6/5/1364)، ص6 ، باختران‏- خبرگزاري جمهوري‌اسلامي، 5/5/1364.
  9. مأخذ 7، صص 3 تا 6 ، تهران‏ - خبرگزاري جمهوري‌اسلامي، 4/5/1364.
  10. روزنامة كيهان، 5/5/1364، ص22.
  11. مأخذ 7، صص 9 تا 11، لندن - خبرگزاري جمهوري‌اسلامي، 4/5/1364.
  12. مأخذ 7، ص12، لندن.
  13. مأخذ 7، ص 29، راديو اسرائيل، 4/5/1364.
  14. مأخذ 10، ص 2، واشنگتن - به نقل از خبرگزاري يونايتدپرس.