1360.05.25
روزشمار جنگ سال 1360 1360.05.24 | |
---|---|
نامهای دیگر | بیست و چهار مرداد |
تاریخ شمسی | 1360.05.24 |
تاریخ میلادی | 15 اوت 1981 |
تاریخ قمری | 14 شوال 1401 |
گزارش- 353
نیروهای عراقی ساعت 13 امروز، با شلیک همزمان 3 موشک 3 متری و 12 موشک کاتیوشا، "پادگان ابوذر" در منطقه سرپل ذهاب را هدف قرار دادند و تلفات و خسارات بسیاری به نیروهای خودی تحمیل کردند. 2 موشک از 3 موشک شلیکشده به گلولههای توپ و خرجهای مربوط به آن، که در فضای بیرون زاغه مهمات پادگان نگهداری میشدند، اصابت کرد و سبب آتشسوزی و انفجار آنها شد. براثر این انفجار، 2 زاغه مهمات دیگر نیز آتش گرفت و سپس منفجر شد.* یک ساعت بعد، این پادگان بار دیگر بهوسیله 2 هواپیمای میگ عراقی بمباران شد که موجب شدتگرفتن آتشسوزی شد و یک زاغه مهمات دیگر نیز طعمه حریق گردید. همچنین به انبار ارتش و محوطه ترابری و آشپزخانه سپاه پاسداران خساراتی وارد شد.* براثر این انفجارها، 15 نفر شامل 4 پاسدار، 5 بسیجی، یک درجهدار، 3 سرباز و 2 غیرنظامی شهید و 28 نفر مجروح شدند.**[۱] بلافاصله پس از این حادثه، نیروهای خودی برای جلوگیری از حملات بعدی ارتش عراق با استفاده از توپخانههای مناطق مرزی منطقه؛ ازجمله باباهادی، قراویز و چم امام حسن(ع) مواضع دشمن را گلولهباران کردند و در مقابل آنان سدی از آتش به وجود آوردند.***[۲] سپاه پاسداران نیز اقدام به خارجکردن نیروهایش از پادگان و انتقال آنان به خط مقابل دشمن در منطقه کرد و مهمات موجود در پادگان را به مکان دیگری برد که با این اقدام از سرایت آتش به سایر زاغهها جلوگیری شد.[۳] همچنین بهدلیل اینکه پدافند هوایی مستقر در منطقه دربرابر حمله به پادگان ابوذر واکنشی نشان نداد، محمد بروجردی فرمانده سپاه کرمانشاه، در نامهای به فرماندهی سپاه پاسداران در تهران،**** خواستار واگذاری پدافند هوایی منطقه به سپاه و تجهیز نیروهای منطقه به سلاحهای ضدهوایی شد.*[۴] امروز همچنین توپخانه نیروهای خودی در پاسخ به حملات هرروزه ارتش عراق به ایران، مواضع عراقیها را در غرب خرمشهر، منطقه عمومی فاو و سواحل اروند هدف قرار داد که درنتیجه آن، یک توپ و یک سنگر ضدهوایی دشمن منهدم شد. براساس گزارش یگانهای عراقی مستقر در این مناطق، در حملات توپخانهای ایران، 7 نظامی عراقی بهشدت مجروح شدهاند.[۵]
گزارش- 354
در اقدامات امروز افراد وابسته به گروههای مسلح غیرقانونی شامل مینگذاری، تیراندازی، اجرای کمین و حمله به پایگاههای سپاه پاسداران در شمالغرب و غرب کشور، 6 نفر شهید و 3 نفر مجروح شدند. از مهاجمان نیز 5 نفر کشته یا زخمی و 10 نفر اسیر شدند. 5 فرد مسلح نیز خود را تسلیم نیروهای سپاه کردند. یک خودرو تویوتای سپاه پاسداران جوانرود در منطقه مرزی غرب باینگان در جنوبغربی کردستان، امروز روی مین رفت و براثر انفجار آن، 4 نفر شهید و 2 نفر مجروح شدند.[۶] همچنین در تیراندازیهای پراکندة افراد مسلح غیرقانونی به محل استقرار نیروهای سپاه در باشگاه افسران سنندج، بانویی که در پشتبام منزل خود درحال استراحت بود، زخمی شد. پس از این تیراندازیها، نیروهای سپاه با کنترل محل، 4 نفر از مهاجمان را اسیر کردند.[۷] تعدادی از افراد گروه کومهله نیز ساعت 20، به پایگاه سپاه پاسداران در روستای ابراهیمآباد واقع در 12 کیلومتری جنوبشرقی میاندوآب حمله کردند که اقدامشان بینتیجه ماند و 5 نفر از آنان اسیر شدند. این افراد 2 نفر از نیروهای کرد محلی به نامهای سید رحمان سعیدی و منصور افشاری را که در جریان درگیری با نیروهای سپاه دستگیر کرده بودند، به شهادت رساندند.[۸] حزب دمکرات کردستان نیز داخل شهر مهاباد یک عملیات کمین علیه نیروهای سپاه اجرا کرد که با واکنش نیروهای سپاه پاسداران، این اقدام خنثی گردید و 5 نفر از افراد حزب کشته یا زخمی شدند و یک نفر نیز دستگیر شد.[۹] همچنین از پارک جنگلی نزدیک مهاباد، در دو نوبت بهسوی نیروهای ارتشی تیراندازی شد که بلافاصله این نیروها دربرابر مهاجمان واکنش نشان دادند. این درگیری تلفاتی نداشت.[۱۰] در اقدامی دیگر، تعدادی از افراد حزب دمکرات به نیروهای سپاه پاسداران مستقر در ارتفاعات شیخان، بلهبزان و نیسان واقع در جنوب نوسود حمله کردند که با دفاع سرسختانه پاسداران متواری شدند. 2 نفر از این افراد اسلحههای خود را تحویل دادند و تسلیم نیروهای سپاه شدند.[۱۱] امروز همچنین 3 نفر از افراد مسلح حزب دمکرات خود را به نیروهای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی پاوه معرفی و با تحویل تجهیزات انفرادی، اماننامه دریافت کردند.[۱۲]
گزارش- 355
امروز 3 درگیری میان افراد وابسته به گروههای ضدانقلاب و نیروهای خودی در شهرهای مراغه، سلماس و مریوان رخ داد و شماری از عناصر این گروهها کشته یا دستگیر شدند. در عملیات پاکسازی یک روستا در صائیندژ نیز تعدادی سلاح و مقادیری مهمات به دست آمد. در جریان یک عملیات تعقیب و مراقبت از یک گروه وابسته به حزب دمکرات در خارج از محدوده فعالیت این حزب در آذربایجانشرقی و پس از آن، درگیری بین نیروهای سپاه پاسداران و افراد این گروه در روستای گشایش در 35 کیلومتری غرب مراغه، سردسته این گروه کشته شد و 6 نفر اسیر شدند. در این عملیات، 3 نفر از نیروهای سپاه نیز مجروح شدند. سرکرده این گروه از 2 سال پیش با همکاری حزب دمکرات در درگیریهای منطقه کردستان میان افراد ضدانقلاب و نیروهای سپاه و ارتش شرکت میکرد و یک بار هم پس از دستگیری هنگام انتقال به دادگاه مراغه، فرار کرده بود.[۱۳] علاوهبراین، در یک درگیری در روستای گردیان در 25 کیلومتری جنوبغربی سلماس، 8 تن از عوامل حزب دمکرات کشته شدند. گفتنی است که از 3 روز گذشته، درگیریهایی بهطور پراکنده در این منطقه رخ داده است.[۱۴] در درگیری بین نیروهای سپاه پاسداران و افراد وابسته به گروههای مسلح ضدانقلاب در روستای زیاد واقع در منطقه مریوان کردستان نیز جعفر جوانرودی مسئول سپاه پاسداران این منطقه به شهادت رسید. همچنین یک قبضه توپ و یک بولدوزر منهدم شد.[۱۵] امروز همچنین نیروهای سپاه پاسداران صائیندژ در یک عملیات پاکسازی در اطراف روستای محمودآباد در 5 کیلومتری این شهرستان، 8 اسلحه شامل: 2 قبضه ژ3، 2 قبضه برنو، 2 قبضه ام1 و 2 اسلحه کمری بههمراه 800 تیر فشنگ کشف کردند.[۱۶]
گزارش- 356
بهدنبال ترور یک تن از افراد وابسته به گروههای مسلح غیرقانونی در روز گذشته در شهر مهاباد* توسط گروهی که خود را "سازمان وحدت اسلامی" معرفی کرده بود، امروز نیز یکی دیگر از افراد ضدانقلاب این شهر، بهدست افراد این سازمان ترور و کشته شد. بعد از اینکه واحد اطلاعات سپاه این خبر را به مرکز فرماندهی اعلام کرد، فرماندهی سپاه ذیل متن خبر دستور داد این گروه بهسرعت شناسایی و نتیجة آن برای اخذ تصمیم به تهران اعلام شود.[۱۷]
گزارش- 357
کمیته مرکزی حزب دمکرات کردستان ایران - پیرو کنگره چهارم** - به مناسبت سالروز تأسیس این حزب، اطلاعیهای صادر کرد. در بخشهایی از این اطلاعیه به تاریخچه مبارزات مردم کردستان، تأسیس حزب در 25 مرداد 1324، فراز و فرودهای این حزب در دورههای گوناگون تا قبل از پیروزی انقلاب اسلامی، سرکوب قیام مردم کردستان و اعدام تعدادی از رهبران حزب در سالهای 1338، 1346 و 1347، اشاره شده است. در قسمت دیگری از این اطلاعیه، ورود افراد ناباب و بدسابقه به تشکیلات حزب بهدلیل وضعیت خاص اوایل انقلاب که درنتیجة آن دو جریان طرفدار و مخالف انقلاب اسلامی ایران در حزب ایجاد شد و بروز این دوگانگی در کنگره چهارم حزب در اوایل اسفند 1358، به انشعاب در کادر رهبری آن در 25 خرداد 1359 انجامید، مهمترین اتفاق در تاریخ حزب پس از انقلاب، خوانده شده است. در بخشهای میانی و پایانی بیانیه نیز واگذاری قسمتهایی از کردستان به سلطنتطلبان و گروههای مائوئیست امریکایی و همکاری با افراد وابسته به رژیم عراق مصادیق خیانت قاسملو و همفکرانش به آرمانهای مردم کرد و سرزمین کردستان نامیده شده و بر پایداری کادر مرکزی و اعضای حزب دمکرات - پیرو کنگره چهارم - در حمایت از انقلاب اسلامی، مبارزه با دولتهای امپریالیستی و ارتجاع منطقهای و ضدانقلاب داخلی تأکید گردیده است. همچنین از اعضای حزب خواسته شده است که کردستان را از نقطه امید ضدانقلاب به پایگاه انقلاب تبدیل کنند.***[۱۸]
گزارش- 358
عبدالرحمن قاسملو به مناسبت سالروز تأسیس حزب دمکرات کردستان (25 مرداد 1324) پیامی منتشر کرد که چندین بار از رادیو صدای کردستان ارگان خبری - تبلیغی این حزب، پخش شد. در قسمتی از این پیام به ارتباط طولانی حزب با سازمان مجاهدین خلق (منافقین) اشاره و بر حمایت از این سازمان تأکید شده است. در بخش دیگری نیز با ابراز نارضایتی تلویحی از رجوی و بنیصدر بهدلیل خارجشدن از کشور، از آنان خواسته شده است برای ایفای نقش مؤثرتر در بهسقوطکشاندن جمهوی اسلامی به کردستان بیایند. در ادامه این پیام آمده است: «در بخشهای دیگری از ایران غیراز کردستان، بیش از همه سازمان مجاهدین خلق مورد یورش سردمداران رژیم قرار گرفته است. این امر طبیعی است؛ چراکه این سازمان بزرگترین و متشکلترین نیروی اپوزیسیون در خارج از کردستان به شمار میرود و عملاً پرچم مبارزه مسلحانه را علیه رژیم برافراشته است. اجازه بدهید به پویندگان راه آزادی ایران؛ بهویژه مجاهدین خلق، صمیمانه درود بفرستیم و پشتیبانی بیدریغ حزب دمکرات کردستان و خلق کرد را از مبارزات شجاعانه آنان در سراسر ایران اعلام نماییم. با ایجاد وحدت عملی در میدان مبارزه علیه رژیم [امام] خمینی عملاً زمینه تشکیل جبهه متحد نیروهای انقلابی فراهم آمده است. حزب دمکرات کردستان مدتهاست در راه ایجاد جبهه دمکراتیک ضدامپریالیستی مجدانه فعالیت میکند. نمایندگان حزب ما ماهها پیش با نمایندگان مجاهدین خلق در مسئله تشکیل جبهه به توافق اصلی رسیدند. اکنون پس از خروج آقایان بنیصدر و رجوی از ایران، بسیاری از هواداران و اعضای حزب از ما میپرسند مسئله تشکیل جبهه به کجا رسید؟ رهبری ما سالهاست این شیوه را معمول کرده است که مسائل مهم را صراحتاً با مردم در میان میگذارد؛ اگرچه ما به [برای] تبلیغات خارج از کشور و آگاهساختن افکار عمومی جهان اهمیت زیادی قائلیم، بعضاً عقیده داریم که در شرایط حساس و سرنوشتساز کنونی، رهبران سازمانهای انقلابی [بایستی] در کنار تودهها در داخل کشور باشند. هنگامیکه منطقه وسیعی از خاک وطن؛ یعنی کردستان، در تحت کنترل خود مردم قرار دارد و به سنگر تسخیرناپذیر آزادی ایران مبدل گردیده است، به نظر ما، اگر آقایان بنیصدر و رجوی به کردستان بیایند، میتوانند نقش مؤثری درپیشبرد گسترش مبارزات سرتاسری خلقهای ایران علیه رژیم ارتجاعی [امام] خمینی ایفا نمایند. این امر خود عامل مساعدی در تشکیل جبهه دمکراتیک ضدامپریالیستی خواهد بود.»[۱۹]
گزارش- 359
امنیت حاکم بر کردستان، سیاستهای عمرانی دولت در این استان، بهویژه در مناطقی که از سلطه گروههای مسلح غیرقانونی خارج شده است و نحوه تعامل مردم منطقه با نهادهای انقلابی و دولتی موضوعاتی هستند که ارسطو ایرانی استاندار کردستان، در گفتوگو با خبرنگاران به آن اشاره کرد. وی درمورد ارتباط گروههای ضدانقلاب با مردم کردستان پس از یک دوره تسلط بر مناطق کردنشین و آزار و اذیت مردم گفت: «مسائلی که اکنون در داخل کشور ما بهصورت یک جریان وجود دارد، برای بیشتر مردم ما کاملاً روشن و واضح است و آنها بهدرستی میدانند که با روشدن دست آنها در نزد اکثریت مردم و برملاشدن هویت اصلی آنها، گروهها چارهای جز مبارزه مستقیم با مردم ندارند. چون مردم کردستان دروغها و تخلفات و خفقان حاکم بر شهر را در دوران تسلط گروههای ضدانقلاب بر این منطقه عملاً دیدهاند، در طول درگیریهای داخلی اخیر، به این گروهها اجازه کوچکترین ناامنی و تشنج را ندادند.» استاندار کردستان درخصوص بازسازی و اقدامات عمرانی در شهرها و روستاهایی که امنیت خوبی دارند، گفت: «ما در تلاش هستیم تا در روستاهایی که در منطقه کردستان به امنیت رسیدهاند کارهای عمرانی را با فشار شروع کنیم و دراینمورد قدمهای بلندی برداشتیم، ولی مجموعاً معتقدیم تا انجام یک سری تحقیقات وسیع و گسترده برای انجام برنامههای عمرانی در سطح روستاها و شهرها که مقدار نیازها و احتیاجات را بهطور مشخص روشن ننماید و اطلاعات لازم را به ما ندهد، واردشدن به عمق کار صحیح نیست.» وی درباره امنیت سایر بخشهای استان نیز افزود: «البته هنوز تعدادی از روستاهای مرزی کردستان محل رفتوآمد گروههای ضدانقلاب است که در بعضی موارد عبورومرور اتومبیلها و مسافرین را کنترل میکنند و بهمحض اینکه نیروهای ما وارد عمل میشوند، آنها از مرز خارج شده و به عراق میروند. در این روستاهای ناامن درعینحال برنامههای عمرانی را تعقیب میکنیم و حضور فعال داریم، ولی طبیعی است که نمیتوان برای هر گروه راهسازی و بیشتر گروههای عمرانی ما یک ستون ارتشی بگذاریم، اگرچه هرگاه این گروهها [ضدانقلاب] به این روستاها میرسند به تخریب قناتها و چاهها و سایر پروژههای ما اقدام میکنند و یا در دستگیری و یا بهگروگانگیری و بهشهادترساندن برادران جهاد سازندگی دست میزنند و به ناجوانمردانهترین شیوهها عمل مینمایند.» استاندار کردستان در پایان با تأسف گفت: «درواقع آنها با سازندگی در کردستان مخالفاند و حاضرند مردم از گشنگی بمیرند، اما ثمرات دولت در این منطقه دیده نشود.»[۲۰]
گزارش- 360
در 3 حادثه جداگانه ترور و درگیری در تهران، 3 نفر شهید و 3 نفر مجروح شدند. در اولین حادثه، 2 نفر از اعضای دادستانی و کمیته انقلاب اسلامی منطقه شمیرانات هدف حمله 3 نفر از اعضای گروههای مسلح قرار گرفتند که یکی از آنان به شهادت رسید و دیگری مجروح شد. این دو نفر هنگام عبور از بزرگراه مدرس به 3 نفر که در پوشش مأمور کمیته ماشینهای مردم را بازرسی میکردند، مشکوک و خواستار کارت شناسایی آنان شدند. این افراد که به هویت مأمور دادستان و کمیته پی برده بودند، بهطرف آنان تیراندازی کردند. در این اقدام، ناصر شمس شمیرانی یکی از اعضای دادستانی انقلاب اسلامی به شهادت رسید و نفر دوم که مأمور کمیته بود بهطور سطحی مجروح شد. ضاربین بلافاصله متواری شدند.[۲۱] در حادثه دیگری، 2 عضو سپاه پاسداران انقلاب اسلامی حین عبور با موتورسیکلت به سرنشینان یک خودرو مظنون و به آنان نزدیک شدند. سرنشینان خودرو که از افراد وابسته به گروههای مسلح بودند، در پوشش مأموران کمیته انقلاب اسلامی یکی از پاسداران به نام عادل پدرام را خلع سلاح و سپس بهطرف او تیراندازی کرده و وی را به شهادت رساندند. نفر دوم نیز که میکوشید مانع فرار مهاجمان شود، در درگیری با این افراد از ناحیه شکم و پا هدف گلوله قرار گرفت و مجروح شد. مهاجمان پس از تیراندازی بلافاصله از محل حادثه گریختند.[۲۲] در بلوار افریقا نیز چند فرد مسلح وابسته به گروههای مسلح، بهسوی سرویس صداوسیمای جمهوری اسلامی که درحال حمل غذا برای نیروهای سپاه بود، تیراندازی کردند که براثر اصابت گلوله، رانندة سرویس به نام احمد مسیح به شهادت رسید و یکی از سرنشینان خودرو مجروح شد.[۲۳]
گزارش- 361
در 2 درگیری بین نیروهای سپاه و افراد سازمان مجاهدین خلق (منافقین) یکی از عناصر این سازمان کشته و یک نفر دیگر دستگیر شد. اقدامات عناصر این سازمان شامل پرتاب بمب و تیراندازی نیز بینتیجه ماند و به دستگیری 2 نفر از آنان انجامید. در درگیری بین نیروهای سپاه پاسداران منطقه 1 تهران با 2 نفر از افراد وابسته به سازمان مجاهدین خلق، یکی از عناصر سازمان هدف اصابت تیر قرار گرفت و دستگیر شد و نفر دوم گریخت. از فرد دستگیرشده یک مسلسل یوزی، 2 خشاب و تعدادی سند و مدرک به دست آمد. در همین منطقه، یکی دیگر از افراد سازمان حین درگیری با نیروهای سپاه، درحالیکه قصد پرتاب بمب دستساز بهسوی آنان را داشت، هدف گلوله قرار گرفت و کشته شد.[۲۴] در خیابان شهرآرای تهران هم 2 نفر از هواداران این سازمان که قصد پرتاب بمب آتشزا به یک فروشگاه را داشتند، با تلاش نیروهای بسیج سپاه پاسداران دستگیر شدند. در بازرسی بدنی از آنان آدرس و کروکی منزل 30 نفر از نیروهای سپاه و افراد متعهد به انقلاب به دست آمد.[۲۵] همچنین در 2 حادثه تیراندازی بهسوی پاسداران منطقه 8 تهران و ساختمان بنیاد شهید در میدان هفتتیر به نیروهای خودی آسیبی نرسید.[۲۶]
گزارش- 362
امروز 2 خانه تیمی در تهران کشف شد و 23 تن از عناصر سازمان مجاهدین خلق (منافقین) در این خانهها و دو نقطه دیگر شهر دستگیر شدند. نیروهای سپاه پاسداران منطقه1 تهران، پس از شناسایی و محاصره 2 خانه تیمی سازمان مجاهدین خلق 21 نفر از افراد فعال این سازمان را دستگیر کردند.[۲۷] در اقدامی دیگر، گروه ضربت کمیته انقلاب اسلامی منطقه1 شمیران، یکی از اعضای فعال سازمان را در قلهک شناسایی و دستگیر کرد. از این شخص یک اسلحه ژ3 و 72 فشنگ به دست آمد.[۲۸] نیروهای گشت سپاه پاسداران منطقه 8 تهران نیز در میدان جمهوری به 2 سرنشین یک اتومبیل پیکان مظنون شدند و خودرو را متوقف کرده، قصد بازرسی سرنشینان آن را داشتند که یکی از آنان گریخت و دیگری دستگیر شد. از فرد دستگیرشده یک اسلحه ژ3 و تعدادی فشنگ به دست آمد.[۲۹]
گزارش- 363
در 6 ترور انجامشده در 5 شهر کشور، 4 نفر شهید و 2 نفر مجروح شدند. در 2 مورد تیراندازی بهسوی نیروهای سپاه در شیراز نیز 10 نفر مجروح شدند. در شهر رشت، یکی از اعضای سپاه پاسداران این شهر به نام حسین افتخاری درحالیکه بهوسیله دوچرخه از خیابان امام خمینی عبور میکرد، هدف حمله دو موتورسوار مسلح قرار گرفت و بهدلیل اصابت 8 گلولة اسلحه یوزی و کلت کالیبر45 به شهادت رسید. ضاربین پس از این اقدام، با متوقفکردن یک تاکسی و سرقت آن گریختند. بلافاصله، پلیس ژاندارمری و یک پاسبان مسلح، مهاجمان را تعقیب کردند، اما آنان با تیراندازی بهسوی اتومبیل ژاندارمری مانع تعقیب شده، از محل دور شدند. نیروهای گشت سپاه پاسداران 15 دقیقه بعد، تاکسی را بدون سرنشین در یکی از خیابانهای شهر پیدا کردند.*[۳۰] در بندرعباس، افراد وابسته به گروههای ضدانقلاب ساعت 07:00 صبح، به یکی از نیروهای سپاه پاسداران به نام محمدحسین پوردلیر که عازم محل کار خود بود، تیراندازی کردند که وی براثر اصابت گلوله به شهادت رسید.[۳۱] در گرگان هم یکی از کسبه انقلابی و مؤمن شهر به نام نعمت رحمانینژاد بهدست یک دختر وابسته به سازمان مجاهدین خلق ترور شد و به شهادت رسید. مردم چند ساعت بعد ضارب را درحالیکه یک اسلحه رولور بههمراه داشت، شناسایی و دستگیر کردند و به سپاه پاسداران تحویل دادند.[۳۲] یکی از اعضای بسیج سپاه پاسداران بابل هم به نام وحید بابایی بهدست یکی از افراد سازمان مجاهدین خلق به شهادت رسید. ضارب که یک کلت کمری بههمراه داشت، دستگیر شد.[۳۳] همچنین یک پاسدار کمیته مرکزی بابل، هدف حمله یکی از عوامل گروههای مسلح ضدانقلاب قرار گرفت و 2 گلوله به پای وی اصابت کرد. ضارب که مسلح به اسلحه یوزی، بود با موتورسیکلت گریخت.[۳۴] در سبزوار هم سرپرست کمیته مرکزی انقلاب اسلامی شهر درحالیکه عازم محل کار خود بود، هدف گلوله دو موتورسوار مسلح قرار گرفت و از ناحیه کتف چپ مجروح شد. عاملان سوءقصد نیز متواری شدند.[۳۵] ساعت 6 صبح امروز نیز 8 نفر از افراد مسلح گروههای ضدانقلاب در نزدیکی پادگان هوابرد شیراز، از چند طرف با اسلحههای ژ3 و یوزی به یک مینیبوس حامل نیروهای سپاه پاسداران حمله کردند که در این اقدام 8 نفر از افراد سپاه مجروح شدند. در حادثه دیگری، سرنشینان مسلح یک خودرو رنو درحالیکه دو موتورسوار مسلح به ژ3 و یوزی از آنها حمایت و محافظت میکردند، در فلکه هنگ شیراز بهسمت اتومبیل حامل نیروهای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی تیراندازی کردند که براثر اصابت گلوله، 2 پاسدار مجروح شدند. مهاجمان نیز که 5 نفر بودند گریختند.[۳۶]
گزارش- 364
در بمبگذاریهای امروز افراد ضدانقلاب در مسجدسلیمان، اصفهان، کرمانشاه، قزوین و مشهد، تلفات و خساراتی به بار آمد. در فومن نیز یک بمب کشف و خنثی شد. همچنین خرمنهای روستائیان دورود به آتش کشیده شد. براثر انفجار یک بمب که زیر اتاقک نگهبانی ستاد مقاومت بسیج سپاه پاسداران مسجدسلیمان کار گذاشته شده بود، این محل منهدم شد. در این حادثه یکی از اعضای بسیج به نام شاهپور حسینزاده به شهادت رسید و 3 نفر دیگر که در محل نگهبانی میدادند، مجروح شدند. به همین مناسبت، بازار شهر مسجدسلیمان تعطیل و 3 روز عزای عمومی اعلام شد.[۳۷] در اصفهان، 2 نفر از افراد وابسته به گروههای ضدانقلاب با استفاده از تاریکی شب، قصد بمبگذاری در کنار چند ستون اصلی ساختمان مرکز انقلاب اسلامی افغانستان را داشتند که نگهبانان این محل متوجه اقدام آنان شدند و با دادن فرمان ایست، تیر هوایی شلیک کردند، اما عوامل بمبگذار توجهی نکردند و دو طرف با یکدیگر درگیر شدند. در این درگیری، یکی از افراد ضدانقلاب کشته شد و دیگری که احتمالاً زخمی شده بود، گریخت. در بازرسی از این محل، 2 لول دینامیت، یک پوند تی.ان.تی، 2 چاشنی الکتریکی و سیم رابط و یک باطری بزرگ استانداردشده، به دست آمد.[۳۸] انفجار یک بمب دستساز در مقابل کتابخانه حضرت ولیعصر(عج) کرمانشاه هم خساراتی به این کتابخانه وارد کرد.[۳۹] در قزوین نیز دو موتورسوار در خیابان شهید قرنی این شهر یک بمب دستساز بهسمت مغازه یکی از کسبه متعهد شهر پرتاب کردند که براثر انفجار آن خساراتی به این مغازه وارد شد. مردم بلافاصله به تعقیب مهاجمان پرداختند، اما آنان با بهجاگذاردن موتورسیکلت از محل حادثه گریختند.[۴۰] در خیابان طالقانی مشهد هم سرنشینان یک اتومبیل پیکان مغازه قماشفروشی یکی از افراد متعهد شهر را با پرتاب یک بمب آتشزا به آتش کشیدند که با کمک مردم محل، از گسترش آتش جلوگیری شد. روابط عمومی سپاه پاسداران مشهد اعلام کرد جمعه گذشته از این اتومبیل برای ترور یک پاسدار در خیابان دانشگاه مشهد استفاده شده بود.[۴۱] علاوهبراین، یک بمب دستساز نیز که مقابل منزل رئیس آموزشوپرورش شهرستان فومن در کوی رشتیان کار گذاشته شده بود، با تلاش مأموران کلانتری بخش 2 کشف و خنثی شد.[۴۲] همچنین براثر یک آتشسوزی که افراد وابسته به گروههای مسلح غیرقانونی به راه انداختند، خرمنهای روستائیان درمیان از توابع دورود در استان لرستان از بین رفت.[۴۳]
گزارش- 365
61 تن از افراد فعال وابسته به سازمان مجاهدین خلق (منافقین) و چریکهای فدایی خلق (اقلیت) در شهرهای گوناگون کشور دستگیر شدند و از آنان اسناد و مدارک درونسازمانی، تعدادی اسلحه و مقداری مهمات به دست آمد. همچنین 190 نفر از افراد گروههای مسلح ضدانقلاب در ماههای اخیر در انزلی و یزد، دستگیر شدهاند که تعدادی از آنان با سپردن تعهد کتبی آزاد شدند. در کرمانشاه، دررابطهبا ترور حجتالاسلام بهاءالدین عراقی و پاسدار محافظش* 3 نفر دستگیر شدند. در اسناد بهدستآمده از این افراد، کروکی منزل مجید حداد عادل معاون سیاسی - عمرانی استانداری کرمانشاه وجود داشت که این افراد قصد ترور وی را داشتند.[۴۴] در آمل نیز یکی از افراد گروههای مسلح ضدانقلاب که عازم تهران بود، شناسایی و دستگیر شد. از اتومبیل این فرد 70 فشنگ، 6 خشاب ژ3، نوار فشنگ ژ3، خشاب کلت، وسیله پاککردن اسلحه و مقداری کاغذ تراکت و فتوکپی به دست آمد.[۴۵] در صومعهسرا هم 2 عضو سازمان مجاهدین خلق (منافقین) و یکی از هواداران چریکهای فدایی خلق شناسایی و دستگیر شدند.[۴۶] در روستای کیاکلایه لنگرود نیز 4 نفر بومی وابسته به سازمان مجاهدین خلق که 2 نفر از آنان دختر بودند، در یک خانه تیمی دستگیر شدند. از این افراد، مدارک سازمانی و جزوههای چگونگی ساخت مواد منفجره و نحوه منفجرکردن تأسیسات و منازل مسکونی به دست آمد.[۴۷] به گزارش روابط عمومی سپاه پاسداران یزد، در یک ماه اخیر، 130 تن از وابستگان گروههای مسلح ضدانقلاب؛ بهویژه سازمان مجاهدین خلق، در این شهر دستگیر شدهاند که از این تعداد، 30 نفر پس از بازجویی و ابراز ندامت آزاد شدند. 2 نفر نیز با معرفی خود به سپاه 3 اسلحه ژ3 و 50 فشنگ و یک کلاشینکف با 100 تیر مربوط به آن را تحویل دادند، همچنین 6 سلاح کمری و تعداد فراوانی فشنگ مربوط به آن کشف و ضبط شد.[۴۸] یک مقام آگاه دادگاه انقلاب اسلامی خمینیشهر نیز اعلام کرد با همکاری مؤثر مردم، نیروهای سپاه پاسداران در چند روز گذشته، 12 نفر از اعضای سازمان مجاهدین خلق را که از شیراز و کازرون به این شهر آمده بودند، شناسایی و دستگیر کردند. از این افراد اسناد سازمانی بسیاری به دست آمد.[۴۹] سپاه پاسداران کرج هم در یک عملیات سازماندهیشده 27 نفر از وابستگان سازمان مجاهدین خلق را در منطقه حصارک کرج شناسایی و دستگیر کرد. جرائم این افراد عبارت است از: ایجاد آشوب و ارعاب و بههمزدن نظم عمومی؛ حمله مسلحانه به اماکن و محلهای تجمع؛ مخفیکردن اسلحه و مهمات؛ دراختیار قراردادن منزل، پول و سایر امکانات برای اعضای سازمان. دستگیری این عده، پس از دستگیرشدن 3 نفر از رهبران سازمان در کرج در یک خانه تیمی و 2 عضو فعال این سازمان در خانه تیمی دیگری انجام شده است.[۵۰] در خرمآباد نیز 7 نفر از هواداران سازمان مجاهدین خلق و 4 نفر از اعضای سازمان چریکهای فدایی خلق (اقلیت) با تلاش نیروهای سپاه پاسداران شناسایی و دستگیر شدند. 3 نفر از دستگیرشدگان وابسته به سازمان مجاهدین خلق، از نیروهای فعال این سازمان هستند که یکی از آنان در انفجار ساختمان جهاد سازندگی در چند روز اخیر، دست داشته است.[۵۱] همچنین روابط عمومی سپاه پاسداران بندر انزلی اعلام کرد که از آغاز درگیریهای مسلحانه گروههای ضدانقلاب تاکنون، 60 نفر از هواداران سازمان مجاهدین خلق، سازمان چریکهای فدایی خلق، (گروه اشرف دهقان) و پیکار در راه آزادی طبقه کارگر در این شهر دستگیر شدهاند که از این تعداد، 30 نفر با اظهار پشیمانی و سپردن تعهد کتبی آزاد شدند و 28 نفر از آنان با حکم دادسرای انقلاب اسلامی در بازداشت به سر میبرند.[۵۲]
گزارش- 366
پس از گذشت 19 روز از انتشار وصیتنامه محمدرضا سعادتی از اعضای کادر مرکزی سازمان مجاهدین خلق (منافقین) و سکوت این سازمان دربرابر آن، امروز سازمان مجاهدین با انتشار اعلامیهای این اقدام را محکوم کرده، با جعلیخواندن متن وصیتنامه آن را در تعارض با اندیشههای سعادتی خواند. در قسمتی از این اطلاعیه پس از اشاره به اعدام سعادتی آمده است: «ارتجاع ضدخلقی حاکم پس از این جنایت سنگین ... وصیتنامهای را علم کرده و به برادر شهیدمان نسبت میدهند، درحالیکه محتوای آن کمترین شباهت و قرابتی با افکار و اعتقادات او ندارد، غافل از اینکه مردم ما بهخصوص نیروهای انقلابی و بالاخص اعضا و هواداران مجاهدین دیگر آنچنان آبدیده شدهاند که فریب این شگردها و خیانتهای مرتجعین ضدخلق را نمیخورند. ... تفاوتها و تضادهای بارز و آشکار در انشا و نگارش متن منتشره ازجانب ارتجاع با فرهنگ و سبک نوشتههای شهید سعادتی [وجود دارد]؛ ... تفاوتهایی که در خط بهکاررفته و در متن منتشره ازجانب ارتجاع با خط سعادتی بهطور آشکار به چشم میخورد و مهمتر از همه اینکه اگر سعادتی چنین نظراتی ابراز میکرد، چگونه ممکن بود که ارتجاع حاکم وی را اعدام کند؟» نشریه رویدادها و تحلیل سپاه این موضع سازمان دربرابر نفر دوم تشکیلات را اینگونه تحلیل کرده است: «مجاهدین خلق پس از مدتها که معطل مانده بود به هواداران درمورد وصیتنامه سعادتی چه جوابی بدهد، چاره کار را در پشتهماندازی و ردیفکردن یک سری الفاظ تحریککننده میبیند و سعی میکند اصل قضیه را منکر شده و خود را راحت کند. سازمان با چهرهای که از سعادتی ساخته بود، مسلم بود که نمیتوانست به او انواع مارکهای حاضر و آماده را بچسباند؛ برای همین، مدتی به سکوت برگزار کرد، ولی عاقبت مجبور شد با تکذیبنامة وقیحانهای خود را از این مخمصه خلاص کند.»[۵۳]
گزارش- 367
درپی ناکامی سازمان مجاهدین خلق (منافقین) در تبدیلکردن تظاهرات محدود خیابانی هواداران مسلحش به جریان اعتصاب در کشور که این اقدام را ورود به مرحله جدیدی میدانست و با استقبال رسانهها و خبرگزاریهای غربی نیز مواجه شده بود، امروز سازمان از موضع ضعف و استیصال، مسئولان نظام و افراد متعهد به انقلاب را به برخورد و مجازات تهدید کرد و در اطلاعیهای از نمایندگان مجلس، اعضای کابینه، کارکنان ادارهها و نهادهای اقتصادی، سیاسی، انتظامی و تبلیغاتی انقلاب خواست از سمتهای خود استعفا کنند وگرنه نیروهای انقلابی(!) آنها را در امان نخواهند گذاشت. در قسمت دیگری از این اطلاعیه نیز سازمان به نمایندگی از مردم(!)، از پاسداران کمیته و سپاه، نیروهای شهربانی و پلیس خواست از شغلهای خود کناره بگیرند، که دراینصورت، سازمان و مردم آنان را با آغوش باز خواهند پذیرفت! در ادامه این اطلاعیه آمده است: یک بار دیگر به پاسداران کمیته و سپاه گوشزد میکنیم که نیروهای انقلابی و مجاهدین خلق هیچگونه کینة شخصی نسبت به آنها ندارند و درصورتیکه از این ارگانهای سرکوب ارتجاعی کنار بکشند، از هرگونه تعرض، مکافات و مجازاتی در امان بوده و مردم ما آنها را با آغوش باز خواهند پذیرفت. ما به پرسنل شهربانی و نیروهای پلیس هشدار میدهیم که رژیم ارتجاعی میخواهد از آنها یک پلیس ضدخلقی ساخته و دربرابر نیروهای انقلابی و مردم قرار دهد. چیزی که آشکارا در سخنان چندی پیش رئیس جنایتکار مجلس غیرقانونی ارتجاع به چشم میخورد. ما امیدواریم که نیروهای پلیس دربرابر فشارها تسلیم نشده و دربرابر مردم و نیروهای انقلابی قرار نگیرند. نشریه رویدادها و تحلیل سپاه پاسداران با انتشار مطلبی در واکنش به این اقدام سازمان، به بررسی دلایل صدور چنین اطلاعیهای پرداخته است. در بخشهایی از این مطلب آمده است: سؤالی که همواره پس از خواندن این شبنامهها، مصاحبهها و... به ذهن متبادر میشود این است که منافقین با بیان چنین مهملاتی که بیشک خودشان هم به پوچی آن معترفاند، دنبال چه هستند؟ و اینان با پشتوانه کدامیک از اقشار خلق و با تکیه بر کدام طبقه احتمالی اینقدر گندهگویی میکنند و اینقدر از خلق و انتقام خلق! و از نیروهای مقاومت مردمی او صحبت به میان میآورند؟ آنچه دراینزمینه میتوان گفت، این است که آنان خود فهمیدهاند که دیگر بهصورت یک جریان سیاسی در جامعه انقلابی ما حضور ندارند و دیگر در این جامعه جایی برای آنها نیست. آنها خود در تحلیلهای درونگروهیشان علیرغم آنچه در اعلامیهها و هشدارنامهها و... از خلق دم میزنند، معترفاند که از پایگاه مردمی برخوردار نیستند و دررابطهبا جناح مقابلشان، یا به قول خودشان ارتجاع، برعکس معتقدند که از پایگاه بسیار وسیعی برخوردار است! آنها درحقیقت اگر شبنامههایی به هم صادر میکنند نه برای داخل کشور و مردم ایران است، چراکه خوب دریافتهاند که چه خشم و نفرتی از آنان در میان مردم موج میزند و از فرط همین خشم و نفرت قادر نیستند این اعلامیهها را حتی به دست هوادارانشان برسانند.[۵۴]
گزارش- 368
محمدجواد باهنر نخستوزیر، صبح امروز در مجلس شورای اسلامی حضور یافت و 22 وزیر کابینه خود را برای کسب رأی اعتماد معرفی کرد.* وی قبل از معرفی وزیران، در سخنانی به دو موضوع جنگ و مشکلات ناشیاز آن و گروههای مسلح ضدانقلاب اشاره کرد. نخستوزیر درباره مشکلات جنگ گفت: «همه میدانیم که مملکت با مشکلات فراوان اقتصادی، امنیتی، اجتماعی، سیاسی و نظامی دستبهگریبان است، اما آنچه مهم است این است که متولی حل مشکلات، خود مردم شدهاند و دیگر ناخالصی ندارند. برادران میدانند حدود 11 ماه است که کشور درحال جنگ است و این 11 ماه جنگ، ازنظر اقتصادی ضربههای سنگینی به ما وارد کرده است. کارخانههای بزرگی در مناطق جنگی تعطیل شده، صدور و استخراج نفت در مناطق جنگی با مشکلات فراوان روبهرو شده، امور کشاورزی در 5 استان جنگزده مختل گردیده، خریدهای خارجی ما باتوجهبه نیازهای جنگی و مسائل ارزی و لزوم واردات برخی کالاهای غذایی و غیره نابسامان شده، بنادر، گمرکات، بهداری، آموزشوپرورش و بسیاری دیگر از نهادهای کشور با مشکلات روبهرو هستند و... پس ما در چنین شرایطی داریم زندگی میکنیم و با مشکلات زیادی مواجه هستیم، اما بااینحال ازنظر سیاسی و اجتماعی در آستانه توفیق قرار داریم و درعینحال، دلی پرامید نسبت به سرنوشت جنگ داریم، زیرا هیچگاه نباید صرفاً از دید منفی به مسئله جنگ نگاه کرد و فقط مشکلات را دید؛ چراکه در جریان جنگ، ارتش ما احیا شد، سپاه پاسداران به اوج خود رسید، ملت ما بسیج شد، موضع نه شرقی و نه غربی ما در دنیا تثبیت گردید.» وی افزود: «درزمینه جنگ تحمیلی نیز دشمن بهسرعت مواضعش را لااقل ازنظر روحی دارد خالی میکند و با تصمیماتی که گرفته شده، امیدهای زیادی به آینده نزدیک جنگ داریم و همچنان که ما در جنگ ساخته شدیم، بهزودی از دستاوردهای پیروزی در آن نیز استفاده خواهیم کرد.» وی در ادامه، دیدگاه دولت درمورد گروههای مسلح ضدانقلاب را چنین بیان کرد: «دولت خودش را آماده کرده تا بتواند وارث آنهمه مشکلات باشد و بتواند هدفهای نظامی و سیاسی و غیره را برای بازسازی کشور دنبال کند. دولت مصمم است این حرکت تند امنیتی ضدگروهکهای وابسته به امریکا را ادامه دهد و برادران ما مصمماند تا پاکسازی کامل محیط بایستند و اجازه ندهند که مملکت ما به دست ضدانقلابیون بیفتد.»[۵۵]
گزارش- 369
درپی توقیف کشتی حامل 177 تن دینامیت به مقصد عراق، علی شمس اردکانی سفیر ایران در کویت، در مصاحبه با روزنامههای کویتی عرب تایمز و کویت تایمز شایعه بستن تنگه هرمز توسط جمهوری اسلامی ایران را تکذیب کرد. وی گفت: «کسانی که میگویند ایران تنگه هرمز را بسته است، بیهودهگویی میکنند. ایران مطلقاً قصد جلوگیری از کشتیرانی در تنگه هرمز را ندارد، مگر در مواردی که وسایل نظامی به مقصد دشمن حمل میشود. این موضوع یک حق قانونی است. ایران برای توقیف محمولات نظامی به مقصد دشمن هرچه در توان دارد انجام میدهد و با محمولات تجاری کاری نخواهد داشت.» آقای اردکانی تأکید کرد: «ایران امنیت هرنوع محموله معمولی را هنگام عبور از تنگه هرمز تضمین میکند.» خبرگزاری فرانسه که این خبر را به نقل از این دو نشریه مخابره کرده، افزوده است: «این اظهارات بهدنبال شناسایی یک کشتی دانمارکی حامل مواد منفجره بهسوی عراق توسط نیروی دریایی ایران صورت گرفته است. مقامات ایران تأکید کردهاند مواد منفجره فوق بهصورت بمب و گلوله ازسوی عراق علیه ایران مورد استفاده قرار گرفتهاند. بدین سبب، مواد منفجره را توقیف و کشتی را آزاد کردهاند.»*[۵۶] این درحالی است که رادیو صوتالجماهیر (عراق) از نارضایتی مسئولان کویتی از توقیف کشتی دانمارکی حامل مواد منفجره به مقصد عراق خبر داد. در بخشی از این خبر آمده است: «کویت امروز رسماً خاطرنشان ساخت که تعرض کشتیهای ایرانی به کشتی دانمارکی حامل کالا برای چند کشور عربی، زیرپاگذاشتن آزادی کشتیرانی در آبهای بینالمللی به حساب میآید. دکتر عبدالرحمن العوضی وزیر بهداری و کفیل وزیر مشاور در امور نخستوزیری کویت، اعلام کرد که هیئت دولت امروز در نشست هفتگی خود این موضوع را مورد بحث و بررسی قرار داد و اینک وزارت امور خارجه کویت یادداشتی رسمی آماده مینماید تا تقدیم دولت ایران کند. وزیر [بهداری] کویت گفت اینچنین رفتاری ازسوی ایران نسبت به کشتیها، [به] فشارآمدن به آزادی بازرگانی در منطقهای که به بازرگانی و تجارت بینالمللی وابسته است، منجر میشود.»[۵۷]
گزارش- 370
ناوچه موشکانداز ایرانی تبرزین که در مسیر فرانسه به ایران در آبهای ساحلی اسپانیا ربوده شده بود،** برای سوختگیری وارد بندر کازابلانکا در مراکش شد. خبرگزاری مراکش مدعی شد ربایندگان این ناوچه پس از ورود به کازابلانکا و تهدید مقامات بندری، خواستار تأمین مایحتاج خود؛ ازجمله سوخت، آب و آذوقه شدهاند و مقامات بندر نیز باتوجهبه قدرت تسلیحات این ناوچه و وحشت از ایجاد انفجار یا درگیری در این منطقه، وسایل مورد نیاز آنان را دراختیارشان گذاشتهاند و ربایندگان پس از دریافت مایحتاج خود این بندر را ترک کردهاند.[۵۸] از سوی دیگر، برخی سازمانها و مقامات سیاسی و نظامی ایران دراینباره اظهارنظر کردند؛ ازجمله وزیر امور خارجه ایران با انتشار بیانیهای همکاری مقامات مراکش با ربایندگان ناوچه را محکوم کرد.[۵۹] سرتیپ فلاحی جانشین رئیس ستاد مشترک ارتش نیز در مصاحبهای با بیان اینکه مسئولیت بازگرداندن این ناوچه برعهده اسپانیاست، گفت: «چون ناوچه در آبهای ساحلی کشور اسپانیا ربوده شده است و اسپانیا در این آبها حاکمیت، مسئولیت و تعهد دارد، خود کشور اسپانیا با تمام تواناییهای سیاسیاش بایستی اقدام کند و ناوچه ما را پس بگیرد و ببرد در همان محلی که ربوده شده و تحویل ما بدهد؛ یعنی لااقل تا حدود مرز آبهای ساحلی ما را بدرقه و اسکورت کند. امنیت ناوچه ما بهعهده آن کشور است.»[۶۰] همچنین به گزارش خبرگزاری فرانسه، یک هیئت ایرانی به سرپرستی یک افسر بلندپایه ارتش ایران برای پیگیری امور مربوط به ناوچة ربودهشده ایرانی امروز وارد مادرید پایتخت اسپانیا شد و با وزیر امور خارجه اسپانیا ملاقات و از کوششهای اسپانیا دراینباره تشکر کرد. مقامات وزارت امور خارجه اسپانیا درباره محل کنونی ناوچه ایرانی اظهار کردند که ناوچه در آبهای اسپانیا نیست.[۶۱] روزنامه السفیر (چاپ بیروت) درباره دستداشتن عوامل سرویسهای اطلاعاتی چند کشور غربی در ربودن ناوچه تبرزین اطلاعاتی را به استناد برخی منابع آگاه در پاریس منتشر کرد. این روزنامه نوشته است: «ربودن ناوچه [تبرزین] ازطریق توطئه مشترک برخی از جناحهای وابسته به دستگاه جاسوسی اسرائیل [موساد] در داخل دستگاه اطلاعاتی فرانسه و همکاری دستگاههای جاسوسی اسپانیا و ایتالیا انجام گرفته است.» در ادامه مطلب این روزنامه آمده است: «ربایندگان ناوچه تبرزین از عوامل دریادار حبیباللهی بودهاند که 4 نفر از آنها چند روز پیش، از ایالات متحده امریکا به اروپا آمده و 2 نفر از آنها ازطریق فرانسه و 2 نفر ازطریق ایتالیا وارد اسپانیا شده و بهمدت 2 روز در پایگاه امریکایی "خونه" در اسپانیا، آموزش دیده و از آنجا با یک قایق اسپانیایی راه را بر ناوچه تبرزین بسته و آن را تصرف کردهاند.»[۶۲] دو ناوچه خنجر و نیزه نیز که بهدلیل وضعیت نامساعد هوا در بندر المریای اسپانیا پهلو گرفته بودند، امروز در ادامه مسیر خود به مقصد آبهای ایران وارد بندر اوران کشور الجزایر شدند. مقامات الجزایر در بیانیه مختصری دلیل توقف این دو ناوچه را مشکلات فنی اعلام کردند.[۶۳] خبرگزاری فرانسه به نقل از آژانس خبری الجزایر از شهر الجزیره دراینباره گزارش داد: «دو ناوچه ایرانی در بندر بزرگ اوران واقع در غرب الجزایر لنگر انداختهاند. خبرگزاری الجزایر درباره ساعت ورود این دو ناوچه و مدت توقف آنها هیچگونه توضیحی نداده است. به گزارش این خبرگزاری، مقامهای الجزایری که مناسبات خوبی با تهران دارند، درحالحاضر، از هرگونه تفسیری ابا دارند. سفارت ایران در الجزایر نیز به همین نحو با مسئله برخورد کرده است. علیالاصول این دو ناوچه باید ازطریق کانال سوئز به ایران مراجعت کنند.»[۶۴]
گزارش- 371
محدودیتهای کمی که دولت فرانسه درمورد بنیصدر و رجوی بهدلیل برخی ملاحظات اعمال کرده بود، با بازگشت سفیر این کشور و فرانسویان مقیم تهران به کشورشان برطرف شد و آنان اقدامات تبلیغاتی خود را علیه جمهوری اسلامی از سر گرفتند؛ رادیو صدای امریکا در گزارش امروز خود با اعلام این مطلب به بررسی این اقدام دولت فرانسه و آخرین صحبتهای بنیصدر و رجوی پرداخته است. در بخشی از گزارش صدای امریکا آمده است: دولت فرانسه محدودیتهایی را که درمورد ابوالحسن بنیصدر رئیسجمهور پیشین حکومت اسلامی ایران و مسعود رجوی رهبر سازمان مجاهدین خلق (منافقین)، اعمال میشد تاحدودی کاهش بخشیده است. درحالیکه توجه جهانیان به تصرف یک ناوچه نیروی دریایی ایران توسط گروهی از ایرانیان به رهبری رئیس پیشین ستاد مشترک نیروهای مسلح زمان شاه معطوف است، فرانسه به کاستن از دامنه محدودیتهای فعالیت بنیصدر و رجوی مبادرت کرده است. تا چهارشنبه شب گذشته، بیشتر فرانسویانی که در ایران زندگی میکردند به فرانسه بازگشته بودند. در روز جمعه، خطوط تلفنی خانه محل اقامت بنیصدر و رجوی در حومه پاریس بار دیگر به کار افتاد و مأمورین انتظامی نگهبان خانه از متفرقکردن روزنامهنگاران باز ایستادهاند. چنین به نظر میرسد که محدودیتهایی که بهدنبال انجام نخستین مصاحبههای مطبوعاتی آن دو در روزهای اولیه حضور غیرمنتظرهشان در پاریس آغاز شده بود، اینک پس از دو هفته، لغو شده است. دیروز خبرگزاری فرانسه به انتشار مصاحبهای با بنیصدر مبادرت نمود و لوموند یکی از روزنامههای معتبر آن کشور، متن مصاحبه با رجوی را چاپ کرد. در ادامه این گزارش، گوینده رادیو امریکا گفت: بنیصدر در مصاحبهای تأکید کرد تا زمانیکه دستاورد حکومت اسلامی در ایران جز انفجار و اعدام نیست، حرکاتی همانند تصرف ناوچه نیروی دریایی ایران تکرار خواهد شد. بنیصدر گفت که برای بازیافتن قدرت، ازاینپس، فعالیتهای خود را ازطریق شورای ملی مقاومت که با همکاری رجوی تشکیل شده است دنبال خواهد کرد و رجوی نیز بهنوبه خود میگوید اینک که وضع آنان روال عادیتری به خود گرفته است، فعالیتهای خود را از سر خواهند گرفت.[۶۵]
گزارش- 372
طارق میخائیل یوحنا عزیز معاون نخستوزیر و عضو شورای فرماندهی حزب بعث عراق، در گفتوگو با مجله لبنانی الحوادث (چاپ لندن) به سؤالاتی درباره جنگ با ایران پاسخ داد. درحالیکه پس از گذشت یازده ماه از جنگ، ارتش عراق زمینگیر شده است و نیروهای ایرانی نیز در چندین عملیات موفق شدهاند بخشهایی از مناطق اشغالشده را آزاد کنند، طارق عزیز میکوشد بسیاری مسائل بدیهی جنگ را وارونه جلوه دهد و همچنان بر ادعاهای اولیه رژیم بعث در حمله به ایران درباره مالکیت بخشهایی از خوزستان تأکید میکند. بخشهایی از این گفتوگو که خبرگزاری پارس آن را مخابره کرده، چنین است: «[طارق عزیز گفت:] عراق بههیچوجه سر برای کسی فرود نخواهد آورد، حتی اگر این جنگ ده سال طول بکشد و باید بگویم که قسمت سخت جنگ پایان یافته و قسمتهای ساده آن باقی مانده است و موقعیت ما روزبهروز رو به بهبودی میرود. از او پرسیده شد: آیا جنگ اکنون یک جنگ فرسایشی نیست؟ اگر هست چگونه سادهتر شده است؟ طارق عزیز پاسخ میدهد: طولانیشدن جنگ به معنی فرسایشیشدن آن نیست، فرسایشیشدن آن هنگامی است که طرف درگیر بنیادهای اساسی خویش ازلحاظ سیاسی، اقتصادی و روحی را از دست بدهد، ولی اگر کشوری بتواند حتی درحالت جنگ نیروهایش را گسترش داده، روحیه ملتش را بالا برده و روابط بینالمللیاش را گستردهتر کند، چگونه آن را جنگ فرسایشی میتوان نامید؟ سلاحهای نیروهای نظامی ما بیشتر شده و کاردانی نظامیان افزایش یافته و روحیه مردم قویتر شده است و همه اینها عناصر ترقی و قدرت است، درحالیکه فرسایش در طرف مقابل [ایران] دیده میشود. تنها خسارتی که متوجه عراق میشود زیانهای جانی است نه بهخاطر کثرت آن، بلکه بهخاطر علاقه به آحاد ملت است. ادامه جنگ باعث تشدید اختلافات داخلی ایران گردیده و احتمال بروز جنگ داخلی را تشدید کرده و اقتصاد آن را نابود میسازد. پس، از ادامه جنگ برای طرف مقابل فقط زیانهای جانی نیست، بلکه نابودی او را در بر خواهد داشت و آینده بسیار خطرناکی برای ایران پیشبینی میشود. در ادامه مصاحبه، طارق عزیز با تغییر عبارات، ادعای حکومت عراق مبنیبر تجزیه استان خوزستان را بهشکل دیگری مطرح کرد و در پاسخ به خبرنگار که پرسید: قبلاً گفته بودید هدف شما تجزیه ایران است، آیا همچنان برای نیل به این هدف اصرار دارید؟ گفت: ما نگفتیم که هدفمان تجزیه ایران است، ما برای دفاع از خود برعلیه تجاوز ایران وارد عمل شدیم و همچنان اصرار داریم که به یک راهحل مسالمتآمیز و شرافتمندانه با هر حکومتی که در ایران باشد؛ حتی حکومت فعلی دست یابیم، ولی آنچه سابقاً گفتیم این بود چنانچه ایران به تجاوز خود برعلیه عراق ادامه دهد و با یک راهحل مسالمتآمیز موافقت نکند و بازپسدادن حقوق عراق و اعراب را نپذیرد، ما ناچار خواهیم شد که حملهمان را برعلیه او افزایش دهیم و حمله مسلماً وحدت ایران را در بر نخواهد داشت. معاون نخستوزیر عراق با معرفی ایران بهعنوان آغازگر جنگ با ادعای اینکه ایران درخصوص پایاندادن به جنگ هنوز اعلام آمادگی نکرده است، افزود: درمورد اینکه تا چه وقت این جنگ ادامه خواهد یافت و چرا کشورهای بزرگ برای پایاندادن آن دخالتی نمیکنند، [باید] گفت نمیتوانیم درباره علت عدم دخالت کشورهای بزرگ برای متوقفکردن جنگ صحبت کنیم. همین اندازه میتوانم بگویم که آنها کوشش جدی برای متوقفکردن آن تاکنون انجام ندادهاند و علت آن بستگی به دیدگاههای خودشان نسبت به امور دارد. وی درمورد ادامه جنگ افزود: ادامه طولانیشدن جنگ بستگی به دولت ایران دارد؛ چراکه جنگ یک عمل دوجانبه است، نمیتواند یک جانب آن را متوقف سازد، درحالیکه یکجانبه میشود آن را آغاز کرد. ایرانیها جنگ را آغاز کردند، ولی متوقفکردن آن منوط به اراده مشترک دو طرف درگیر است. ازسوی ما این اراده و خواست وجود دارد؛ البته از موضع قدرتی، ولی این اراده و خواست در ایران تاکنون به وجود نیامده است و هنگامیکه پدید آمد، ما آماده پاسخگویی به آن میباشیم. وی در قسمت دیگری از این مصاحبه ضمن بیان راهحلهای رژیم عراق برای خاتمه جنگ، ادعاهای قبلی عراق درباره قرارداد 1975 الجزایر را با عبارات دیگری مطرح کرد و گفت: ما اصولی را بهعنوان راهحل تثبیت نمودیم که یکی عدم استفاده از زور یا تهدید برای به دستآوردن اراضی است ... دیگری بازگرداندن سرزمینهایی که بهزور به دست آمده. از سوی دیگر، هریک از طرفین به صاحبان شرعی خود؛ یعنی ایران حقوقی را که با زور در گذشته و حال از عراق و دیگر کشورهای عربی به دست آورده پس بدهد. دراینصورت، عراق نیز سرزمینهایی را که در این جنگ اشغال کرده است به ایران پس بدهد و در امور داخلی یکدیگر دخالت نکنند؛ زیرا ما معتقدیم که روابط صحیحی میان ایران و کشورهای عربی تا هنگامیکه ایران در امور کشورهای منطقه دخالت کند و خود را قیم آنان بداند، وجود نخواهد داشت. این دخالت بهگونه دیگری در زمان شاه وجود داشت و اکنون رژیم [آیتالله] خمینی با وسایل مختلف دیگری آن را ادامه میدهد، ولی ریشه هر دو دخالت یکی است. بایستی این امر متوقف شود و اگر نشود، هیچگونه راهحل دائمی و ثابتی برای درگیری وجود نخواهد داشت. البته این به مفهوم ترس از صدور انقلاب ایران نیست و ما آن را درزمینه واقعیتها به اثبات رساندیم؛ مفهوم آن تصویری از آیندة روابط مسالمتآمیز در منطقه میباشد. طارق عزیز در بخش پایانی مصاحبه خود بهشدت از کشورهای عربی که مدعی بیطرفی در جنگ میان ایران و عراق هستند انتقاد کرد و گفت: ما نمیتوانیم این مطلب را درک کنیم که چگونه ممکن است یک عربی دربرابر تجاوز یک اجنبی به عرب دیگر بیطرف بماند. وی در انتها، شرایط تجدیدنظر در روابط میان عراق با سوریه و لیبی را منوط به حمایت این دو کشور از عراق در جنگ اعلام کرد.»[۶۶]
گزارش- 373
به گزارش خبرگزاری فرانسه، طه محیالدین معروف معاون رئیسجمهور عراق، امروز با این ادعا که مسئولیت ادامه جنگ برعهده ایران است، گفت کشورش به هرگونه اقدامات اسلامی و بینالمللی بهمنظور یافتن راهحلی برای پایان جنگ پاسخ مساعد داده است، ولی ایران همچنان از همکاری دراینزمینه امتناع میکند. بنابراین، مسئولیت ادامه جنگ برعهده این کشور است. وی در پایان تأکید کرده که عراق خواستار صلح و برقراری روابط با همسایگانش است.[۶۷]
گزارش- 374
بینتیجهماندن آخرین سفر گروه منتخب وزیران امور خارجه کشورهای غیرمتعهد به تهران و بغداد در جریان مذاکرات صلح در رسانهها انعکاس یافت. روزنامه ایندین اکسپرس (چاپ دهلینو) امروز با اشاره به شکست مذاکرات صلح کشورهای غیرمتعهد نوشته است: کشورهای غیرمتعهد که در تلاش برای پایاندادن به جنگ عراق علیه ایران هستند، دیگر هیچگونه امیدی برای دستیافتن به یک راهحلی در آینده نزدیک ندارند. این روزنامه در ادامه افزوده است: محمدعلی رجایی رئیسجمهور جدید ایران، هفته گذشته به اعضای گروه غیرمتعهدها گفت که آمدورفت آنان بینتیجه است و به اعتقاد ایران، سرنوشت جنگ در جبهه مشخص خواهد شد. خبرگزاری فرانسه که این خبر را مخابره کرده، در ادامه گزارش درباره نتیجه تلاشهای مشابه برای خاتمهدادن به جنگ آورده است: گزارش ایندین اکسپرس حاکی است هیئت صلح غیرمتعهدها بر این عقیده هستند که هرگونه تلاشی برای یافتن یک راهحل در آیندهای نزدیک احتمالاً با موفقیت روبهرو نخواهد شد. گفتنی است که در اجلاس کشورهای غیرمتعهد در دهلینو (در آیندهای نزدیک) این هیئت با شرکت ناراسیما رائو وزیر امور خارجه هند، مالمیرکا وزیر امور خارجه کوبا، لایک گوما وزیر امور خارجه زامبیا و فاروق قدومی از سازمان آزادیبخش فلسطین تشکیل خواهد شد.[۶۸]
گزارش- 375
چند نشریه غربی از واگذاری تجهیزات نظامی؛ ازجمله تانک و خودرو نظامی به عراق ازسوی انگلیس، اردن و استرالیا خبر دادند. به گزارش خبرگزاری یونایتدپرس: «منابع دیپلماتیک غربی گفتند که انگلیس اخیراً یک قرارداد پنهانی برای فروش دستکم 20 تانک چیفتن به عراق را به امضا رسانده است و دراینرابطه تکنیسینهای نظامی انگلیس برای ترتیب جزئیات امر به عراق سفر کردهاند. اردن نیز تانکهای چیفتن مدل رسکیو که برای مینیابی و انتقال تانکهای معیوب از صحنه جنگ مورد استفاده قرار میگیرد، خریداری نموده است، لکن منابع مطلع گفتند که دریافت این تانکها ازجانب عراق براساس قرارداد تنظیمی میان بغداد و لندن صورت خواهد گرفت.»[۶۹] خبرگزاری پارس نیز به نقل از فارین ریپورت (چاپ لندن) درباره روابط تسلیحاتی لندن و بغداد و نقش واسطهگری اردن گزارش داد: «دولت انگلیس مخفیانه ازطریق اردن قطعات یدکی تانک چیفتن را دراختیار عراق میگذارد، عراق که مدعی تصرف [و غنیمتگرفتن] 200 تانک چیفتن ایران میباشد، با خرید این قطعات، از آنها علیه ایران در جنگ استفاده مینماید. طبق این گزارش، کارشناسان نظامی ارتش انگلیس وارد عراق شدهاند تا آموزش تعمیر این تانکها و تعمیر سایر وسایل نظامی را به ارتش عراق بدهند و عراق را علیه ایران مجهزتر سازند. همچنین در مذاکرات اخیر میان عراق و انگلیس، فروش خودروهای نظامی انگلیس به عراق تصویب و به مرحله عمل درآمده است و اف.وی4204. اس که یکی از وسایل نقلیه نظامی میباشد از این جمله است. طبق این گزارش، در این معامله، اردن بهعنوان دلال عمل کرده و پس از تهیه، آنها را دراختیار خریدار اصلی؛ یعنی عراق قرار داده است. طبق گزارش این نشریه، عراق اخیراً بیش از 100 تانک چیفتن ایران را دراختیار اردن گذاشته است تا پس از تعمیر مورد استفاده قرار دهد و درضمن، با قطعات رسیده از انگلیس وسایل نقلیه صدمهدیده را تعمیر نماید. براساس همین گزارش، ارتباط نظامی و حکم دلالی اردن دراینمیان چیز تازهای نبوده و از آغاز جنگ وجود داشته است. چندی پیش، مقادیر فراوانی اسلحههای اتوماتیک توسط شرکت استرالیایی استایر ازطریق اردن دراختیار عراق قرار گرفته؛ البته این وسایل که به نام اردن خریداری شده، هرگز در این کشور دیده و یا به کار گرفته نشده است و در صحنة جنگ عراق به مقادیر فراوانی یافت میشوند. فارین ریپورت میافزاید: اینگونه روابط دلالی ازطرف اردن برای عراق از اواسط 1980، طبق قراردادهای نظامی قدیم آغاز گشت. وسیله نقلیه اف.وی4204 که توسط انگلیس دراختیار عراق قرار گرفته است، شبیه یک بلدوزر میباشد که برای حمل تانکهای منهدمشده و یا تعمیراتی در جبهه در پشت خطوط تانکها حرکت میکند و مسلح به اسلحههای دی62. ام. ام. میباشد. درضمن، خدمه آن میتوانند از هنگام فرار با پخش دود و گاز مخصوصی از دید دشمن پنهان گردند.»[۷۰] خبر انعقاد قرارداد فروش تجهیزات نظامی انگلیسی به عراق درحالی انتشار یافت که خبرگزاری یونایتدپرس در گزارش دیگری مدعی تأمین بخشی از تجهیزات نظامی ایران بهوسیله لیبی شد. در بخشی از این گزارش آمده است: ایران اخیراً تجهیزات جدید نظامی خود را از کشور لیبی تأمین کرده است که شامل 200 تانک و 200 قبضه توپ صحرایی و مقادیر زیادی گلوله توپ میباشد.[۷۱] خبرگزاری آسوشیتدپرس نیز دراینباره اعلام کرد: دولت لیبی اخیراً تعداد فراوانی سلاح سنگین به دولت ایران تحویل داده است، این سلاحها شامل 200 تانک، 300 توپ و تعداد زیادی بمب و مهمات است.[۷۲]
گزارش- 376
نایف حواتمه دبیرکل جبهه دمکراتیک برای آزادی فلسطین در مصاحبه با مجله قبرسی المواقف العربی حمله عراق به ایران را سبب ایجاد محدودیت برای ایران در حمایت از مردم فلسطین ذکر کرد و گفت: «آنچه که بهشدت باعث تأسف و غم است درگیربودن جمهوری اسلامی ایران در جنگی [است] که رژیم عراق بر او تحمیل کرده و او را تقریباً دستبسته کرده است. رژیم صدام این جنگ را بهعلت خواستههای تنگنظرانه و خودخواهانه خود و برای منافع پادشاهان خلیجفارس شعلهور کرده است و همانگونه که خود صدام بهدقت در اظهارات اخیر خویش اظهار داشته است، او تواناییهای ایران را برای ایستادگی در کنار برادران خود در جبهه مقدم رویارویی با [رژیم] تجاوزگر اسرائیل و امریکا باز داشته است.»[۷۳]
ضمیمه اول گزارش353: گزارش واحد طرح و برنامهریزی عملیات غرب کشور درباره دلایل انفجار پادگان ابوذر و میزان خسارات واردشده به آن در بخشی از گزارش تیم بازرسی واحد طرح و برنامهریزی عملیات غرب کشور از پادگان ابوذر که چهار روز بعد از حمله به این پادگان تهیه شد، درباره دلیل انفجار زاغهها و میزان مهمات منهدمشده آمده است: «پیرو شلیکهای گذشته، مزدوران بعثی مجدداً پادگان و اطراف آن را به موشک بستند که تنها یک موشک به داخل پادگان خورده، به قسمتی از تعمیرگاههای تانک نزدیک آشیانههای تانک اصابت نموده و بهعلت وجود موشکهای بسیار حساس "ماوریک" [در تعمیرگاه] این موشکها منفجر شدند که دراثر انفجار این موشکها بقیه مهمات دراثر موج انفجار و احتراقات شدید، یکی پس از دیگری شروع به انفجار نموده و خسارات بسیار زیادی وارد شده که به شرح زیر است:
الف) مهمات 1. مهمات خمپاره120 م.م. به تعداد 250 عدد. 2. مهمات کاتیوشا. 3. مهمات توپ105، زیاد. 4. مهمات توپ130، یک کانکس. 5. مهمات خمپاره81، مقدار قابلملاحظه. 6. موشک دراگون. 7. موشک تاو، مقداری. 8. موشک مالیوتکا. 9. موشک فلاشر. ب) خودرو 1. انواع مختلف کامیون نظامی، 61 دستگاه. 2. جرثقیل، 2 دستگاه. 3. خودرو گاز، 18 دستگاه. 4. آمبولانس، 4 دستگاه.
ج) ساختمان 1.ساختمان تعمیرگاه تانک. 2. تعمیرگاه خودروهای سنگین. 3. دو ساختمان که ظاهراً انبار تعمیرگاههای مزبور بوده است، مقداری کمی آسیب دیده است و 5 دستگاه ساختمان نیز آسیب نسبتاً کمی دیدهاند. همچنین یک دستگاه نیز آسیب قابلملاحظهای دیده است.»[۷۴]
ضمیمه دوم گزارش353: گزارش فرمانده منطقه 7 کشوری درباره جایگاه پادگان ابوذر و دلایل خسارات فراوان واردشده به آن در گزارشی که نتیجه بازدید محمد بروجردی فرمانده سپاه پاسداران منطقه 7 کشوری (کرمانشاه) از پادگان ابوذر میباشد، به سوابق و جایگاه مهم پادگان، تلاش عراق برای انهدام پادگان و دلایل افزایش تلفات و خسارات واردشده به آن اشاره شده است. در مقدمه گزارش آمده است: «از ابتدای جنگ تحمیلی، پادگان ابوذر که اهمیت استراتژیکی فراوانی برای نبردهای خودی داشته است، هدفی جهت نیروهای مهاجم عراق بوده است. در روزهای اول جنگ که عراق پیشروی میکرد، تانکهای عراقی حتی تا سرپل [ذهاب] رسیدند و ساختمان سپاه را که در فلکه شهر قرار داشت با گلوله تانک منهدم کردند، ولی بهعلت اینکه نیروی پشتیبان بهاندازهکافی نداشتند، دوباره به عقب برگشته و در چند کیلومتری بهطرف قصرشیرین مستقر شدند. در همان زمان نیز به دستور فرمانده تیپ3، پادگان ابوذر تخلیه شده بود و زاغههای مهمات نیز تلهگذاری و نیروهای ارتش آماده بودند تا بهمجرد پیشروی عراق، زاغهها را منهدم کنند که با فداکاری شهید شیرودی و همکارانش و نیز با حملات برادران پاسدار، نیروهای عراقی عقب نشسته و خطر از سر پادگان رفع شد. با ادامه جنگ و خرابشدن شهر سرپل [ذهاب]، ستاد سپاه و قرارگاه ارتش به پادگان ابوذر منتقل شد. عراق از همان روزهای اول سعی در منهدمکردن پادگان بهوسیله توپخانه و موشک داشت که موفق نبود. از حدود سه ماه قبل، با آرامشدن جبههها، عراق شروع به ثبت تیر بر روی پادگان نمود، بهنحویکه معمولاً روزانه، یک، دو الی سه گلوله توپ به خود پادگان یا با فاصلهای بسیار نزدیک برخورد کرد. از یک ماه پیش به این طرف، چند مورد انفجار شدید رخ داد که حکایت از پرتاب موشک میکرد.» در ادامه گزارش، دلایل افزایش تلفات و خسارات واردشده به پادگان چنین بیان شده است: «1. نبودن طرح جامع جهت مقابله با مسئلهای ازاینقبیل آتشسوزی بهخصوص در پادگان. 2. وجود تقریباً تمامی مراکز لجستیکی ارتش در محلی نزدیک به هم در داخل پادگان که بهخوبی در دید دیدبان عراقی مستقر در قراویز بوده است؛ نظیر زاغههای سطحی مهمات، پمپ بنزین، آمادگاه موتوری، پاکسازی وسایل نقلیه، زرهی و وسایل نقلیه سنگین. 3. نداشتن و اعمالنکردن طرحهای حفاظتی نظیر سنگرکندن جهت وسایل زرهی و سنگین و رهاکردن مهمات بدون حفاظ در سطح زمین و رعایتنکردن اصول ابتدایی نگهداری وسایل و مهمات [توپخانه] 130 و یا انفجار موشکهای ماوریک.»[۷۵]
ضمیمه گزارش357: متن اطلاعیه کمیته مرکزی حزب دمکرات کردستان ایران پیرو کنگره چهارم در بخشهایی از اطلاعیه کمیته مرکزی حزب دمکرات کردستان ایران پیرو کنگره چهارم، که مروری است بر تاریخچه شکلگیری و مبارزات حزب در دوران رژیم پهلوی و حوادثی که در کادر مرکزی در جریان کنگره چهارم حزب انشعاب ایجاد کرده، آمده است: «سقوط رژیم رضاخان دراثر جنگ جهانی دوم، سبب برچیدهشدن بساط دیکتاتوری و زورگویی گردید. بعد از دهها سال، مردم ما توانستند نفس راحتی بکشند. کومهله "ژ - ک" نخستین سازمان سیاسی - ملی خلق کرد در کردستان ایران توانست در قسمتی از شهرها و روستاهای کردستان سازماندهی کند. حزب دمکرات کردستان ایران، که وارث کومهله است، روز 25 مرداد 1324، تأسیس گردید. ... دیری نپایید که حزب دمکرات کردستان ایران، به بزرگترین نیروی سیاسی کردستان مبدل گردید. بههمت رهبری این حزب بود که نخستین حکومتهای کردستان در دوم بهمن سال 1324 تشکیل گردید و قاضی محمد فرزند صادق خلق کرد، در صدر آن قرار گرفت. ... رژیم ضدخلقی سلطنتی بعد از متلاشیساختن جنبشهای کردستان و آذربایجان در دهه 1320، هرنوع فعالیت احزاب و سازمانهای مردمی را در کردستان و آذربایجان ممنوع ساخت. هزاران نفر شهید گشتند که رهبران جنبش کردستان در صدر آنها قرار داشتند. ... پیروزی توطئه کودتای امریکایی 28 مرداد 32 [13]، موجب شد که دوباره حزب نظیر دیگر احزاب و سازمانهای مردمی تحت پیگرد مداوم قرار گرفته، کادرها و اعضایش بهوسیله رژیم کودتا بازداشت و تحت شکنجه قرار گیرد. کادرهایی که از دست پلیس جان سالم به در برده بودند، به مبارزه زیرزمینی پرداختند. یورش سبعانه آبانماه 1338، موجب بازداشت و شکنجه بیش از یکصدوبیست مبارز حزبی گردید. بیدادگاههای محمدرضاشاهی عدهای از اعضای رهبر حزب دمکرات را به اعدام محکوم ساختند، لیکن فشار افکار عمومی و شخصیتهای جهانی سبب تخفیف حکمها به ابد گردید. بعد از فروکش جنبش مسلحانه هجدهماهه نیز مبارزه تعطیل نگردید. کردستان چون خاری در چشم رژیمِ دیکتاتوری سلطنتی باقی ماند. پیروزی انقلاب مردمی 22 بهمن 57، که در آن خلق ما هم سهم بسزایی داشت، سبب شد که حزب دمکرات کردستان ایران پس از سالها فعالیت مخفی، فعالیت علنی خود را شروع کند. طولی نکشید که حزب دمکرات بار دیگر به یکی از بزرگترین سازمانهای سیاسی و به حزب محبوب مردم کردستان درآمد. استقبال از حزب و عدم امکان بررسی سوابق هزاران داوطلب عضویت و فقدان شناخت درست افراد و نبود ملاکهای مشخص و صحیح در پذیرش اعضا، وضعی پیش آورد که افراد ناباب و بدسابقه رفتهرفته به حزب راه یافته و با صحنهسازی و پشتهماندازی در برخی از مناطق به پستهای حساس ارتقا داده شوند. از آنجا که در ارزیابی انقلاب ایران، [در] مرحله مبارزه و تعیین مشی متناسب با آن در کادر رهبری حزب اختلاف جدی وجود داشت، این امر مورد بهرهبرداری اینگونه عناصر ناباب که هر روز بر تعداد آنها افزوده میگشت، قرار گرفت. کنگره چهارم حزب در اوایل اسفند 58، نقطه تظاهر دو خط، دو موضع و دو بینش متفاوت بود. بعد از کنگره، مبارزه بین دو خط طرفدار انقلاب و مخالف آن شدت یافت و اعلام مواضع و نظریات بخشی از کادر رهبری در 25 خرداد 59 نقطه پایان همزیستی دو مشی ناهمگون به شمار میآید. آن بخش از رهبری، کادرها، مسئولین و اعضا [که] از خط تعیینشده در کنگره، خط دفاع از انقلاب ضدامپریالیستی و مردمی ایران تحت رهبری امام خمینی، حمایت میکردند و به مبارزه علیه اشکال وابستگی به امپریالیسم؛ بهویژه امپریالیسم امریکا ارج مینهادند، تحت نام حزب دمکرات کردستان ایران (پیرو کنگره چهارم) فعالیت مستقل خود را شروع کرده و در نخستین روز و همراه با اعلام مواضع، آن بخش از رهبری، کادرها و مسئولین را که تنگنظرانه مسئله حقوق ملی و خودمختاری را همسنگ مبارزه بر ضدامپریالیسم امریکا، همطراز استقلال و عدم وابستگی ایران میدانستند، از صفوف حزب طرد کردند. قاسملو و همفکرانش، بعد از اعلام مواضع بخش سالم حزب، با شتاب فراوان به سراشیب خیانت سقوط کردند. منطقه تحت نفوذ آنها بیشازپیش منطقه نفوذ افسران طاغوتی، گروهکهای مائوئیست امریکایی و نیروهای واپسگرا گردید. تجاوز فاشیستهای بعثی و اشغال بخشهای قابلملاحظهای از صفحات غرب و جنوب میهن ملی هم نتوانست خزیدگان در دام بعث و حامیان امپریالیستی را بر سر عقل آورد. تجارب گرانبهای چهارده ماه بعد از اعلام مواضع، نشان میدهد که راه پیش گرفتهشده بهوسیله پیروان کنگره چهارم علیرغم سنگاندازیهای دشمنان کمینکرده در دستگاههای حساس مملکتی، ندانمکاریهای برخی از مسئولین و فشار و اختناقی که ضدانقلابیون دمکراتنما در کردستان؛ بهویژه در روستاها برای ما ایجاد کردهاند، راهی اصولی و صحیح بوده و با مصالح منافع استراتژیک انقلاب ضدامپریالیستی و مردمی ایران و با مصالح خلق کرد تطبیق میکند. دمکراتهای راستین، از اعلام مواضع به بعد، ثابت کردهاند که به تیرهای سمی که از هر دو سو، سینه آنها را هدف قرار داده توجه نکرده و راه خود را منحرف ساخته و بقا و تقویت تعمیق انقلاب را فدای مصالح محلی و ملی نکردهاند. ... خطر عمدهای که امروز ما را تهدید میکند، تنها خطر موضعی در کردستان، آذربایجان، بلوچستان و خوزستان نیست؛ خطر ازبینبردن کل انقلاب اسلامی ایران است. ازاینرو، ما ضمن محکومکردن هر نوع جبههگشایی علیه انقلاب، دامنزدن هرنوع ترور و آتشسوزی و سنگاندازی در راه تعمیق انقلاب نظیر اعمال دارودسته قاسملو و گروههای هرجومرجطلب و وابسته، با انقلاب و مدافعین راستینش و با مردم کردستان تجدید عهد میکنیم که در راهحل مسالمتآمیز مسئله کردستان و رفع ستم و تبعیض ملی طبق پیام بیستوششم آبانماه امام و قانون اساسی جمهوری اسلامی بیشازپیش جدیت به خرج داده و سعی کنیم تفنگها و قلمها را متوجه دشمنان انقلاب، امپریالیسم و ایادی رنگارنگ داخلیاش نماییم. ... کمیته مرکزی حزب دمکرات کردستان ایران پیرو کنگره چهارم 25/5/1360»[۷۶]
منابع و مآخذ روزشمار 1360/05/25
- ↑ سند شماره 57969 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از سپاه پاسداران انقلاب اسلامی (مرکز فرماندهی) به سماجا3 (مرکز فرماندهی)، 25/5/1360، ص1؛ و - خبرگزاری پارس، نشریه گزارشهای ویژه، شماره 150، 27/5/1360، ص2، کرمانشاه - خبرگزاری پارس، 26/5/1360؛ و - سند شماره 315408 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از قرارگاه تاکتیکی تیپ1 (رکن2) به سپاه پاسداران و نیروی مخصوص، 28/5/1360، ص1؛ و - سند شماره 168999 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از فرماندهی سپاه کرمانشاه به فرمانده سپاه مرکز، 26/5/1360، سند تکبرگی؛ و - سند شماره 004777 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از سرپل ذهاب به کرمانشاه، 25/5/1360، سند تکبرگی.
- ↑ خبرگزاری پارس، نشریه گزارشهای ویژه، شماره 150، 27/5/1360، ص2، کرمانشاه - خبرگزاری پارس، 26/5/1360.
- ↑ سند شماره 285938 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از فرمانده سپاه کرمانشاه به سرپل ذهاب، 25/5/1360، سند تکبرگی.
- ↑ سند شماره 53608 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از فرماندهی سپاه کرمانشاه به فرماندهی سپاه مرکز، 28/5/1360، سند تکبرگی.
- ↑ سند شماره 163047 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از سماجا2 (م - 132) به سماجا3 (مرکز فرماندهی)، 27/5/1360، سند تکبرگی.
- ↑ سند شماره 57688 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از فرماندهی سپاه کرمانشاه به فرماندهی سپاه مرکز، 25/5/1360، ص1؛ و - سند شماره 169033 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از سماجا2 (م - 132) به سماجا3 (مرکز فرماندهی)، 28/5/1360، سند تکبرگی.
- ↑ سند شماره 339510 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از شهربانی کردستان به فرماندهی لشکر28 کردستان، 26/5/1360، سند تکبرگی.
- ↑ روزنامه اطلاعات، 28/5/1360، ص2؛ و - روزنامه کیهان، 28/5/1360، ص1؛ و - روزنامه اطلاعات، 25/5/1360، ص2.
- ↑ سند شماره 055982 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از سپاه پاسداران انقلاب اسلامی مهاباد به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی مرکز (فرماندهی)، 25/5/1360، سند تکبرگی.
- ↑ سند شماره 54811 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از سماجا3 (مرکز فرماندهی) به نزاجا (مدیریت عملیات)، 26/5/1360، سند تکبرگی؛ و - روزنامه اطلاعات، 28/5/1360، ص4.
- ↑ سند شماره 169059 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: گزارش نوبهای ستاد سپاه پاسداران انقلاب اسلامی غرب (اطلاعات عملیات)، شماره 13، 29/5/1360، ص2؛ و - سند شماره 54820 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از کرمانشاه به تهران (فرماندهی سپاه)، 26/5/1360، سند تکبرگی؛ و - سند شماره 5570 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: 29/8/1360، ص23.
- ↑ خبرگزاری پارس، نشریه خبرها و گزارشها (ایران در 24 ساعت گذشته)، شماره 151، 27/5/1360، ص24، کرمانشاه - خبرگزاری پارس، 27/5/1360؛ و - مرکز خبری روابط عمومی ستاد مرکزی سپاه پاسداران، نشریه خبرنامه، شماره 208، 27/5/1360، ص5.
- ↑ روزنامه اطلاعات، 27/5/1360، ص4؛ و - روزنامه کیهان، 28/5/1360، ص13.
- ↑ روزنامه کیهان، 28/5/1360، ص1.
- ↑ سند شماره 168983 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از سماجا2 (م - 132) به سماجا3 (مرکز فرماندهی)، 30/5/1360، سند تکبرگی.
- ↑ مرکز خبری روابط عمومی ستاد مرکزی سپاه پاسداران، نشریه خبرنامه، شماره 208، 27/5/1360، ص2؛ و - روزنامه اطلاعات، 26/5/1360، ص20.
- ↑ سند شماره 051886 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از اطلاعات سپاه پاسداران به مرکز فرماندهی، 5/6/1360، سند تکبرگی.
- ↑ خبرگزاری پارس، نشریه گزارشهای ویژه، شماره 150، 27/5/1360، صص 10 - 7، تهران - خبرگزاری پارس، 26/5/1360.
- ↑ خبرگزاری پارس، نشریه گزارشهای ویژه، شماره 149، 26/5/1360، ص5 ضمیمه، 25/5/1360.
- ↑ مرکز خبری روابط عمومی ستاد مرکزی سپاه پاسداران، نشریه خبرنامه، شماره 208، 27/5/1360، ص2؛ و - روزنامه اطلاعات، 26/5/1360، ص20.
- ↑ روزنامه اطلاعات، 26/5/1360، ص19؛ و - خبرگزاری پارس، نشریه خبرها و گزارشها (ایران در 24 ساعت گذشته)، شماره 150، 26/5/1360، ص14، تهران - خبرگزاری پارس، 26/5/1360؛ و - روزنامه کیهان، 27/5/1360، ص2.
- ↑ روزنامه اطلاعات، 26/5/1360، ص19؛ و - روزنامه کیهان، 27/5/1360، صص2 و 15.
- ↑ سند شماره 169059 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: گزارش نوبهای ستاد سپاه پاسداران انقلاب اسلامی غرب (اطلاعات عملیات)، شماره 13، 29/5/1360، ص2؛ و - سند شماره 54820 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از کرمانشاه به تهران (فرماندهی سپاه)، 26/5/1360، سند تکبرگی؛ و - سند شماره 5570 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: 29/8/1360، ص23.
- ↑ مرکز خبری روابط عمومی ستاد مرکزی سپاه پاسداران، نشریه خبرنامه، شماره 208، 27/5/1360، ص4.
- ↑ روزنامه اطلاعات، 26/5/1360، ص19.
- ↑ روزنامه کیهان، 27/5/1360، ص3؛ و - خبرگزاری پارس، نشریه گزارشهای ویژه، شماره 149، 26/5/1360، ص10، تهران - خبرگزاری پارس، 25/5/1360.
- ↑ مرکز خبری روابط عمومی ستاد مرکزی سپاه پاسداران، نشریه خبرنامه، شماره 208، 27/5/1360، ص4.
- ↑ روزنامه اطلاعات، 26/5/1360، ص19.
- ↑ روزنامه اطلاعات، 27/5/1360، ص4؛ و - روزنامه کیهان، 27/5/1360، ص15.
- ↑ روزنامه اطلاعات، 26/5/1360، ص2؛ و - سند شماره 54716 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از سپاه پاسداران انقلاب اسلامی (مرکز فرماندهی) به سماجا3 (مرکز فرماندهی)، 26/5/1360، سند تکبرگی؛ و - مرکز خبری روابط عمومی ستاد مرکزی سپاه پاسداران، نشریه خبرنامه، شماره 208، 27/5/1360، ص3.
- ↑ روزنامه اطلاعات، 26/5/1360، ص2؛ و - خبرگزاری پارس، نشریه گزارشهای ویژه، شماره 149، 26/5/1360، ص27، 25/5/1360.
- ↑ روزنامه کیهان، 27/5/1360، ص14؛ و - روزنامه اطلاعات، 26/5/1360، ص20؛ و - مرکز خبری روابط عمومی ستاد مرکزی سپاه پاسداران، نشریه خبرنامه، شماره 208، 27/5/1360، ص4.
- ↑ روزنامه کیهان، 27/5/1360، ص14.
- ↑ روزنامه اطلاعات، 25/5/1360، ص2.
- ↑ روزنامه اطلاعات، 26/5/1360، ص2؛ و - سند شماره 54822 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از فرمانده سپاه مشهد به فرمانده سپاه مرکز، 27/5/1360، سند تکبرگی.
- ↑ روزنامه اطلاعات، 26/5/1360، ص2؛ و - سند شماره 57703 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از فرماندهی سپاه منطقه4 (شیراز) به فرماندهی سپاه مرکز، 25/5/1360، سند تکبرگی.
- ↑ روزنامه کیهان، 27/5/1360، ص14؛ و - روزنامه اطلاعات، 27/5/1360، ص4.
- ↑ سند شماره 46799 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از دفتر نهضتهای آزادیبخش اصفهان به اطلاعات مرکز، 27/5/1360، سند تکبرگی؛ و - سند شماره 57823 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از اطلاعات به فرماندهی، 31/5/1360، سند تکبرگی.
- ↑ روزنامه کیهان، 28/5/1360، ص4.
- ↑ روزنامه کیهان، 29/5/1360، ص15.
- ↑ روزنامه کیهان، 28/5/1360، ص3.
- ↑ سند شماره 336053 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از شهربانی گیلان به فرمانده سپاه پاسداران رشت، 27/5/1360، سند تکبرگی.
- ↑ روزنامه کیهان، 29/5/1360، ص14؛ و - روزنامه اطلاعات، 28/5/1360، ص2.
- ↑ خبرگزاری پارس، نشریه گزارشهای ویژه، شماره 151، 28/5/1360، صص 4 و 5، کرمانشاه - خبرگزاری پارس، 27/5/1360.
- ↑ روزنامه اطلاعات، 26/5/1360، ص20.
- ↑ سند شماره 57697 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از فرماندهی سپاه منطقه3 به فرماندهی سپاه مرکز، 25/5/1360، سند تکبرگی.
- ↑ روزنامه اطلاعات، 26/5/1360، ص20؛ و - روزنامه کیهان، 26/5/1360، ص2؛ و - خبرگزاری پارس، نشریه خبرها و گزارشها (ایران در 24 ساعت گذشته)، شماره 149، 25/5/1360، ص27، رشت - خبرگزاری پارس، 25/5/1360؛ و - مرکز خبری روابط عمومی ستاد مرکزی سپاه پاسداران، نشریه خبرنامه، شماره 208، 27/5/1360، ص3.
- ↑ روزنامه کیهان، 26/5/1360، ص2؛ و - روزنامه اطلاعات، 26/5/1360، ص20.
- ↑ روزنامه کیهان، 27/5/1360، ص14؛ و - خبرگزاری پارس، نشریه گزارشهای ویژه، شماره 149، 26/5/1360، ص27، 25/5/1360؛ و - روزنامه اطلاعات، 26/5/1360، ص20.
- ↑ روزنامه اطلاعات، 26/5/1360، ص20.
- ↑ روزنامه کیهان، 29/5/1360، ص2.
- ↑ روزنامه اطلاعات، 25/5/1360، ص2.
- ↑ دفتر سیاسی نمایندگی امام در سپاه پاسداران، نشریه رویدادها و تحلیل، شماره 23، 29/6/1360، صص 45 و 46.
- ↑ همان، صص 57 و 58.
- ↑ روزنامه کیهان، 25/5/1360، ص2.
- ↑ خبرگزاری پارس، نشریه گزارشهای ویژه، شماره 149، 26/5/1360، ص8، کویت - خبرگزاری فرانسه، 25/5/1360؛ و - روزنامه اطلاعات، 26/5/1360، ص20.
- ↑ خبرگزاری پارس، نشریه گزارشهای ویژه، شماره 149، 26/5/1360، ص12 ضمیمه، بخش عربی رادیو صوتالجماهیر، 25/5/1360.
- ↑ همان، صص 57 و 58.
- ↑ روزنامه اطلاعات، 25/5/1360، ص9.
- ↑ خبرگزاری پارس، نشریه گزارشهای ویژه، شماره 150، 27/5/1360، ص2، کرمانشاه - خبرگزاری پارس، 26/5/1360.
- ↑ خبرگزاری پارس، نشریه گزارشهای ویژه، شماره 150، 27/5/1360، صص 13 و 14، مادرید - خبرگزاری فرانسه، 26/5/1360.
- ↑ روزنامه کیهان، 27/5/1360، ص16.
- ↑ خبرگزاری پارس، نشریه گزارشهای ویژه، شماره 149، 26/5/1360، ص2، الجزایر - خبرگزاری فرانسه، 25/5/1360.
- ↑ روزنامه اطلاعات، 26/5/1360، ص19.
- ↑ خبرگزاری پارس، نشریه گزارشهای ویژه، شماره 149، 26/5/1360، ص1 ضمیمه، رادیو صدای امریکا، 25/5/1360.
- ↑ همان، صص 15 - 13، بیروت - خبرگزاری پارس، 25/5/1360.
- ↑ همان، ص18، تونس - خبرگزاری فرانسه، 25/5/1360.
- ↑ همان، ص21، دهلینو - خبرگزاری فرانسه، 25/5/1360.
- ↑ خبرگزاری پارس، نشریه گزارشهای ویژه، شماره 150، 27/5/1360، صص 2 و 3، نیویورک - یونایتدپرس، 26/5/1360؛ و - روزنامه کیهان، 26/5/1360، ص16.
- ↑ خبرگزاری پارس، نشریه گزارشهای ویژه، شماره 153، 30/5/1360، صص 2 و 3، به نقل از نشریه فارین ریپورت (لندن)، 29/5/1360.
- ↑ خبرگزاری پارس، نشریه گزارشهای ویژه، شماره 150، 27/5/1360، صص 2 و 3، نیویورک - یونایتدپرس، 26/5/1360.
- ↑ روزنامه اطلاعات، 27/5/1360، ص12.
- ↑ خبرگزاری پارس، نشریه گزارشهای ویژه، شماره 149، 26/5/1360، ص12، تهران - خبرگزاری پارس، 25/5/1360.
- ↑ سند شماره 4860 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از طرح و برنامهریزی عملیات غرب کشور (منطقه7) به فرماندهی سپاه پاسداران غرب کشور (منطقه7)، 2/6/1360، صص 3 - 1.
- ↑ سند شماره 169008 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ستاد سپاه پاسداران انقلاب اسلامی منطقه7 (غرب کشور) (فرماندهی) به ستاد مرکزی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی (فرماندهی)، 31/5/1360، صص 7 - 1.
- ↑ خبرگزاری پارس، نشریه گزارشهای ویژه، شماره 150، 27/5/1360، صص 10 - 7، تهران - خبرگزاری پارس، 26/5/1360.