1366.04.25

از دانشنامه روز شمار دفاع مقدس
نسخهٔ تاریخ ‏۳۱ دسامبر ۲۰۲۲، ساعت ۰۶:۲۵ توسط Admin (بحث | مشارکت‌ها)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
روزشمار جنگ سال 1366
1366.04.25
نام‌های دیگر بیست و پنج تیر
تاریخ شمسی 1366.04.25
تاریخ میلادی 16 ژوئیه 1987
تاریخ قمری 19 ذیقعده 1407


گزارش- 744

قرارگاه رمضان مرکز عملیات‏های نامنظم سپاه پاسداران، گزارش داد: «واحدهایی از تیپ65 هجرت - تحت امر این قرارگاه - با همکاری پیش‌مرگان حزب‏الله کرد عراقی، به چهار پایگاه مهم دشمن بعثی واقع در جاده آسفالته مرگه‌سور به شیروان از توابع استان اربیل عراق حمله کردند و پس از عبور از موانع مین و سیم خاردار، وارد این پایگاه‏ها شدند و ضمن تصرف پنج ساعتة این پایگاه‏ها، تمامی تأسیسات و ساختمان‏های آن را منهدم [کردند] و به آتش کشیدند.»[۱]

گزارش- 745

به‏گزارش خبرگزاری جمهوری اسلامی، از 20 تا 25 تیر سال جاری، 129 تن از اهالی شهرهای مختلف عراق، از مرزهای غربی ایران عبور کرده و به جمهوری اسلامی ایران پناهنده شده‏اند.[۲]

گزارش- 746

امروز دو تن از مجروحان حملة شیمیایی عراق به شهر سردشت که برای ادامه مداوا به ایتالیا و اسپانیا اعزام شده بودند، به شهادت رسیدند. خبرگزاری جمهوری اسلامی گزارش داد: «خدیجه رسولی‌نیا سیزده ساله که در جریان حمله شیمیایی دشمن مصدوم شده بود، در بیمارستان سنت یوجینو در رم به شهادت رسید. رضا انتظاری کاردار جمهوری اسلامی ایران در رم، در گفت‏وگو با خبرگزاری جمهوری اسلامی تأکید کرد که شهادت این نوجوان به‏دلیل عدم رسیدگی کافی در بیمارستان بوده است. وی گفت: خدیجه رسولی در زمان ورود، از سوختگی‏های جلدی رنج می‏برد، اما به‏راحتی قادر به تکلم بود و زخم‏های ریوی وی نگران‌کننده به‏نظر نمی‏رسید.»[۳] این خبرگزاری در گزارش دیگری اعلام کرد: «قادر کریم واحد یکی از مجروحان شیمیایی بستری شده در بیمارستان نظامی مادرید، ساعت 5:15 بامداد امروز، بر اثر شدت جراحات وارده، به لقاءالله پیوست. وی روز جمعة گذشته (19/4/1366) به اتفاق همسر مجروح خود و سه تن دیگر از قربانیان حمله شیمیایی عراق به سردشت، به مادرید انتقال یافته و به علت وخامت حالش، در بخش مراقبت‏های ویژه این بیمارستان بستری شد. قادر کریم واحد از جراحات به‏وجود آمده در مجاری تنفسی رنج می‏برد و طی شش‏ روزی که در این بیمارستان بستری بود، چندین‏بار به حالت تهوع، خون از دست داد تا اینکه سحرگاه امروز به شهادت رسید.»[۴] با فوت قادر کریم واحد، نماینده ایران در سازمان ملل در نامه‏ای این واقعه را به اطلاع دبیرکل سازمان ملل رساند. روزنامه کیهان دراین‌باره نوشت: «سعید رجایی‌خراسانی نماینده ایران در سازمان ملل، طی نامه‏ای خطاب به دبیرکل سازمان ملل متحد اعلام کرد: یک غیرنظامی به‏ نام قادر کریم واحد بر اثر جراحات شدید دستگاه تنفسی که ناشی از تهاجم شیمیایی عراق در هفتم تیر به شهر سردشت بوده، در بیمارستان نظامی در مادرید درگذشت. نماینده ایران افزود: همسر کریم واحد و همچنین یک مادر و کودک خردسال، در جمع مجروحان قرار دارند.»[۵] روزنامه دی ‏پرسه (چاپ وین)، درباره بستری شدن مجروحان شیمیایی در بیمارستان‏های اتریش و ایتالیا گزارش داد: «هفت مجروح ایرانی که بر اثر حملات شیمیایی عراق در سردشت به سختی جراحت برداشته‏اند، برای مداوا در بیمارستان‏های اتریش، ایتالیا، بلژیک و اسپانیا بستری شده‏اند و اتریش بار دیگر از این میهمانان میزبانی می‏کند.»[۶] پروفسور پیمار بولنیک پزشک معالج مجروحان شیمیایی، در مصاحبه با روزنامه سالسبورگر زایتونگ اتریش، دربارة آثار عوامل شیمیایی روی ایرانی‏های بستری شده در بیمارستان شهر سالسبورگ گفت: «بر اثر سلاح‏های شیمیایی، روی پوست این بیماران سوختگی‏های شدید پدید آمده و مواد شیمیایی استنشاق شده نیز تغییراتی در شش‏های بیماران به‏وجود آورده است. مداوای این مجروحان از جمله زن بستری شده، چندین هفته به طول خواهد انجامید.»[۷]

گزارش- 747

روزنامه ایل پوپولو ارگان رسمی حزب حاکم دمکرات مسیحی ایتالیا، دربارة استفاده عراق از عوامل شیمیایی در جنگ اعلام کرد: «به‏کارگیری سلاح‏های شیمیایی توسط نیروهای عراقی در جنگ پدیده‌ای است که توسط هیئت‏های مختلف بین‏المللی به تأیید رسیده است و مصدومینی که به اروپا اعزام می‏شوند گواه استفاده از اسلحه‏ای که بر اساس کنوانسیون ژنو منع گردیده، هستند.»[۸] روزنامه وال استریت ژورنال نیز به نقل از یک دیپلمات آسیایی، دربارة بی‏تفاوتی مجامع بین‏المللی به کاربرد سلاح شیمیایی نوشت: «ایران مکرراً در مورد به‏کارگیری سلاح‏های شیمیایی علیه روستائیان کرد در داخل عراق و ایران، از سوی رژیم عراق - با وجود محکوم شدن این‏گونه عملیات از جانب دبیرکل سازمان ملل و گروه تحقیقاتی وی - هشدار داده است. مع‌هذا، این هشدارهای ایران به‏طور وسیعی توسط جامعه بین‏المللی نادیده گرفته شده و موجب اعتراض رهبران کرد علیه چنین بی‏تفاوتی‏هایی گردیده است.»[۹] همچنین روزنامه گازت بلژیک، دربارة استفادة عراق از سلاح‏های شیمیایی نوشت: «بار دیگر، آشکارا معلوم شد که عراق در جنگ از گاز خردل استفاده کرده است و بمباران شیمیایی شهر سردشت، دوهزار مصدوم و شصت کشته برجای گذاشته است.»[۱۰] در این‏ حال، خبرگزاری جمهوری اسلامی دربارة بی‏توجهی مطبوعات ایتالیا به حادثه‌دیدگان شیمیایی ایرانی گزارش داد: «رسانه‏های ایتالیا از جمله تلویزیون، خبرگزاری ایتالیا و دیگر روزنامه‏ها، تاکنون در مورد ورود مجروحان شیمیایی ایران به ایتالیا - که در سردشت توسط رژیم عراق مورد تهاجم شیمیایی قرار گرفتند - مطلبی درج نکرده‏اند. تنها یک روزنامه کم‏تیراژ چپ‏گرا به‏ نام پائسرسرا در صفحه مربوط به اخبار رم، یک پاراگراف خبر دراین‌باره چاپ کرده است.»[۱۱]

گزارش- 748

امروز اولین تمهیدات عملیاتی برای شروع اسکورت نفت‏کش‏های کویتی انجام شد. به نوشته روزنامه کویتی الانباء، واحدهای ویژه نیروی دریایی کویت به کمک کارشناسان امریکایی، در پی آسیب‏دیدن چهار فروند نفت‏کش خارجی بر اثر برخورد با مین، عملیات مین‏روبی در آب‏های فلات قاره کویت را آغاز کرده‏اند.[۱۲] خبرگزاری یونایتدپرس دراین‌باره گزارش داد: «پنتاگون به خبرنگاران رسانه‏های گروهی هشدار داد که از کشتی‏های نیروی دریایی که قرار است نفت‏کش‏های کویتی را اسکورت کنند، فاصله بگیرند. زیرا کشتی‏های جنگی امریکا در حال آماده‏باش می‏باشند و دستور دارند که در شلیک پیش‌دستی کنند. رابرت سیمز سخنگوی پنتاگون گفت: مخاطراتی در نزدیک شدن به واحدهای نظامی ما وجود دارد که در این مورد، هشدار می‏دهیم. وی با اشاره به این نکته که سازمان‏های خبری خود را برای اجاره هواپیماها و قایق‏هایی آماده می‏کنند، گفت: ظاهراً این اقدامات برای ایجاد تسهیلاتی در پوشش خبری محافظت نفت‏کش‏ها به وسیله کشتی‏های جنگی در منطقه خلیج [فارس] که هفته آینده انجام خواهد شد، صورت می‏گیرد.»[۱۳]

گزارش- 749

خبرگزاری فرانسه درباره آخرین اظهار نظر سفیر امریکا در سازمان ملل درباره قطعنامه شورای امنیت اعلام کرد: «امریکا امیدوار است با در نظر گرفتن یک مهلت سی تا چهل‌وپنج روزه برای ایران و عراق، این دو کشور قطعنامه را بپذیرند و در غیر این ‏صورت، شورای امنیت ناگزیر به اخذ تصمیمات تازه برای تعیین مجازات‏ها خواهد بود.»[۱۴]

گزارش- 750

اظهارنظرهای متفاوت نخبگان سیاسی امریکایی دربارة دخالت نیروهای امریکایی در خلیج‏فارس، همچنان ادامه دارد. مایکل استرنر مدیرکل پیشین وزارت خارجه امریکا در امورخاورمیانه و جیمز بلاک معاون مدیرکل وزارت خارجه امریکا، حضور و فعالیت امریکا در خلیج‏فارس را به‏عنوان یک اقدام استراتژیک، هم‌سو با منافع درازمدت امریکا و برای بازداشتن از پیروزی ایران خواندند. رادیو امریکا گزارش داد: «مایکل استرنر می‏گوید: وضعیت و جو سیاسی در منطقه خلیج‏فارس، باید طوری باشد که جریان آزاد نفت نه‏تنها در حال حاضر، بلکه در درازمدت تضمین بشود. به موازات مسئله نفت، منافع استراتژیک گسترده‏تری نیز مطرح است. همگی می‏دانیم که شوروی و حکومت تزاری، پیش از آن، همواره درصدد دسترسی به آب‏های گرم خلیج‏فارس بوده است. مایکل استرنر می‏گوید: در تهیه و تنظیم سیاست بین‏المللی، ابتدا باید منافع خود را در نظر گرفت و سپس، تهدیدهای گوناگون علیه آن را بررسی کرد و بعد تصمیم گرفت که چه سیاستی دنبال شود. وی می‏گوید: دولت امریکا هنوز نتوانسته است سیاست این کشور را در منطقه خلیج‏فارس، به روشنی توضیح بدهد و تهدیدهای بالقوه علیه منافع امریکا را دقیقاً روشن سازد. آیا نگرانی و مسئله مهم، توفیق استراتژیک شوروی در منطقه در درازمدت است؟ یا آنکه نگرانی امریکا از پیروزی ایران در جنگ با عراق است؟ پیروزی ایران، جهت سیاسی و موضع طرف‌دار غربِ ممالک خلیج‏فارس را تغییر خواهد داد و بنیادگرایی را در خاورمیانه رواج خواهد داد. مایکل استرنر می‏گوید: علی‏رغم ادعای بی‏طرفی، امریکا به جانب عراق تمایل نشان داده است ولی آنچه که باعث سردرگمی می‏شود آن است که چرا دولت امریکا این موضوع را آشکارتر عنوان نمی‏کند و نمی‏گوید که با ایران دشمنی ندارد، ولی می‏خواهد که جنگ ایران و عراق فوراً تمام شود؟ مایکل استرنر می‏گوید: بزرگ‏ترین تهدید علیه منافع امریکا در دو تا پنج‏ سال آینده، احتمال پیروزی ایران بر عراق است، زیرا این تحول عواقب و اثرات گسترده سیاسی خواهد داشت. در خلیج‏فارس و خاورمیانه احتمال پیاده شدن نیروهای ایرانی در سواحل ابوظبی و غیره چندان نیست، ولی ممالک آسیب‏پذیری چون عربستان سعودی، کویت و امارات ناچار خواهند شد امتیازات سیاسی و مالی از دست بدهند و ایران حقیقتاً به ابرقدرت منطقه‏ای تبدیل شود. طبیعتاً این تحولات در جهت خلاف منافع امریکا و غرب خواهد بود. مایکل استرنر می‏گوید: سیاست دنبال شده از جانب دولت ریگان و مسئله حمایت از کشتی‏های کویت، اقدامی مثبت و معقول است. شکست‏های متوالی سیاست دولت ریگان در خاورمیانه چه در لبنان و چه در صحنه اختلافات اعراب و اسرائیل، زمینه را برای اتخاذ سیاست تازه‏ای در قبال اعراب مهیا ساخته است و زمان آن فرا رسیده که امریکا به اعتبار خود بیفزاید و حقیقتاً، به‏عنوان یک ابرقدرت که تضمین کننده امنیت متحدان خود باشد، وارد عمل شود. جیمز بلاک معاون مدیرکل وزارت خارجه امریکا در امور خلیج‏فارس و خاور نزدیک که بین سال‏های 1982 و 1986 (1361 تا 1365) مدتی نیز در سفارت‌خانه‏های امریکا در عراق، کویت، عربستان سعودی و لیبی خدمت کرده است، با نظر مایکل استرنر موافقت نشان داده و می‏گوید: فکر می‏کنم هدف ما آن است که یک خط دفاعی در برابر اقدامات نظامی ایران برپا کنیم تا اجازه ندهیم آنها از بن‏بستی که در صحنه نبردهای زمینی با آن روبه‌رو شده‏اند، خارج شوند و جنگ را به خلیج‏فارس بکشانند و درصدد قطع یا اخلال حمایت ممالک دیگر از عراق برآیند. البته، هم‌زمان با این تحول، امریکا باید یک‏ سلسله اقدامات دیپلماتیک را با جدیت دنبال کند و از شورای امنیت سازمان ملل و تلاش در جهت پایان دادن به جنگ حمایت کند. جیمز بلاک می‏گوید: امریکا باید آشکار کند که سیاست واشنگتن در قبال تهران چیزی جز تلاش در خاتمه دادن به جنگ نیست و هدف آن دشمنی با ملت ایران نیست. حتی امریکا باید نشان دهد که هدفش دشمنی با حکومت اسلامی ایران نیز نیست و بیشتر حالت دفاع از منافع امریکا را دارد. جیمز بلاک می‏گوید: نمی‏توان به همکاری شوروی در برقراری ثبات در منطقه چشم داشت زیرا شوروی نمی‏خواهد که در چشم دیگران، به‏عنوان همکار و هم‌فکر امریکا دیده شود. جیمز بلاک می‏افزاید: تا تابستان 1983 (1362) امریکا توجه زیادی به جنگ ایران و عراق نشان نمی‏داد ولی از هنگامی که عراق حمله به کشتی‏ها را در خلیج‏فارس آغاز کرد، نگرانی امریکا آغاز شد. از آنجایی‏که امریکا می‏داند پیروزی نظامی عراق بر ایران عملی نیست، اینک درصدد برآمده است تا از پیروزی ایران بر عراق جلوگیری کند.»[۱۵] از سوی دیگر، جورج بال معاون وزارت امورخارجه امریکا در دوران کندی و جانسون، ضمن انتقاد شدید از تصمیمات ریگان برای دخالت نظامی در خلیج‏فارس، برخلاف استرنر و بلاک، وقایع و شرایط کنونی را مبنای تصمیم دولت‌مردان امریکایی قلمداد می‏کند و عملکرد جانب‌دارانه دولت امریکا از عراق را مورد انتقاد قرار داده و همکاری با شوروی را برای برقراری صلح در منطقه، توصیه می‏کند. وی در مقاله‏ای می‏نویسد: «با اینکه عراق به کشتی جنگی امریکا حمله کرده و دو سوم حملات علیه کشتی‏های تجاری و نفت‏کش‏ها در خلیج‏فارس، توسط عراق صورت گرفته است، ولی ریگان انگار تئاتر بازی می‏کند و می‏گوید برای جلوگیری از کنترل ایران بر آب‏های خلیج‏فارس و آزادی رفت ‏و آمد کشتی‏ها، به این منطقه نیرو گسیل می‏دارد.» جورج ‌بال در ادامه مقاله تأکید می‏کند که دو ابرقدرت خواستار برقراری آرامش در منطقه هستند و هر دو ایران را در روبه‌روی خود دارند و می‏دانند که در صورت پیروزی ایران بر عراق، ناآرامی به جمهوری‏های مسلمان‏نشین شوروی راه خواهد یافت و بحران افغانستان تشدید می‏شود. پیروزی ایران در جنگ، روند بنیادگرایی اسلامی در منطقه را تشدید خواهد کرد و باعث ساقط شدن حکومت‏های عربی طرف‌دار و دوست امریکا خواهد شد و در صورت به دست گرفتن کنترل نفت خلیج‏فارس از سوی ایران، رژیم آیت‏الله خمینی می‏تواند ژاپن، اروپای غربی و امریکا را تحت فشار قرار دهد. جورج بال با اشاره به موقعیت جغرافیایی شوروی و نزدیکی این کشور به خاورمیانه و دوری امریکا به این منطقه نتیجه می‏گیرد که امریکا در امور خاورمیانه باید با توافق شوروی، در جست‌وجوی راه‏حلی برای پایان بحران خلیج‏فارس باشد.[۱۶]

گزارش- 751

بوریس پیادیشف سخنگوی وزارت خارجه شوروی با تأیید ضمنی تلاش‌های امریکا برای تصویب قطعنامة شورای امنیت، از تداوم اقدامات نظامی این کشور با نگرانی یاد کرد و آن را خطرناک خواند. وی گفت: «تشنج در منطقه خلیج‏فارس فروکش نکرده است.» وی که در برابر خبرنگاران داخلی و خارجی سخن می‏گفت، افزود: «از یک سو، امریکا در جریان تهیه و تنظیم طرح یک پیش‏نویس قطعنامه درباره درگیری ایران و عراق در شورای امنیت سازمان ملل به نحو مؤثری عمل می‏کند و از سوی دیگر، اگر فعالیت‏های نظامی خود را در منطقه بیش از این تشدید کند، می‏تواند این عامل مثبت را از بین ببرد. واشنگتن به اعزام کشتی‏های جنگی و واحدهای دریایی بزرگ خود به خلیج‏فارس ادامه می‏دهد و تهدید می‏کند که به ایران ضربه بزند. نقشی که امریکا در منطقه ایفا می‏کند، قسمتی از یک محرک خطرناک است و می‏تواند یک روزی انفجار ایجاد کند.» وی اضافه کرد: «سیاست امریکا خطرناک و بی‏سابقه است.» پیادیشف ادامه داد: «باعث تأسف است که امریکا پیشنهادات دولت شوروی در جهت رفع علل عمده تشنج در خلیج‏فارس را نادیده می‏گیرد. خروج کشتی‏های کشورهایی که متعلق به منطقه نیستند و اتخاذ اقدامات مؤثر از سوی شورای امنیت سازمان ملل برای پایان دادن هرچه زودتر به درگیری ایران و عراق، یک راه واقع‏بینانه برای حل و فصل این درگیری و اوضاع در خلیج‏فارس است که شوروی پیشنهاد می‏کند.»[۱۷]

گزارش- 752

در ستون تفسیر سیاسی امروز روزنامه کیهان، یونس شکرخواه در مقاله‏ای از عملکرد و تصمیمات امریکا برای حضور نظامی در خلیج‏فارس انتقاد کرد. در بخشی از این مقاله استدلال‌های امریکا برای حضور در خلیج‌فارس بحث و بررسی شده است. وی در قسمت دیگری از مقاله، با اشاره به برخی از واقعیت‏های جنگ ایران و عراق از قبیل عراق به‌عنوان آغازکنندة جنگ، استفاده این کشور از سلاح‏های شیمیایی و...، به موضع‏گیری جانب‌دارانة امریکا از عراق پرداخته و جلوگیری از شکست عراق و پیروزی ایران در جنگ تحمیلی را محور سیاست نظامی امریکا در خلیج‏فارس قلمداد کرده است. در پایان مقاله به تاکتیک‏های ناشناختة ایران و واکنش طرف‌داران انقلاب اسلامی در خاورمیانه در صورت برخورد نظامی امریکا با ایران اشاره شده است: «قرار است امریکا یازده فروند از نفت‏کش‏های کویت را اسکورت کند. حرف اول کاخ سفید این است: چهل سال در خلیج‏فارس بوده‏ایم، باید حضور داشته باشیم تا جلوی نفوذ شوروی را در خلیج‏فارس بگیریم و آزادی کشتی‏رانی را تأمین کنیم. استدلال سه محوری کاخ سفید - و به‌طور مشخص، ریگان - جوهرة تشدید امری است که جنگ پرچم‏ها خوانده می‏شود. هر سه محور استدلال امریکا برای حضور در خلیج‏فارس، به گونه‏ای عمیق، مداخله‌جویانه هستند چرا که سه استدلال به هیچ نحوی به شرایط جاری خلیج‏فارس مربوط نمی‏شوند. در زمینه نفوذ شوروی در خلیج‏فارس، امریکا دست‌کم به دو دلیل نفوذ شوروی را بهانه قرار داده ‌است: 1- اگر امریکا واقعاً قصد جلوگیری از نفوذ شوروی در خلیج‏فارس و کشورهای جنوبی آن را داشت با اشغال افغانستان فعالانه برخورد می‏کرد. شوروی قبلاً با اشغال افغانستان خود را به خلیج‏فارس نزدیک کرد. 2- وقتی امریکا با تقاضای 1984 (1363) کویت برای دریافت موشک استینگر مخالفت کرد، هیئتی از کویت به شوروی رفت و 327 میلیون دلار تسلیحات روسی خرید. دسامبر همان سال (آذر/ دی 1363) نیز یک تیم نظامی شوروی برای آموزش استفاده از این تسلیحات به کویت رفت. قضیه روشن است، امریکا جلوگیری از حضور و نفوذ شوروی را بهانه قرار داده است، روس‏ها با اشغال افغانستان و ایجاد ارتباط تسلیحاتی با کویت قبلاً حضور خود را گسترش داده بودند و در هر دو مورد، امریکا از کنار مسئله گذشته بود. و اما در مورد محور سوم استدلال امریکا برای حضور در خلیج‏فارس باید گفت: الف) نصب پرچم امریکا بر کشتی‏های کویتی چه کمکی به آزادی کشتی‏رانی می‏کند؟ ب) مگر فقط یازده کشتی در خلیج‏فارس تردد می‏کنند که با تأمین امنیت آنها، آزادی کشتی‏رانی در خلیج‏فارس تأمین شود؟ اصلی‏ترین موردی که استراتژیست‏های امریکا باید در کانون تحولات شتاب‌گیرندة خلیج‏فارس به آن بیندیشند این است که چرا ریگان، ایران را جنگ‏طلب و تهدید اصلی کشتی‏رانی آزاد در خلیج‏فارس معرفی می‏کند؟ در حالی که محافل خبری - سیاسی امریکا، حداقل بارها در موارد ذیل به طرزی صریح اعتراف کرده‏اند که: عراق در 22 سپتامبر 1980 (31 شهریور 1359) به ایران حمله کرد، عراق حملات موشکی را آغاز کرد، عراق از سلاح‏های شیمیایی استفاده کرد، عراق در تابستان 1984 (1363) آغازگر جنگ نفت‏کش‏ها بود و بالاخره عراق بود که استارک را هدف قرار داد. علاوه بر اینها، علی‏رغم آنکه ایران هرگز مسئولیت حمله به کشتی‏ها را به‏عهده نگرفته است، آمار رسمی امریکایی‏ها در وال ‏استریت ژورنال (22 ژوئن 1987 برابر با 1/4/1366) می‏گوید: عراق 61 درصد کشتی‏ها و ایران 39 درصد آنها را زده‏اند. پس، چگونه است که ریگان در این میان، بازهم ایران را تهدید اصلی کشتی‏رانی آزاد می‏داند؟ ورود به عمق بحران‏زایی امریکا در خلیج‏فارس، تصویر دیگری را ترسیم می‏کند. امریکا می‏خواهد سرنوشت طولانی‏ترین جنگ خاورمیانه‏ای قرن را تغییر دهد. کاخ سفید به شکست همه‏جانبه عراق پی ‏برده است. این یک دروغ بزرگ است که اسکورت کشتی‏های کویت، ثمره ارزیابی سه محوری (حضور چهل ساله در خلیج، جلوگیری از نفوذ شوروی، آزادی کشتی‏رانی) امریکا از اوضاع خلیج‏فارس است. ریگان با اقدامی پرمخاطره، با اسکورت نفت‏کش‏های کویت، می‏خواهد امریکا را به پشت جبهه عراق تبدیل کند. با آغاز این اقدام، کاخ سفید هرگز نمی‏تواند در جنگ عراق با ایران ادعای بی‏طرفی کند و ریگان می‏خواهد با جلوگیری از پیروزی ایران مانع پیشروی اسلام در نوار جنوبی خلیج‏فارس شود. بازخیزش اسلام در نوار جنوبی خلیج‏فارس، پیامد جبری و بلافصل پیروزی ایران بر عراق است. در شرایط فعلی، از یک سو ایران رسماً برای رویارویی با امریکا اعلام آمادگی کرده است و از طرف دیگر، موضع نسنجیده ریگان، امریکا را در آستانه باتلاق خلیج‏فارس قرار داده است. مورفی مدیرکل وزارت‏خارجه امریکا اقدامات غیرمتعارف را برای مقابله با شرایط اضطراری تجویز کرد، اما حقیقت این است که امریکا هنوز نمی‏داند واکنش نظامی ایران را چگونه باید پاسخ دهد. از این گذشته، حتی از نحوه رویارویی ایران نیز مطلع نیست. طیف اقدامات احتمالی ایران، مشتمل بر رویارویی کلاسیک دریایی، حملات کماندویی، انتحاری، امواج مین و... در برابر امریکا صف کشیده است. علاوه بر اینها، امریکا باید واکنش سازمان‏های طرف‌دار انقلاب ایران را به‏ویژه در خاورمیانه در نظر بگیرد. در واقع، اقدام ریگان در اسکورت نفت‏کش‏های کویت، تفنگ‌داران این کشور را به همراه منافع امریکا در سراسر جهان به قربانگاه می‏برد.»[۱۸]

گزارش- 753

سعید محمد العصیمی وزیر مشاور در امور خارجی کویت که ریاست هیئت کشورهای هفت‏گانة عربی را بر عهده دارد، در ادامه تلاش‌های این هیئت برای پایان دادن به جنگ عراق و ایران، پس از ملاقات روز گذشته با مقامات آلمانی در بن گفت: «هیئت عربی در این مذاکرات احساس کرد که مقامات آلمانی به تلاش‏های بین‏المللی به‌ویژه تلاش شورای امنیت به‏منظور متوقف کردن جنگ عراق و ایران اهمیت فراوانی می‏دهند.» وی افزود: «مقامات آلمانی آمادگی خود را جهت هرگونه تلاش به‏منظور متوقف ساختن این جنگ ویران‌کننده اعلام کردند.» العصیمی گفت: «در این مذاکرات جزئیات طرح پیشنهادی که قرار است ظرف روزهای آینده در شورای امنیت مطرح شود، بحث و بررسی شد.» وی اضافه کرد: «دولت بن، طبیعت این طرح را درک نموده و بر ضرورت فراهم کردن شرایطی جهت اجرای الزامی مفاد قطعنامه تأکید نموده است، زیرا شورای امنیت قبلاً قطعنامه‏های متعددی در این زمینه صادر کرده بود که الزامی نبود.»[۱۹]

گزارش- 754

جبهه آزادی‏بخش ملی الجزایر با صدور بیانیه‏ای خواهان پایان جنگ ایران و عراق شد. خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران از الجزیره گزارش داد: «دفتر سیاسی حزب جبهه آزادی‏بخش ملی الجزایر که امروز به ریاست شاذلی بن جدید رئیس‏جمهور الجزایر، تشکیل جلسه داد، با صدور بیانیه‏ای با اشاره به جنگ عراق با ایران از ادامة این جنگ ابراز نگرانی کرد و بر لزوم پایان دادن به آن تأکید نمود. در بیانیه دفتر سیاسی حزب آزادی‏بخش ملی الجزایر که بالاترین ارگان قدرت در این کشور می‏باشد، ضمن تجدید نگرانی شدید الجزایر از ادامه جنگ میان عراق و ایران، دو کشور متخاصم جهت پایان دادن به جنگ از طریق مذاکرات به‌منظور برقراری صلح در چارچوب قانون و انصاف دعوت شدند.[۲۰] ژنرال حسین‌ محمد ارشاد رئیس‌جمهور بنگلادش نیز - که از جمله حامیان سیاسی صدام حسین به شمار می‌رود - امروز در یمن اعلام کرد که کشورش به تلاش گسترده‌ای جهت پایان دادن به جنگ خلیج‌فارس دست زده بود ولی این تلاش پس از مخالفت ایران با شکست روبه‌رو شد. ارشاد اولین رئیس‌جمهور بنگلادش است که از یمن شمالی دیدار می‌کند، همچنین از همه کشورهای اسلامی خواست تا تمامی تلاش‌های خود را برای پایان دادن به جنگ هفت ساله ایران و عراق به کار ببرند. به گزارش خبرگزاری رسمی یمن شمالی، ارشاد شب گذشته با علی عبدالله صالح رئیس‌جمهوری یمن شمالی، ملاقات کرد.[۲۱]

گزارش- 755

روزنامه بحرینی الخلیج با انتقاد از سیاست امریکا در خلیج‏فارس، خواستار ابتکار جدید اعراب برای پایان دادن به جنگ ایران و عراق شد. به گزارش خبرگزاری رویتر این روزنامه نوشت: «روشن است که امریکا نمی‏داند دقیقاً چه می‏خواهد انجام دهد. ما هر روز اظهاراتی خصومت‏بار درباره طرح امریکا برای حفاظت از نفت‏کش‏های کویتی و نیز واقعیت موضع امریکا در قبال ایران می‏شنویم.» این روزنامه می‏افزاید: «مهم این است که امریکا نمی‏داند در مقابل یک حمله احتمالی ایران، چه اقدامی انجام دهد. در حالی که ما از بعضی از مقامات امریکایی می‏شنویم که امریکا هرگونه حمله ایران را با قدرت تمام دفع خواهد کرد. مقامات دیگر امریکا می‏گویند که این کشور نمی‏خواهد با تحریک ایران اوضاع را وخیم‏تر کند.» الخلیج در خاتمه، ضمن اعلام این مطلب ‏که ابرقدرت‏ها قادر به پایان بخشیدن به جنگ ایران و عراق نیستند، خواستار ابتکار صلح جدید اعراب برای پایان دادن به جنگ خلیج‏ - که به نحوی منافع دو کشور ایران و عراق را تأمین کند - شد.»[۲۲]

گزارش- 756

دولت یونان که از جمله کشورهای فعال در ناوبری دریایی است و خسارات فراوانی را در جنگ تحمیلی متحمل شده، تلاش‏هایی را برای متوقف کردن حمله به کشتی‏ها در منطقه خلیج‏فارس آغاز کرد. خبرگزاری رویتر گزارش داد: «یونان به منظور دستیابی به راه‏حلی جهت توقف حمله به کشتی‏ها در خلیج، با چندین کشور از جمله نروژ در تماس است. موضوع مطرح ساختن مسئله توقف حمله به کشتی‌ها در خلیج‌فارس در سازمان ملل نیز یکی از احتمالات مورد بررسی است. یونان به دلیل عدم توانایی لازم، قادر به اعزام رزم‌ناوهایش به منطقه برای حفاظت از کشتی‏های تجاری این کشور نیست.»[۲۳]

گزارش- 757

در پی تشدید وخامت روابط ایران و فرانسه پس از حمله پلیس فرانسه به دیپلمات ایرانی در ژنو، وزارت خارجه ایران در یک التیماتوم سه روزه به دولت فرانسه، خواهان دستگیری ضاربان دیپلمات ایرانی و برچیده شدن موانع اطراف سفارت ایران شد. روزنامه کیهان دراین‌باره خبر داد: «وزارت امورخارجه امروز با احضار پیر لافرانس کاردار فرانسه در تهران و تسلیم یادداشت اعتراضیه‏ای به وی، خاطرنشان ساخت که اگر موانع و تضییقات موجود در برابر سفارت جمهوری اسلامی ایران در پاریس، طی 72 ساعت آینده برطرف نشود و عاملین ضرب و شتم و سرقت اسناد دیپلمات ایرانی تنبیه نگردند، ایران روابط خود را با فرانسه قطع خواهد کرد. وزارت امورخارجه جمهوری اسلامی ایران در اولین اقدام اعتراض‏آمیز نسبت به این رفتار غیرقانونی دولت فرانسه، تعداد اعضای سفارت خود در پاریس را در این فاصله به حداقل ممکن می‏رساند.»[۲۴] سخنگوی وزارت خارجه فرانسه نیز در این‏باره گفت: «پیر لافرانس کاردار فرانسه در تهران، بامداد امروز توسط رئیس تشریفات وزارت امورخارجه ایران احضار شده بود و عبارات نقل شده از سوی خبرگزاری جمهوری اسلامی طی امروز، به اطلاع وی رسید. این عبارت بعداً با تسلیم یک یادداشت رسمی مورد تأیید قرار گرفت.»[۲۵] وی افزود: «موضع فرانسه تغییرناپذیر بوده و همان‏گونه که طی روزهای اخیر به وضوح توسط مقامات فرانسوی مشخص بود، باقی خواهد ماند.»[۲۶] خبرگزاری فرانسه نیز از تشکیل احتمالی جلسة شورای امنیت داخلی فرانسه خبر داد: «از منابع مجاز کسب اطلاع شد که وزرای فرانسه - ذی‌ربط در پرونده ایران - قرار است اواخر بعدازظهر، در نشست جلسه شورای امنیت داخلی در کاخ نخست‏وزیر فرانسه گرد هم آیند. این جلسه قرار است با حضور ژاک‏ شیراک نخست‏وزیر و همچنین ادوارد بالادور وزیر اقتصادی و دارایی، آندره ژیرو وزیر دفاع، شارل پاکسوا وزیر کشور و برت پانور وزیر امنیت داخلی فرانسه برقرار گردد. گفته شد ژان برنارد ریمون وزیرخارجه از آنجا که جهت یک دیدار رسمی در ساحل عاج به‏سر می‏برد، در این نشست شرکت نخواهد داشت.»[۲۷] در مقابل تهدید ایران به قطع رابطه، وزارت کشور فرانسه دستور داد تدابیر امنیتی در اطراف سفارت ایران افزایش یابد: «به گزارش خبرگزاری فرانسه، وزارت کشور فرانسه اعلام کرد که مقامات فرانسوی، امشب دستور دادند تدابیر امنیتی اطراف سفارت‏خانه ایران در پاریس افزایش یابد. این تصمیم چند ساعت پس از تهدید ایران به قطع روابط با فرانسه در صورت عدم برچیده شدن تدابیر پلیس اطراف سفارت‌خانه ایران در پاریس طی 72 ساعت آینده، اتخاذ شده است.»[۲۸] در این حال، خبرگزاری فرانسه بدون اشاره به حمله پلیس فرانسه به دیپلمات ایرانی در ژنو، اقدام ایران را ناگهانی خواند و اعلام کرد: «ایران تاکنون تأکید کرده بود که مایل به قطع رابطه نیست و به‏ویژه اولین گام در این جهت را برنخواهد داشت. امروز لحن تهران ناگهان تغییر یافته و به نظر می‏رسد که طرف‌داران رودررویی، پیروز شده‏اند. علیرضا معیری معاون نخست‏وزیر و کاردار سابق ایران در پاریس و مسئول مستقیم سیاست عادی‏سازی روابط با فرانسه، تا روز گذشته تلاش می‏کرد سیاست خود را توجیه کند. وی با دعوت از پاریس به خروج از بن‏بست، سخنان نسبتاً معتدلی ابراز داشته بود.»[۲۹]

گزارش- 758

امروز دیپلمات مصدوم شدة ایرانی وارد تهران شد. خبرگزاری جمهوری اسلامی در گزارشی اعلام کرد: «محسن امین‏زاده دیپلمات سفارت جمهوری اسلامی در پاریس که بر اثر حمله وحشیانه پلیس فرانسه به وی در فرودگاه ژنو، به شدت مصدوم شده است، بامداد امروز در حالی که بر روی برانکارد قرار داشت، به تهران آورده شد و از فرودگاه مستقیماً به بیمارستان انتقال یافت.» خبرگزاری جمهوری اسلامی می‌افزاید: «امین‏زاده که نسبت به کلیه حرکات و اتفاقات پیرامون خود بی‏تفاوت می‏نمود، از تشنج مقطعی نیز به شدت رنج می‏برد. حتی نتوانست هیچ‏یک از استقبال‌کنندگان از وی را بشناسد. چشم‏های وی به یک نقطه خیره شده بود و در حالی که رنگ پریده و مضطرب به نظر می‏رسید هیچ‏گونه حرکت و واکنشی از خود نشان نمی‏داد. دیپلمات ایرانی که روز شنبه گذشته در بخش فرانسوی فرودگاه ژنو بر اثر وحشی‌گری پلیس فرانسه شدیداً مضروب شده است، بلافاصله پس از ورود به بیمارستان منتقل و به تشخیص پزشک در بخش مراقبت‏های ویژه بستری شد.»[۳۰] حسین شیخ‏الاسلام معاون سیاسی وزیر امورخارجه که برای دیدار از امین‏زاده به فرودگاه رفته بود، در مصاحبه‏ای دربارة رفتار دولت فرانسه در وقایع اخیر اظهار کرد: «وقایع اخیر، به ما نشان داد که کشورهای به‌اصطلاح متمدن که خود قوانین بین‏المللی را نوشته‏اند، الزامی در اجرای آن نمی‏بینند و برخورد مقامات فرانسوی به ما نشان داد که آنان نه‎تنها تصویر صحیحی از قوانین تدوین شده توسط خود ندارند، بلکه حتی آن قسمت از قوانینی را که خود نیز قبول دارند، مراعات و اجرا نمی‏کنند.» وی در پاسخ به پرسشی درباره تأثیر این اعمال بر روابط تهران - پاریس گفت: «مسلماً این‏گونه اعمال تأثیر جدی و خیلی شدیدی بر روابط خواهد داشت و ما اجازه نمی‏دهیم نه فرانسه و نه هیچ کشور دیگری، تعهدات دوجانبه خود نسبت به ما را رعایت نکند و به یکی از هم‌وطنان ما خصوصاً یک دیپلمات که از حقوق ویژه بین‏المللی برخوردار است، تعدی کند.» شیخ‏الاسلام افزود: «اگرچه کاردار فرانسه در تهران در ملاقات با مقامات وزارت امورخارجه از این حرکت غیرقانونی پلیس فرانسه عذرخواهی کرده است، لیکن ما همچنان تا دریافت توضیحات دقیق، موضوع را پی‏گیری خواهیم کرد تا در قبال این وحشی‌گری واکنش متناسبی اتخاذ کنیم.» شیخ‏الاسلام گفت: «سازمان امنیت فرانسه با اعلام این مطلب کذب که اسناد همراه این دیپلمات ایرانی حاکی از دخالت وحید گرجی در فعالیت‏های تروریستی است، خود بر سرقت اسناد صحه گذاشته و در واقع، نقض کنوانسیون وین را تأیید کرده است.» وی دربارة وضعیت عمومی امین‏زاده گفت: «وی نتوانست مرا بشناسد و من احساس می‏کنم که در یک حالت عدم کنترل بر خود به‏سر می‏برد و قادر به تکلم نیست و علاوه بر ضربه شدید وارده به سرِ وی، از ناحیه پا نیز شدیداً مضروب است و چند روز گذشته را در این حالت به سر برده است.»[۳۱] علیرضا معیری معاون سیاسی نخست‏وزیر نیز در یک برنامه تلویزیونی روند مناسبات جمهوری اسلامی با فرانسه و چگونگی بروز بحران در روابط دو کشور را تشریح کرد: «به دنبال پیروزی انقلاب اسلامی و در پی حوادثی که متوجه روابط دیپلماتیک ایران و فرانسه شده بود، در سال‏های اخیر از سوی مقامات فرانسوی اظهار تمایل شده بود که این روابط به حالت عادی بازگردد.» وی افزود: «با توجه به سیاست خارجی جمهوری اسلامی، سه شرط اساسی و اصولی برای عادی‏سازی روابط با فرانسه تعیین شد.» وی تأکید کرد: «شروط تعیین شده عبارت از: بازپرداخت بدهی‏های معوقه فرانسه به ایران، برخورد با ضد انقلابیون و تروریست‏ها و تغییر موضع فرانسه در قبال جنگ ایران و عراق و قطع حمایت‏های بی‏دریغ فرانسه از رژیم متجاوز بغداد بود.» وی افزود: «در رابطه با دو شرط اول، اقدامات مثبتی از سوی فرانسه انجام گرفت، اما در مورد شرط سوم عادی‏سازی روابط (عدم حمایت فرانسه از رژیم متجاوز عراق) متأسفانه تاکنون شاهد هیچ‏گونه اقدام مثبت و تغییری در سیاست‏های فرانسه نبوده‏ایم.» وی گفت: «ما به مقامات فرانسوی اعلام کرده‏ایم که حداقل، خواستار بی‏طرفی فرانسه در جنگ تحمیلی هستیم.» معاون سیاسی نخست‏وزیر درباره تشنجات سیاسی در روابط ایران و فرانسه گفت: «در خصوص دلایل این اقدامات دو احتمال وجود دارد: نخستین احتمال به اختلاف‌نظرات جناح‏های موجود در دستگاه حاکمه فرانسه برمی‏گردد. یکی دیگر از احتمالات موجود، ارتباط این حوادث با مسئله هم‏پیمانی فرانسه و امریکا و قرار گرفتن این حوادث در چارچوب یک توطئه بین‏المللی علیه جمهوری اسلامی ایران است. مجموعة این برخوردها چیزی جز اعمال فشار بر جمهوری اسلامی برای تحمیل صلح و نشاندن جمهوری اسلامی ایران بر سر میز مذاکره با رژیم متجاوز صدام نیست.» وی ادامه داد: «برخی تحرکات اخیر بین‏المللی و همچنین اقدامات برخی از اعضای شورای امنیت علیه جمهوری اسلامی نیز در همین راستا و چارچوب قرار دارد.» وی گفت: «بدیهی است اعمال این فشارها به هیچ‏وجه کارساز نخواهد بود و فرانسوی‏ها با اقدامات اخیر خود، باعث ایجاد بن‌بستی در روند عادی‏سازی روابط دو کشور شده‏اند و خود آنها هستند که باید برای رفع این بن‏بست، دست به اقدامی جدی بزنند.» معیری تصریح کرد: «دولت فرانسه باید با قطع این اقدامات، وضعیت را به قبل از حوادث یک‏ماهه اخیر برگرداند و عزم راسخ خود را در این زمینه نشان دهد که آیا به‏طور جدی خواستار عادی‏سازی روابط با جمهوری اسلامی ایران هست یا نه.» وی اعلام کرد: «جمهوری اسلامی ایران هیچ‏گاه چنین فشارها و رفتارهایی را که مغایر اصول بین‏المللی است نمی‏پذیرد و عادی‏سازی روابط را با هر شرطی نخواهد پذیرفت.» وی تصریح کرد: «ما از دیپلمات‏ها و منافع خودمان در کلیه نقاط عالم دفاع خواهیم کرد و در موقعیت‏های مناسب، عمل مقابله به مثل را انجام خواهیم داد.»[۳۲]

گزارش- 759

خبرگزاری یونایتدپرس در گزارشی از تصمیمات جدید دولت عراق دربارة فروش نفت، عدم پذیرش سهمیه‏های تعیین شدة اوپک و افتتاح خط جدید لولـه نفتی به ترکیه خبر داد: «عراق از پیوستن به موافقت‏نامه اخیر سازمان اوپک که موجب محدود ساختن سطح تولید روزانة نفت‏ خام این سازمان که 6/16 میلیون بشکه خواهد شد و پیروی از سهمیة تعیین شده برای این کشور که روزانه 54/1 میلیون بشکه می‏باشد، خودداری کرده است. در حال حاضر، تولید روزانه نفت عراق از سوی دبیرخانه اوپک، 2/2 میلیون بشکه گزارش شده است. ... عراق ادعا می‏کند که خواهان یک سهمیة روزانة تولید نفت به میزان 36/2 میلیون بشکه است که این رقم، تقریباً برابر سهمیه تعیین شده از سوی سازمان اوپک برای جمهوری اسلامی ایران است. ... در ماه ژوئن سال جاری، میانگین تولید روزانه سازمان اوپک به حدود 4/17 میلیون بشکه رسید که این رقم، بالاتر از سقف تولید تعیین شدة این سازمان بود. بخشی از این مازاد تولید نفت، به عراق نسبت داده می‏شود. ... عراق اخیراً اعلام کرده است، در نظر دارد در آینده نزدیک میزان تولید و صادرات نفت خام خود را از طریق بهره‏برداری از خط لولـه جدید انتقال نفت که از ترکیه می‏گذرد، روزانه پانصد‌هزار بشکه افزایش دهد. با بهره‏برداری از خط لولـه مورد بحث، میزان تولید روزانه نفت‏ خام عراق در سه ماهة چهارم به 7/2 میلیون بشکه خواهد رسید.»[۳۳]



منابع و مآخذ روزشمار 1366/04/25

  1. روزنامه رسالت، 28/4/1366، ص2.
  2. روزنامه رسالت، 28/4/1366، ص2.
  3. روزنامه کیهان، 27/4/1366، ص3.
  4. روزنامه کیهان، 25/4/1366، ص3.
  5. روزنامه کیهان، 27/4/1366، ص3.
  6. روزنامه اطلاعات، 25/4/1366، ص18.
  7. روزنامه جمهوری اسلامی، 30/4/1366، ص7.
  8. روزنامه اطلاعات، 25/4/1366، ص18.
  9. همان، ص19.
  10. همان، ص18.
  11. روزنامه اطلاعات، 25/4/1366، ص18.
  12. خبرگزاری جمهوری اسلامی، نشریهگزارش‏های ویژه، شماره 119، 26/4/1366، ص12، بغداد - خبرگزاری تانیوگ، 25/4/1366.
  13. خبرگزاری جمهوری اسلامی، نشریه گزارش‏های ویژه، شماره 120، 27/4/1366، ص9، خبرگزاری یونایتدپرس، 26/4/1366.
  14. روزنامه رسالت، 28/4/1366، صفحه ‌آخر.
  15. خبرگزاری جمهوری اسلامی، نشریهگزارش‏های ویژه، شماره 119، 26/4/1366، صص 19 - 16، رادیو امریکا، 25/4/1366.
  16. روزنامه جمهوری اسلامی، 25/4/1366، ص3.
  17. خبرگزاری جمهوری اسلامی، نشریهگزارش‏های ویژه، شماره 119، 26/4/1366، ص13، مسکو - خبرگزاری تاس، 25/4/1366.
  18. روزنامه اطلاعات، 25/4/1366، ص18.
  19. همان، ص19.
  20. خبرگزاری جمهوری اسلامی، نشریه گزارش‏های ویژه، شماره 120، 27/4/1366، صص 6 و 7، الجزیره - خبرگزاری جمهوری اسلامی، 26/4/1366.
  21. خبرگزاری جمهوری اسلامی، نشریهگزارش‏های ویژه، شماره 119، 26/4/1366، ص7، صنعا - خبرگزاری رویتر، 25/4/1366.
  22. همان، ص8، بحرین - خبرگزاری رویتر، 25/4/1366.
  23. خبرگزاری جمهوری اسلامی، نشریه گزارش‏های ویژه، شماره 122، 29/4/1366، ص12، خبرگزاری رویتر، 25/4/1366.
  24. خبرگزاری جمهوری اسلامی، نشریهگزارش‏های ویژه، شماره 119، 26/4/1366، ص30، پاریس - خبرگزاری فرانسه، 25/4/1366؛ و - روزنامه کیهان، 25/4/1366، ص2.
  25. خبرگزاری جمهوری اسلامی، نشریهگزارش‏های ویژه، شماره 119، 26/4/1366، ص29، تهران - خبرگزاری جمهوری اسلامی، 25/4/1366.
  26. همان.
  27. همان، ص32، پاریس - خبرگزاری فرانسه، 25/4/1366.
  28. روزنامه کیهان، 27/4/1366، صفحه آخر.
  29. خبرگزاری جمهوری اسلامی، نشریهگزارش‏های ویژه، شماره 119، 26/4/1366، ص30، پاریس - خبرگزاری فرانسه، 25/4/1366.
  30. روزنامه کیهان، 25/4/1366، ص2.
  31. همان.
  32. همان.
  33. روزنامه اطلاعات، 25/4/1366، ص4.