1360.05.04

از دانشنامه روز شمار دفاع مقدس
نسخهٔ تاریخ ‏۱۱ مارس ۲۰۲۳، ساعت ۱۱:۱۶ توسط Admin (بحث | مشارکت‌ها) (صفحه‌ای تازه حاوی «{{جعبه زندگینامه |عنوان =روزشمار جنگ سال 1360 |نام = 1360.05.04 |نام دیگر= چهار مرداد |روز=4 مرداد 1360 |تاریخ شمسی= 1360.05.04 |تاریخ میلادی=26 ژوئیه 1981 |تاریخ قمری= 24 رمضان 1401 |اسامی عملیات= |اسامی شهدا= |اسامی اسرا= }} <div class="bootstrap-btn">1359.05.04</div> <div class="bootstrap-btn">13...» ایجاد کرد)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
روزشمار جنگ سال 1360
1360.05.04
نام‌های دیگر چهار مرداد
تاریخ شمسی 1360.05.04
تاریخ میلادی 26 ژوئیه 1981
تاریخ قمری 24 رمضان 1401





گزارش- 36

نیروهای ارتش و سپاه پاسداران* با مشارکت یکدیگر از اولین ساعات صبح امروز، عملیاتی را تحت عنوان "شهید چمران" با هدف آزادسازی بخش اشغال‌شده‌ جاده‌ آبادان - ماهشهر و پاک‌سازی کامل آن در این منطقه آغاز کردند. طراحی عملیات بدین‌ترتیب است که عملیات از دو محور (سمت راست - ازطرف ماهشهر و سمت چپ ازطرف آبادان) آغاز شود و نیروهای دو محور پس از تصرف خطوط پدافندی ارتش عراق و آزادسازی جاده، با یکدیگر الحاق کرده و از جنوب جاده به‌طرف شمال پدافند کنند.[۱] همچنین تصمیم گرفته شده است پس از تصرف زمین جنوب جاده‌ آبادان - ماهشهر و تثبیت آن، یک گروهان ادغامی تازه‌نفس با 3 قبضه تفنگ106 و تیربار کالیبر50، به‌همراه نیروهای واحد مهندسی و تخریب وارد منطقه شده، جایگزین نیروهای عمل‌کننده شوند و مسئولیت پدافند منطقه‌ تصرف‌شده را بر عهده بگیرند.[۲] در طرح مانور عملیات شهید دکتر مصطفی چمران، تدابیری هم برای تثبیت منطقه پیش‌بینی شده است.** درمورد ساعت "سین" (ساعت شروع عملیات) نیز مقرر شده است که در اولین دقایق پس از نیمه‌شب، با اعلام رمز "تکبیر بگویید" - که سرهنگ کهتری فرمانده تیپ2 لشکر77 خراسان اعلام خواهد کرد - عملیات آغاز شود. در این عملیات، فرماندهی نیروها در میدان نبرد، به‌عهده سرگرد پیاده ایرائی فرمانده گردان136 لشکر77، گذاشته شده و خوشوقت معاون عملیات سپاه آبادان، به‌عنوان معاون وی تعیین گردیده است. درمورد هدایت نیروهای در خط نیز تصمیم‌ گرفته شده است که فرماندهی جناح راست را ارتش و فرماندهی جناح چپ را سپاه پاسداران بر عهده بگیرند و در هر جناح، یک گروهان منها شامل یک دسته نیرو از سپاه و یک‌ دسته از ارتش وارد عمل شود. در آغاز عملیات، نیروهای دو جناح در حرکت به‌سمت اهدافشان با مشکل مواجه شدند. در جناح راست (سمت ماهشهر)، خودروهای حامل نیرو از همان آغاز حرکت (کیلومتر 18 جاده‌ آبادان - ماهشهر)، راه را گم کردند و فرمانده دسته‌ عمل‌کننده (ستوان یکم میرزایی) موفق نشد نیروها را در ستونی منظم و در موعد مقرر به محل مورد نظر برساند و این نیروها با دو ساعت تأخیر در ساعت 1:50 بامداد، برای حمله به دشمن و اجرای مانور اعلام آمادگی کردند. در جناح چپ (سمت آبادان) نیز به‌دلیل بروز مشکل در حرکت نیروهای جناح راست و ایجاد هماهنگی در پیشروی، به نیروهای این جناح دستور توقف داده شد، اما پس از دستور مجدد حرکت، رزمندگان در 70 متری خاکریز دشمن به میدان مین برخورد کردند و باوجود تلاش نیروهای واحد مهندسی ارتش که مسئولیت پاک‌سازی میدان‌های مین را بر عهده داشتند، معبری در این میدان باز نشد؛ به همین دلیل، نیروها تغییر مسیر دادند و سینه‌خیز خود را تا 15 متری خاکریز دشمن رساندند. این مشکلات سبب شد نیروها دیرتر از موعد مقرر برای حمله به خط اول دشمن اعلام آمادگی کنند. حدود ساعت 3:30 صبح، درحالی‌که نیروهای جناح راست درحال انجام‌دادن آخرین هماهنگی‌ها برای آغاز عملیات بودند، نیروهای خط‌شکن جناح چپ که از سپاه بودند، تعدادی از سنگرهای ابتدایی در خط مقدم دشمن را پاک‌سازی و سپس تصرف کردند، اما به‌دلیل پیشروی‌نکردن نیروهای پشتیبانی، عملیات به‌تدریج متوقف شد. قبل از آنکه نیروهای جناح راست (ارتش) حمله خود را آغاز کنند، سرگرد ایرائی دستور توقف و عقب‌آمدن نیروها را صادر کرد. این درحالی بود که نیروهای جناح چپ (سپاه) برخلاف این دستور، حمله به خاکریزهای دشمن را آغاز کرده بودند، اما نیروهای جناح راست اقدام به عقب‌نشینی کردند. فرمانده تیپ2 لشکر77 (سرهنگ کهتری) با اطلاع از عقب‌‌آمدن نیروهای ارتش، به سرگرد ایرائی اعتراض کرد* و نیروها را به ادامه پیشروی فراخواند، اما به‌دلیل تغییر مسیر و حرکت نیروهای جناح راست به عقب، وضعیتی به وجود آمد که دستور فرمانده تیپ نیز مؤثر واقع نشد و نیروهای دنبال پشتیبان جناح راست، به‌سرعت به‌سمت خط خودی عقب‌نشینی کردند. پشتیبانی‌نشدن نیروهای خط‌شکن جناح راست علاوه‌بر آنکه تلفات سنگینی به نیروهای عمل‌کننده‌ نوک این محور وارد کرد، سبب شد فشار به نیروهای جناح چپ نیز از پهلو شدید شود، طوری‌که ورود نیروهای احتیاط به منطقه ضرورت یافت، اما باوجود درخواست‌های مکرر نیروهای جناح چپ (سپاه) مبنی‌بر به‌کارگیری نیروهای جناح چپ از فرمانده رده‌بالا (سرگرد ایرائی)، به‌دلیل حضور معاون وی (خوشوقت) در خط مقدم، ارتباطات فقط ازطریق پیک یا بی‌سیم انجام می‌گرفت که این امر نیز به ناهماهنگی‌ها بیشتر دامن می‌زد.   از سوی دیگر، عقب‌نشینی نیروهای دنبال پشتیبانِ جناح راست سبب شد نیروهای خط‌شکن این جناح که در ابتدا موفق به تصرف بخش‌هایی از خط مقدم دشمن شده بودند، با کمبود مهمات مواجه شوند و نیروهای عراقی با استفاده از فرصت به‌دست‌آمده از عقب‌نشینی نیروهای پشتیبان و تسلط بر راه وصولی خاکریز و همچنین استفاده از تیربارهایی که مسلط بر عقبة این نیروها بودند، از رسیدن کمک به نیروهای خط‌شکن جلوگیری کنند. استمرار این وضع سبب شد مهمات اولیه‌ این نیروها به‌سرعت تمام شود و با گذشت زمان، لحظه‌به‌لحظه آمار شهیدان و مجروحان افزایش یابد. در این وضعیت، مقاومت نیروهای جناح راست شکسته شد و اغلب آنها در همان ساعت اولیه به شهادت رسیدند. و درنهایت، باآنکه خط عراقی‌ها در هر دو محور شکسته شد و پاک‌سازی در محور چپ به پایان رسید و در محور راست نیز درگیری همچنان ادامه داشت، با عقب‌نشینی ناهماهنگ نیروهای جناح راست، عقبه‌ نیروهای عمل‌کننده در خط خالی شد و درحالی‌که تعدادی از رزمندگان در خط می‌جنگیدند، سایرین به عقب برگشتند و بدین‌ترتیب، عملیات به موفقیت نینجامید. نیروهای خودی پس از بازگشت به عقب، در خط قبل از عملیات مستقر شدند و به تحکیم مواضع پرداختند.[۳] در این عملیات، 50 نفر از نیروهای خودی که 30 نفر آنان از نیروهای بسیج و سپاه بودند، به شهادت رسیدند و بالغ‌بر 140 نفر زخمی شدند. از نیروهای عراقی نیز حدود 20 کشته و تعدادی مجروح بر جای ماند.[۴] همچنین یک دستگاه تانک، یک نفربر، 7 انبار مهمات، یک تیربار و یک خودرو ارتش عراق منهدم شد.[۵]

گزارش- 37

شماری از نیروهای تیپ1 لشکر21 حمزه‌ ارتش با مشارکت تعدادی از نیروهای سپاه، عملیات محدودی را در 5 کیلومتری جنوب‌غربی دزفول با هدف تصرف خاکریزی موسوم به "خاکریز هندلی" در کنار "کانال هندلی"* انجام دادند که به‌دلیل هشیاری و مقاومت نیروهای دشمن و ضعف فرماندهی خودی در هدایتِ عملیات نیروها، ناگزیر به عقب برگشتند. واحد عملیات سپاه اهواز در گزارشی، دلیل موفق‌نشدن عملیات را عواملی ازجمله تعجیل در اجرای عملیات به‌دلیل اصرار فرمانده تیپ1 لشکر21 حمزه، کمبود وسایل مهندسی ازجمله بولدزر، هوشیاری و شدت آتش دشمن و از طرف دیگر، ضعف فرماندهی خودی در هدایت نیروها اعلام کرد. در این عملیات، 7 سرباز شهید و 20 نفر مجروح شدند.[۶] کمبود نیروهای سپاه پاسداران از دیگر مشکلات این محور به شمار می‌رفت که دلیل آن بیشتر، اتمام مأموریت نیروهای خط، بیمارشدن تعدادی از نیروها براثر گرمای شدید هوا و هم‌زمانی اجرای عملیات در چند محور بود.[۷]

گزارش- 38

امروز در محور (صالح) مشطط (شهدا) در جنوب‌غربی دزفول، نیروهای تیپ3 لشکر21 حمزه با اجرای عملیاتی قصد تصرف بخش‌هایی از شمال تپه‌ کوت کاپون - که از نیروی دشمن خالی بود - را داشتند که این عملیات به‌دلیل ضعف مهندسی و ناهماهنگی در فرماندهی ناکام ماند.[۸] بنا بر مکاتبات واحد عملیات سپاه اهواز با واحد طرح و عملیات ستاد مرکزی سپاه پاسداران در تهران، دلیل اصرار بر اجرای عملیات در این منطقه، اصلاح و تقویت خط پدافندی بود، چنان‌که واحد مهندسی سپاه پاسداران از پنج روز قبل، با حضور در این منطقه، موفق شده بود بیش از یک کیلومتر خاکریز احداث کند، اما در این مدت، 3 بولدوزر و یک لودر براثر آتش دشمن از کار افتادند و به‌دلیل نداشتن بولدوزر، کار متوقف شد و این خطر وجود داشت که دشمن خاکریز را تصرف کند.[۹] ادامه‌ عملیات به کسب آمادگی نیروها و اقداماتی ازجمله تأمین وسایل مهندسی (به‌ویژه لودر) بستگی داشت. بنابراین، فرماندهان سپاه کوشیدند تا فرمانده تیپ3 لشکر21 حمزه را متقاعد کنند که عملیات را به‌مدت 48 ساعت به تعویق بیندازد که این امر محقق نشد. گزارش مسئول واحد عملیات سپاه دزفول دراین‌باره چنین است: «در مورخه‌3/5/60، من همراه با برادر (غلامعلی) رشید و احمد غلامپور جهت هماهنگ‌کردن عملیات مشطط و عملیات کرخه پیش سرهنگ روحانی‌شمس رفتیم. در آنجا، حدود دو سه ساعت بحث شد. بسیار سعی کردیم که شاید بتوانیم طرح را 48 ساعت به تعویق بیندازیم، ولی موفق نشدیم، چون گفتند دستور آمده که حتماً عملیات باید شب انجام گیرد.»* در همین‌ باره رحیم صفوی (مسئول ستاد عملیات جنوب سپاه) نیز در گزارشی به یوسف کلاهدوز قائم‌مقام سپاه پاسداران، ازجمله دلایل اجرای عملیات و نتایج آن را چنین ذکر کرده است: «درمورد عملیات دزفول، دو نکته قابل‌ذکر است: 1. اظهارات فرماندهان گردان‌های عمل‌کننده و فرمانده تیپ3 لشکر21 حمزه در پذیرفتن نظریات سپاه و عدم توانایی در اجرای عملیات و آماده‌نبودن شناسایی و اینکه فقط به‌خاطر فشار فرمانده لشکر و قولی که به شورای‌عالی دفاع داده بود، عملیات می‌بایست انجام بگیرد. 2. [در] عملیاتی که تیپ3 در محور کوت کاپون، بدون هماهنگی سپاه و تنها به‌خاطر فشار فرمانده در اجرای عملیات انجام داده، حدود 17 نفر از برادران سرباز شهید و تعدادی مجروح شدند.»[۱۰]

گزارش- 39

ارتش عراق امروز شهر نوسود را گلوله‌باران کرد. در این حملات براثر اصابت گلوله‌های خمپاره به این شهر و انفجار آنها 2 پسربچه به شهادت رسیدند. شهر آبادان نیز به‌شدت زیر آتش توپ‌ها و ادوات ارتش عراق قرار گرفت. در گلوله‌باران این شهر چند خانه‌ مسکونی و تأسیسات دولتی آسیب دید.[۱۱] روز گذشته هم روستای ابن‌الحسین در منطقه دارخوین (جاده آبادان - اهواز در سه‌راهی شادگان)، هدف اصابت موشک کاتیوشای دشمن قرار گرفت که به زخمی‌شدن 2 کودک انجامید.[۱۲]

گزارش- 40

کمک‌های مردم مشهد و شیراز امروز به جبهه‌ها فرستاده شد. مؤسسه‌ خیریه‌ انصارالحجج مشهد با جمع‌آوری کمک‌های مردم، 300 کلمن آب، یک تن آلو، 6 تن ماست چکیده و یک تن خاکشیر و شکر به جبهه‌های ایلام و مریوان ارسال کرد. دفتر آیت‌الله دستغیب امام‌جمعه‌ شیراز نیز کمک‌های مردمی ارسالی از این دفتر را به جبهه چنین اعلام کرد: 1850 بطری شربت، 1100 بطری آب‌میوه، 1820 بسته خاکشیر، 720 قوطی کمپوت و 710 عدد پوشاک. علاوه‌بر اینها، 1600 کیلو گندم، 400 بطری آبلیمو، 100 کیلو شکر، 10 عدد یخدان و مبلغ 800,76 ریال وجه نقد ازطریق کمیته‌ امداد امام خمینی جمع‌آوری و به جبهه‌های جنگ فرستاده شد.[۱۳]

گزارش- 41

به ‌گزارش بخش عربی رادیو صوت‌الجماهیر، صدام حسین امروز از تعدادی از ارتشیان بخش پدافند هوایی نیروی هوایی عراق قدردانی کرد. وی در این مراسم خطاب به کارکنان این بخش گفت: «می‌خواستم قدردانی رهبری را از تلاش‌های شما در مقابله با هواپیماهای دشمن [ایران] به‌عنوان ردیابی و اسلحه به اطلاع شما برسانم. ردیاب‌ها وظایف خود را به‌طور صحیح انجام داده‌اند و عکس‌العمل آنها در رساندن خبر عبور هواپیماهای دشمن سریع بوده و همچنین عکس‌العمل سلاح‌ها سریع بوده و آتش در وقت مناسب گشوده شد و هواپیماهای دشمن مجبور به پرتاب محموله‌های خود در خارج از هدف گردیده‌اند.» وی افزود: «این توجه نه‌تنها منعکس‌کننده آمادگی فنی افسران و درجه‌داران است، بلکه احساس مسئولیت ملی ازسوی بخش دفاع هوایی عراق را نشان می‌دهد.» در ادامه این گزارش خبری آمده است که پس از این سخنان، صدام حسین داستان‌های دلیرانه مربوط به مقابله با هواپیماهای دشمن و سرنگون‌ساختن آنها را از زبان برخی حاضران گوش داد.[۱۴]

گزارش- 42

گروه‌های مسلح غیرقانونی در اقدامات امروز خود در شمال‌غرب و غرب کشور، یک نفر را شهید، یک نفر را زخمی و 3 نفر ازجمله مدیرکل پست استان آذربایجان‌غربی و یکی از همراهانش را اسیر کردند. امروز همچنین چند تن از عناصر کومه‌له و دمکرات تسلیم نیروهای خودی شدند. مدیرکل پست استان آذربایجان‌غربی و یکی از همکارانش هنگام بازگشت از مأموریت، در مسیر مهاباد به ارومیه، به کمین افراد مسلح گروه‌های ضدانقلاب افتادند و اسیر شدند.[۱۵] همچنین افراد وابسته به حزب دمکرات یک عملیات کمین در شهر مهاباد اجرا کردند که به شهادت یک نفر و اسارت یک تن دیگر به‌دست نیروهای این حزب انجامید.[۱۶] در تکاب، تعدادی از افراد مسلح گروه‌های غیرقانونی به نیروهای مستقر در پایگاه سوم گردان130 حمله کردند که در این درگیری، یکی از سربازان پایگاه زخمی شد و خسارت‌هایی نیز به مهاجمان وارد آمد.[۱۷] امروز همچنین یکی از اعضای گروه کومه‌له همراه پدر و برادرش، خود را به سپاه پاسداران پاوه معرفی کرد و اسلحه‌اش را تحویل داد. این فرد چندی پیش، همراه 3 فرد مسلح گروه کومه‌له دستگیر شده بود و در زندان سپاه پاسداران پاوه به سر می‌برد، که در جریان مبادله‌ اسرا دوباره دراختیار این گروه قرار گرفت.[۱۸] یکی از افراد حزب دمکرات کردستان ایران نیز درحالی‌که یک اسلحه‌ کلاشینکف همراه داشت، خود را به سپاه پاسداران جوانرود تسلیم و امان‌نامه دریافت کرد.[۱۹]

گزارش- 43

در اقدامات امروز افراد سازمان مجاهدین خلق (منافقین) و چریک‌های فدایی خلق 3 نفر مجروح شدند و خساراتی به‌ بار آمد. امروز هنگام سحر یک تیم عملیاتی سازمان مجاهدین خلق به خانه‌ بخشدار رضوان‌شهر در استان گیلان - که به‌اتفاق خانواده‌اش مشغول صرف سحری بود - هجوم بردند و با شکستن شیشه‌ پنجره، 2 نارنجک جنگی به ‌داخل خانه پرتاب کردند که براثر انفجار نارنجک‌ها 3 نفر مورد اصابت ترکش‌های نارنجک قرار گرفتند و به‌شدت مجروح شدند. مجروحان بلافاصله به بیمارستان شهید بهشتی در بندر انزلی انتقال یافتند. به‌دلیل شدت جراحات وارد‌شده، پزشکان ناچار به قطع پای همسر بخشدار و خارج‌کردن طحال خواهر همسر وی شدند.[۲۰] با تلاش نیروهای سپاه قبل از پایان روز، چند تن از مهاجمان شناسایی شدند و یکی از آنان درحالی‌که چند بمب آتش‌زا و دست‌ساز و یک قبضه اسلحه به همراه داشت، دستگیر شد.[۲۱] همچنین صبح امروز، یکی از کارکنان هواپیمایی کشوری هنگام رفتن به محل کار خود، مورد سوءقصد قرار گرفت و براثر اصابت گلوله مجروح شد.[۲۲] ساعت 7 صبح نیز 2 نارنجک به‌سوی نیروهای بسیج در خیابان مهرآباد جنوبی پرتاب شد. در همین حمله، یکی از نیروهای بسیج به‌دلیل اصابت 6 گلوله مهاجمان به وی مجروح شد.[۲۳] ساعت 20:15 نیز، 3 فرد مسلح به اسلحه‌ یوزی به منزل حاکم شرع و رئیس دادگاه انقلاب اسلامی بابل هجوم بردند که با واکنش محافظ وی مواجه شدند. در درگیری متقابل، یکی از مهاجمان کشته شد و 2 نفر دیگر گریختند. از فرد کشته‌شده یک اسلحه یوزی و 3 خشاب پرُ به دست آمد. رئیس دادگاه انقلاب اسلامی بابل در گفت‌وگو با خبرگزاری پارس گفت: مهاجمان احتمالاً وابسته به گروه چریک‌های فدایی خلق (شاخه اشرف دهقان) بوده‌اند.[۲۴] همچنین دو موتورسوار جوان که قبلاً منزل سرپرست کمیته شهرک غرب تهران را شناسایی کرده بودند، هنگام افطار، 2 بمب آتش‌زای قوی به‌داخل خانه‌اش پرتاب کردند که یکی از آنها منفجر شد و براثر انفجار آن، شیشه‌های این منزل و خانه‌های اطراف شکست. همچنین منزل این پاسدار دچار حریق شد و خسارت مالی به بار آمد، ولی به کسی آسیب نرسید.[۲۵]

گزارش- 44

افراد وابسته به گروه‌های مسلح غیرقانونی امروز در بیرجند، کرمانشاه و تهران، سه محل عرضه‌ کتاب و نشریه را به آتش کشیدند. در شهر بیرجند، یک مغازه‌ کتاب‌فروشی واقع در بازار نو این شهر، ساعت 3 بامداد، به آتش کشیده شد و کتاب‌های موجود در آن، که دینی و مذهبی بودند، سوخت.[۲۶] در حادثه مشابهی در کرمانشاه، یک دکه‌ فروش نشریات اسلامی با بمب آتش‌زا به آتش کشیده شد.[۲۷] در ابتدای خیابان سرگرد سخایی تهران نیز یک دکه‌ مطبوعاتی براثر پرتاب بمب آتش‌زا طمعه‌ حریق شد و همه کتاب‌ها، نشریات و روزنامه‌های درون آن از بین رفت. افراد مهاجم قبل از روشن‌شدن هوا با شکستن قفل و بازکردن در کیوسک، بمب را داخل دکه انداخته بودند. حریق با تلاش عوامل آتش‌نشانی خاموش شد.[۲۸]

گزارش- 45

یکی از عوامل بمب‌گذاری‌های استان خوزستان که از اوایل انقلاب زیر لوله‌های نفت این استان بمب جاسازی می‌کرد، در درگیری با نیروهای سپاه مجروح و سپس دستگیر شد. نیروهای سپاه پس از شناسایی این فرد - که اهل آبادان بود و در بمب‌گذاری‌ها و خرابکاری‌های پیش از جنگ در خوزستان نیز دست داشت - با حکم دادستانی، ساعت 21، به منزل وی واقع در منازل سازمانی انرژی اتمی در بوشهر رفتند تا دستگیرش کنند، اما او پس از کمی مقاومت، گریخت و در جریان تعقیب، درحالی‌که قصد خلع سلاح مأموران را داشت، از ناحیه‌ شکم هدف گلوله قرار گرفت و دستگیر شد.[۲۹] مرکز پلیس تهران هم از کشف یک بمب دست‌ساز در خیابان مطهری تهران خبر داد.[۳۰]

گزارش- 46

در محاکمه‌ مجدد، محمدرضا سعادتی عضو کادر مرکزی سازمان مجاهدین خلق (منافقین) به اعدام محکوم شد. براساس حکم دادگاه انقلاب مرکز، اتهامات سعادتی به این شرح است: 1. شرکت در قتل شهید محمد کچویی مدیر زندان اوین (طبق اعتراف خودش) ازطریق رابطه با کاظم افجه‌ای قاتل شهید کچویی.* 2. ارتباط مداوم با کادر مرکزی سازمان مجاهدین خلق از درون زندان. 3. استمرار جاسوسی از داخل زندان.[۳۱] شایان ذکر است که سعادتی در سال 1358، در ملاقات با یکی از افراد سازمان جاسوسی شوروی - که دبیر اول سفارت نیز بود - به‌منظور ارائه‌ اسناد طبقه‌بندی‌شده، دستگیر و پس از محاکمه، به‌جرم ارتباط ویژه اطلاعاتی با عوامل کا.گ.ب. (سازمان جاسوسی شوروی) و سفارت شوروی در تهران و جاسوسی برای آنها به 10 سال زندان محکوم شده بود.**

گزارش- 47

روابط عمومی ستاد مرکزی سپاه پاسداران با انتشار اطلاعیه‌ای از کشف 5 خانه‌ تیمی سازمان مارکسیستی - مائوئیستی پیکار در راه آزادی طبقه‌ کارگر - که انبار بزرگ مهمات و مرکز انتشاراتی آنان بود - خبر داد. در بخشی از این اطلاعیه، میزان و نوع سلاح‌ها، مهمات و تجهیزات کشف‌شده چنین ذکر شده است: 1. سلاح‌های کمری در انواع مختلف، 120 قبضه. 2. سلاح ژ3 و ام1، 60 قبضه. 3. انواع مسلسل یوزی و ام3، 40 قبضه. 4. انواع نارنجک دستی و دست‌ساز، 1200 عدد. 5. انواع فشنگ در کالبیر‌های مختلف، 10 هزار عدد. 6. تیربار ژ3، چندین قبضه. 7. گاز اشک‌آور، 50 عدد. 8. مواد منفجره تی.‌ان.‌تی. در ابعاد یک‌چهارم پوندی، 2 کارتن بزرگ. همچنین انواع و اقسام دیگری از تجهیزات جنگی در انبار دیگری به شرح زیر کشف و ضبط شد: 1. سلاح ژ3، 80 قبضه. 2. نارنجک، 150 عدد. 3. تیربار کلاشینکف و ژ3، 2 قبضه. 4. بی‌سیم کوچک و بزرگ، 10 دستگاه. 5. گاز اشک‌آور، 20 عدد. 6. فشنگ، بیش از 30 هزار عدد. 7. مقادیر بسیاری سرنیزه، کلاه آهنی و دیگر تجهیزات جنگی. مراکز انتشارات و اسناد و تجهیزات به‌دست آمده از آنها نیز به این شرح می‌باشد: 1. اسناد درون‌سازمانی سال‌های گذشته‌ سازمان، اسناد دست‌نویس کنگره‌ها و انتخابات رهبری سازمان و مدارک بسیار دیگری دراین‌زمینه. 2. مراکز تدارکات همراه با 4 دستگاه فتواستنسیل، 6 دستگاه تکثیر، یک دستگاه تایپ آی‌.پی‌.ام،‌ 4 هزار بسته کاغذ و 2 کارتن مرکب. 3. کشف مرکز جمع‌آوری تجهیزات الکترونیک سازمان که در پوشش یک مغازه‌ یخچال‌سازی فعالیت داشت که به‌همراه یک چک به مبلغ 5/1 میلیون تومان دستگیر و ضبط شد. دررابطه‌با کشف مراکز فوق، عده‌ای از اعضای گروهک تروریستی پیکار دستگیر و به مقامات قضایی تحویل داده شدند.[۳۲]

گزارش- 48

صبح امروز، پیکر 13 شهید که 9 نفر از آنان در روز انتخابات ریاست‌جمهوری و انتخابات میان‌دوره‌ای مجلس شورای اسلامی (جمعه 2 مرداد 1360) به‌دست افراد مسلح سازمان مجاهدین خلق (منافقین) و سایر گروه‌های ضدانقلاب به شهادت رسیده بودند،* از مسجد ارک تهران به‌سمت بهشت زهرا(س) تشییع شد.[۳۳] آیت‌الله مهدوی کنی وزیر کشور، درباره شهادت این افراد گفت: برادران پاسدار و مأموران انتظامی نهایت سعی خود را کردند تا این انتخابات با کمترین مشکل و درگیری برگزار شود، ولی متأسفانه افراد ضدانقلاب در چند مورد اقدامات ناجوانمردانه‌ای انجام دادند. در روز انتخابات، 50 نفر دستگیر شدند، اما در جریان برگزاری انتخابات، درگیری‌ها مقطعی بود که به تیراندازی انجامید. در حوزه‌های اخذ رأی در سراسر کشور نیز درگیری مشاهده نشد و کار رأی‌گیری در جوی آرام انجام شد. وی افزود: استقبال مردم از این انتخابات چشمگیر و بیشتر از انتخابات گذشته بود و ضدانقلاب نتوانست در اراده‌ مردم رأی‌دهنده اثر بگذارد.[۳۴]

گزارش- 49

پس از پیشنهاد دولت عراق* مبنی‌بر برقراری آتش‌بس در جنگ ایران و عراق به مناسبت حلول ماه مبارک رمضان - که به تأیید برخی شخصیت‌ها و مقامات چند کشور رسید - وزارت امور خارجه‌ جمهوری اسلامی ایران با صدور بیانیه‌ای موضع دولت ایران را دراین‌باره اعلام کرد. در این بیانیه، ابتدا با مرزبندی میان عده‌ای از حامیان این پیشنهاد و رژیم عراق، همراهی عدة معدودی از شخصیت‌های مورد احترام دولت جمهوری اسلامی با زمزمه‌های صدام گنگ و مبهم خوانده شده است و در ادامه، با طرح پنج سؤال، ضمن بررسی انگیزه‌ رژیم عراق از این پیشنهاد، برقراری آتش‌بس در ماه مبارک رمضان توطئه‌ای دانسته شده که صرفاً به بهره‌برداری از اعتقاد و باور مسلمانان جهان به وحدت و مبارزه با صهیونیسم می‌پردازد. در بخش‌ پایانی بیانیه‌ نیز موضع دولت ایران دربرابر این پیشنهاد چنین بیان شده است: «این برادران که با تمسک به ماه مبارک رمضان، خواهان آتش‌بس ازسوی ایران هستند و یقیناً می‌دانید که در قرآن کریم به مسلمانان توصیه شده است تا در کنار تجاوزشده و مظلوم برعلیه تجاوزگر وارد کارزار شوند، گرچه ما خود قدرت مبارزه با تجاوزگر را در خود احساس می‌کنیم، ولی با این وصف، آیا نمی‌بایستی حداقل به‌صورت لفظی، این برادران، تجاوزگر [را] محکوم می‌کردند؟ و آیا محکوم‌ساختن تجاوزگر کمکی برای پایان تجاوز نیست؟ ... برای ما دعوت برای آتش‌بس درحالی‌که تجاوزگر در خاک ماست، دعوتی برای خروج از اسلام و اصول بدیهی آن است، ولی با این وصف، ما علاقه‌ این برادران مورد احترام خود را برای بسیج همه‌جانبه برای مبارزه با امپریالیسم و صهیونیسم درک می‌کنیم و لهذا اعلام می‌کنیم که علی‌رغم وجود تجاوز در مرزهای غربی و جنوبی کشورمان، حاضریم همراه همه‌ خلق‌های مسلمان جهان اعم از عرب و ترک و افریقایی و آسیایی علیه صهیونیسم و امپریالیسم به جنگ برخیزیم و ملت ما در سه سال گذشته نشان داده است که در این میثاق خود جدی است و برای آنکه ملت ما بتواند چنین کند، باید بتواند در مرزهای خود، تجاوز امریکا را که درقالب جنگ تحمیلی صدام جلوه‌گر شده است [دفع کند.] ... ملت ما به هیچ‌کس اجازه نمی‌دهد که برخلاف میل و اراده‌ او به پیروزی حق بر باطل و اسلام بر کفر، به ضرر اسلام و غلبه‌ کفر، آتش‌بس را بپذیرد.»[۳۵]

گزارش- 50

با انتشار خبر استقبال برخی کشورها از پیشنهاد عراق مبنی‌بر اجرای آتش‌بس در ماه مبارک رمضان، سید احمد زرهانی نماینده‌ مردم دزفول در مجلس شورای اسلامی، امروز در نامه‌ای خطاب به احمد سکوتوره نماینده‌ هیئت صلح منتخب سازمان کنفراس اسلامی و رئیس‌جمهور گینه بیسائو، به گوشه‌ای از واقعیت‌های جنگ اشاره کرده و پیشنهاد عراق را اقدامی تبلیغاتی خوانده که با سیاست‌های این کشور مبنی‌بر گلوله‌باران شهرهای مرزی و کشتار مردم عادی در تضاد است. بخش‌هایی از این نامه - که در روزنامه‌های امروز کشور انتشار یافت - بدین شرح است: باسمه تعالی برادر مسلمان و انقلابی احمد سکوتوره رئیس‌جمهور مردم گینه بیسائو، پس از سلام، شما نیز مستحضرید که قبل از حلول ماه مبارک رمضان، صدام حسین در رسانه‌های گروهی دنیا اعلام کرد که طالب آتش‌بس به‌خاطر عظمت و احترام ماه رمضان است. این پیشنهاد صدام که ظاهراً از موضع صلح‌طلبی و مبارزه با صهیونیسم مطرح شده است، متأسفانه برخی از مردم دنیا و شخصیت‌های ارزشمند جهان سوم و خاورمیانه به‌ویژه حضرت‌عالی را تحت‌تأثیر قرار داده است و شما نیز خواهان پاسخ مثبت ازجانب ایران به این پیشنهاد شده‌اید. جای بسی نگرانی است که صدام منافق با توسل به شیوه‌های تبلیغاتی حتی توانسته است افراد صاحب‌نظر و متعهدی چون شما را دچار توهم و اشتباه کند؛ صدام که به تحریک امریکا جنگ و تجاوز را در یکی از ماه‌های حرام و با حمایت وسیع کشورهای مرتجع و وابسته‌ منطقه آغاز نموده است. وی علاوه‌بر اشغال بخش وسیعی از مرزها و خاک میهن اسلامی، هر روز با موشک‌های غول‌پیکر زمین‌به‌زمین و توپ‌های دوربرد، برخلاف همه‌ معیارهای بین‌المللی جنگ، ده‌ها نفر غیرنظامی و زن و کودک را در شهرهای بزرگ ما به ‌شهادت می‌رساند؛ در همین ماه مبارک رمضان، ارتش متجاوز عراق چندین‌بار، مردم بی‌گناه اهواز، آبادان، دزفول و غرب کشور را به خاک و خون کشانده و در حساس‌ترین روز ماه رمضان؛ یعنی روز بیست‌و‌یکم، سالروز شهادت جانشین برحق پیغمبر و امام بزرگوار شیعیان، ساعتی پس از طلوع آفتاب درحالی‌که هزاران تن از مردم مسلمان و مبارز دزفول مراسم بزرگداشت و عزاداری شهادت امام علی(ع) را برگزار کرده بودند، توپخانه‌های دوربرد صدام بی‌رحم‌تر از ارتش اسرائیل، خیابان‌ها و اماکن شهر را به توپ بست و مردم بی‌دفاع و روزه‌دار را به خاک و خون کشاند که درنتیجه یک زن و یک مرد و یک کودک در خانه و خیابان، شهید و چندین نفر دیگر به‌شدت مجروح شدند و این جنایت در روزهای بعد نیز در دیگر شهرهای جنگی تکرار شده است.[۳۶]

گزارش- 51

مخالفان جمهوری اسلامی در خارج از کشور، به شیوه‌های گوناگون درصدد ضربه‌زدن به جمهوری اسلامی و مقابله با حکومت ایران می‌باشند. خبرگزاری کویت به نقل از روزنامه ساندی تایمز (چاپ لندن) اعلام کرد که ژنرال بهرام آریانا رئیس ستاد مشترک اسبق ایران، ستادی مرکب از 50 افسر سابق ارتش برای هماهنگ‌کردن یک قیام مسلحانه در سراسر ایران تشکیل داده است. ستاد وی در مرز ایران و ترکیه واقع است و هدف از تشکیل آن هماهنگ‌کردن مبارزه علیه رژیم آیت‌الله خمینی است.[۳۷] همچنین خبرگزاری یونایتدپرس از قول پلیس فیلیپین گزارش داد که در درگیری‌ای که بین دانشجویان مخالف و طرف‌دار حکومت ایران روی داد، دست‌کم 12 تن مجروح شدند. همین گزارش حاکی است که پلیس حداقل 33 تن از تظاهرکنندگان را دستگیر و سلاح‌های سردی را که آنان با خود حمل می‌کردند، ضبط کرد. درباره جزئیات این حادثه گزارش دیگری مخابره نشده است.[۳۸]

گزارش- 52

درپی اعلام خبر سقوط یک هواپیمای باربری آرژانتینی در خاک روسیه، امروز چند نشریه و خبرگزاری غربی با ایجاد یک موج رسانه‌ای ضدایرانی ادعا کردند این هواپیما پس از حمل تجهیزات نظامی از اسرائیل به ایران، در بازگشت دچار این سانحه شده است. سردمدار این جریان رسانه‌ای نشریه ساندی‌ تایمز (هفته‌نامة چاپ لندن) بود که خبرگزاری‌های رویتر و آسوشیتدپرس و رادیو لندن به نقل از آن خبرهایی را منتشر کردند. در این گزارش‌ها ادعا شده است که سقوط هواپیما از یک معامله محرمانه اسلحه شامل 360 قطعه یدکی و مهمات میان اسرائیل و ایران پرده‌ برداشت و هواپیمای ساقط‌شده پس از سومین مرحله تحویل تسلیحات به تهران، عازم اسرائیل بود که در حریم هوایی روسیه سرنگون شده است.[۳۹] در این گزارش همچنین اعلام شده که این اطلاعات از قول یک معامله‌کننده سوئیسی اسلحه که شریک این معامله بوده نقل شده است. گفته وی، قرار بوده 12 محموله تجهیزات امریکایی ازطریق لارناکا در قبرس به یک شرکت اسرائیلی با واسطه‌گری یک شرکت انگلیسی تحویل داده شود تا دراختیار ایران قرار گیرد. در این گزارش همچنین آمده، به‌رغم آنکه خبرگزاری تاس اعلام کرده هواپیمای مزبور در برخورد با یک هواپیمای روسی سقوط کرده، منابع اطلاعاتی غرب بر این عقیده‌اند که هواپیمای باربری آرژانتینی به‌وسیله یک جنگنده‌ شوروی سرنگون شده است.[۴۰]

گزارش- 53

روزنامه عربی‌زبان الوطن العربی (چاپ فرانسه) - که از حمایت‌های مالی دولت عراق برخوردار است - مصاحبه‌ای با طارق عزیز معاون نخست‌وزیر عراق را دستاویز نوشتن مقاله‌ای درباره‌ جنگ ایران و عراق قرار داده و در آن به‌زعم خود به دلایل پشت پرده جنگ پرداخته است. نویسنده این مقاله‌ با اشاره به اینکه رژیم عراق از دید ناسیونالسیم عربی به ایران، جنگ و زمینه‌های بروز آن می‌نگرد، بر ادعای این رژیم مبنی‌بر مالکیت بر بخشی از اراضی ایران تأکید کرده و نوشته است: طارق عزیز در ابتدا این سؤال را مطرح کرده است که آیا عراق را باید برای شروع این جنگ مسئول دانست؟ و در جواب به نکته‌ متفاوتی اشاره می‌کند که امکان به‌وجودآوردن یک دید واقعی را سبب می‌گردد و می‌توان آن را سنگ محک محکمی برای اصول (می‌توان این امر را سنگ محک ایدئولوژی نیز نامید) و منافع در مفهوم یک شعور حکومتی دانست. او درباره سنگ محک ایدئولوژی به این نتیجه رسیده که ایران، که یک کشور غیرعرب است، دربرابر عراقی که حزب سوسیالیستی بعث عرب آن را هدایت می‌‌کند و دربرابر اکثریت ملیت عربی، قادر به استقامت نیست و درمورد ایران، موضوع مربوط به دفاع از حاکمیت عراق و استقلال بین‌المللی و بالاخره آبراه اروندرود و همچنین مکان پرارزش خوزستان در داخل حکومت ایران می‌شود. در ادامه مقاله آمده است: طارق عزیز در بررسی خود تأکید داشت که عراق دربرابر جنبش‌های انقلاب در ایران همواره روش مثبتی اختیار کرده است. به‌خاطر همین موضوع، در آن زمان، مدتی درخصوص درخواست‌های قانونی مردم عرب در خوزستان، اقدامی انجام نداد و کاملاً خود را از این موضوع کنار کشیده بود و هم‌زمان با شروع جنگ، به ‌همان نسبت نیز سیاست مراعات عراق دربرابر رهبران جدید ایران تغییر شکل داد و از همان لحظه، عراق برای احقاق حقوق خود و مناطقی که ایران آنها را اشغال کرده بود و آ‌براه اروندرود به جنگ پرداخت و حمایت خود را از حقوق قانونی مردم عرب در خوزستان نیز مخفی نکرد. طارق عزیز دراین‌باره تأکید کرد که عراق دربرابر ایران به‌دنبال اهدافی نیست؛ یعنی هیچ‌گونه جاه‌طلبی ندارد و بیشتر برای او شناسایی حقوق قانونی‌اش ازسوی ایران اهمیت دارد.[۴۱]

گزارش- 54

خبرگزاری پارس به نقل از منابعی که آنها را موثق خواند، از سفر ناموفق وزیر دفاع عراق به کویت برای جلب نظر این کشور برای دریافت کمک‌های نظامی خبر داد. براساس این گزارش: «در این گفت‌وگوها که با طرح دوساله ازجانب عراقی‌ها انجام شد، نخست‌ درخواست رژیم عراق درمورد دراختیارگذاشتن افراد توپخانه‌ از کشورهای خلیج‌فارس مطرح شد، که به‌گفته منبع مزبور، هیئت عراقی قبل از ورود به کویت، از اردن و سعودی دیدن کرده و این مسئله را با اردن مطرح می‌کند که مقامات اردن به‌بهانه اینکه کادر توپخانه کم دارند و نمی‌توانند دراین‌زمینه به عراق کمک کنند، از جواب مثبت به این خواسته رژیم بعث خودداری می‌کنند و کویت نیز گویا مشابه اردن این درخواست را رد می‌کند. مقام مزبور طبق اطلاعات موثق از این هیئت عراقی اطلاع داد که عراق دو لشکر تازه‌نفس با تجهیزات کامل آماده کرده که در نظر دارد به‌زودی وارد جبهه کند. مسئله دوم هیئت عراقی، مذاکره جهت خرید اسلحه‌های ساخت شوروی [است] که به عراق نمی‌فروشد و عراق درصدد است که ازطریق کویت به‌ دست آورد، ولی هیئت نظامی کویتی نیز که یک‌ هفته قبل از شوروی به کویت بازگشته، ظاهراً نتوانسته است مقامات شوروی را جهت خرید اسلحه‌های مورد لزوم کویت، که مشابه آن قبلاً به عراق داده نشد، قانع کنند. و شاید شوروی با این احتمال که شاید در دسترس عراق قرار گیرد، به کویت هم نداده است.»[۴۲]

گزارش- 55

اخبار انتشاریافته، از افزایش حمل کالا و سوخت ازطریق مرزهای غربی و جنوبی به عراق حکایت دارد. این کشور همچنین برای ساخت نیروگاه با فرانسه قرارداد امضا کرد. خبرگزاری کویت از امان، پایتخت اردن، به نقل از "طریق کافی" مدیرعامل حمل‌ونقل زمینی عراق - اردن، اعلام کرد: این شرکت که سال گذشته کار خود را تنها با سرمایه 50 میلیون دلار آغاز کرد، برای توسعه اقداماتش 100 کامیون به تعداد قبلی که 700 دستگاه بود، اضافه کرده است و در مرحله اول، به حمل‌ونقل کالاهای مورد نیاز عراق و اردن خواهد پرداخت.[۴۳] خبرگزاری پارس هم از کویت اعلام کرد: هر شب، 46 تانکر حامل گاز مایع از کویت به عراق حمل می‌شود. این تانکرها را پلیس کویت تا مرز همراهی می‌کند.[۴۴] در همین حال، وزیر صنایع و معادن عراق نیز اعلام کرد که کشورش برای ساختن نیروگاه‌هایی به ارزش 81 میلیون و 270 هزار دلار، با یک شرکت فرانسوی قراردادی امضا کرده است که براساس آن، این شرکت در 33 ماه، 48 نیروگاه در چندین نقطه عراق، احداث خواهد کرد.[۴۵]

ضمیمه گزارش36: تدابیر پیش‌بینی‌شده در طرح مانور عملیات شهید چمران برای تثبیت منطقه عملیاتی برای پشتیبانی از نیروهای خط‌شکن و تثبیت منطقه در این عملیات، تدابیری نیز اندیشیده شده که بخش‌هایی از آن چنین است: «الف) چند تانک چیفتن برای مقابله با ضدحمله‌های دشمن جلو رود و در ایستگاه7 در نزدیکی محل استقرار برادران ژاندارمری قرار گیرد تا از نیروهای خط حمایت کند. ب) چند هلیکوپتر کبرای هوانیروز آمادة عملیات باشد تا هنگام ضدحمله و عقب‌نشینی دشمن بتوانند وارد عمل شوند. ج) مسئولیت برقراری و تنظیم شبکه‌ مخابراتی طرح برعهده‌ ارتش جمهوری اسلامی قرار گیرد. د) یک واحد ده‌نفره از برادران سپاه برای رساندن مهمات به نیروهای مهاجم (تک‌کننده) در پشت خط مقدم آماده باشند تا درصورت لزوم این مأموریت را انجام دهند. هـ.) یک واحد امداد دوازده‌نفره شامل برادران سپاه و ارتش برای تخلیه‌ مجروحان و شهیدان، با مسئولیت ارتش در پشت خط مقدم آماده‌ انجام‌دادن وظیفه باشند. و) واحد مهندسی و تخریب متشکل از برادران سپاه و ارتش که برای خنثی‌سازی میدان‌های مین و تله‌های انفجاری، مأمور به گروهان تأمین می‌باشند، مسئولیت آن با ارتش جمهوری اسلامی است. ز) سلاح‌های سازمانی واحدهای شرکت‌کننده و طرح تیربار ژ3، آرپی.جی، نارنجک‌های دستی و تفنگی [اندیشیده شود]. پشتیبانی آتش در عملیات هم این‌گونه طراحی شده است: مدت 20 دقیقه قبل از اجرای عملیات، واحدهای توپخانه‌ ارتش جمهوری اسلامی (105، 130، 203 میلی‌متری)، که واحد توپخانه‌ 105 میلی‌متری در قسمت جنوبی جاده روی مواضع دشمن و واحدهای توپخانه‌ 130 و 203 در قسمت شمالی جاده تا کناره [رودخانه] کارون (فیاضیه)، آتش تهیه اجرا کنند و پس از پایان 20 دقیقه، 40 موشک کاتیوشا بر مواضع در سمت شمالی جاده تا کناره‌ کارون پرتاب کنند، سپس آتش واحد توپخانه ‌105 میلی‌متری متوقف شود، اما فعالیت واحدهای توپخانه ‌130 و 203 واقع در قسمت شمالی جاده روی مواضع دشمن تا پایان عملیات کماکان ادامه یابد. علاوه‌بر محور اصلی عملیات، پیش‌بینی شده بود برای برهم‌زدن تمرکز نیروهای دشمن، نیرویی به استعداد دو گروه ده‌نفره ازسمت جبهه‌ ایستگاه7، خود را به خاکریزهای دشمن در کنار جاده برساند و در طول عملیات روی سنگرهای دشمن آتش بریزد تا توجه دشمن بیشتر به این قسمت معطوف شود. نیروهای شرکت‌کننده در عملیات ایذایی از برادران سپاه بودند و مسئولیت آنها با ستاد عملیات سپاه پاسداران ایستگاه7 [آبادان] بود.»[۴۶] ضمیمه گزارش46: چگونگی ترور محمد کچویی به‌دست کاظم افجه‌ای شهید محمد کچویی متولد سال 1329، از چهره‌های مبارز قبل از انقلاب اسلامی بود که در سال 1353، به دستور رژیم شاه دستگیر و به حبس ابد محکوم شد. وی پس از پیروزی انقلاب، به‌عنوان مدیر زندان اوین انتخاب شد و ازجمله افرادی بود که به‌ کارکردن روی فکر زندانیان سیاسی به‌خصوص هواداران سازمان مجاهدین خلق (منافقین) اعتقاد داشت. کاظم افجه‌ای از کسانی بود که شهید کچویی روی اعتقاداتش کار کرده بود.[۴۷] در کتاب خاطرات عزت‌شاهی در معرفی کاظم افجه‌ای و ارتباطش با محمدرضا سعادتی و همچنین نقش وی در ترور شهید کچویی آمده است: «کاظم افجه‌ای به‌دلیل فعالیت در سازمان مجاهدین خلق و ضدیت با جمهوری اسلامی، دستگیر [شده بود] و در زندان به سر می‌برد. آقای کچویی روی این جوان کار فکری کرده بود. او نیز وانمود می‌کرد که معقول شده است؛ لذا مورد اعتماد مسئولین و نگهبانان زندان بود و آزادانه به هر کجای زندان که می‌خواست می‌رفت. کار افجه‌ای تظاهر و فریبی بیش نبود، چراکه او ارتباط خود را با محمدرضا سعادتی از سران سازمان، در زندان، حفظ کرده بود و از او خط می‌گرفت. پس از انفجار حزب جمهوری اسلامی (7 تیر 1360)، تعدادی از هواداران و اعضای مجاهدین در زندان با شنیدن این خبر شروع به خواندن سرود و پایکوبی کردند و جو زندان را ملتهب کرده، به‌هم ریختند. آقای گیلانی و آقای لاجوردی آنها را به محوطه‌ زندان اوین آوردند و به صحبت [با آنها] و نصیحت آنها پرداختند. افجه‌ای وقتی متوجه این برنامه شد، از موقعیت خود در میان نگهبان‌ها و زندان سوءاستفاده کرد و اسلحه‌ای را از نگهبانی گرفت و به‌سوی محوطه خیز برداشت تا آقایان گیلانی و لاجوردی را ترور کند، اما کچویی متوجه شد و وقتی خواست جلویش را بگیرد تیری از اسلحه‌ افجه‌ای خارج شد و به‌ سر شهید کچویی اصابت و نقش زمینش کرد. بعد، افجه‌ای فرار نمود و از آنجا که به ورودی‌ها و خروجی‌های زندان آشنا بود، خود را به پشت‌بام ساختمان اداره‌ زندان‌ها (دادستانی) رساند و از آنجا خودش را پرت کرد و کشته شد.[۴۸] سازمان با اعلام اینکه این اقدام یک کار سازمانی بوده، در نشریه‌ مجاهد ادعا کرد افجه‌ای که به استخدام زندان اوین درآمده بود، در شب 8 تیر 1360، خارج از زندان با رابط سازمانی خود ملاقات می‌کند و برای ترور آقایان محمدی گیلانی، لاجوردی و کچویی توجیه می‌شود و یک اسلحه‌ کمری به‌عنوان اولین سلاح سازمانی دریافت می‌کند، سپس ظهر روز هشتم با غافلگیرکردن این افراد، به‌سمت لاجوردی شلیک می‌کند که کچویی برای دفاع از لاجوردی خود را روی او پرتاب کرده، هدف اصابت گلوله قرار می‌گیرد.»[۴۹]

ضمیمه دوم گزارش46: گزارشی از رابطة اطلاعاتی سازمان مجاهدین خلق (منافقین) با سازمان جاسوسی شوروی (کا.گ.ب.) محمدرضا سعادتی از اعضای اصلی، سرشناس و باسابقه‌ سازمان* 6 اردیبهشت 1358، در ملاقات با دبیر اول سفارت شوروی در یکی از خانه‌های امن سازمان در حوالی میدان هفت‌تیر تهران، به‌منظور ارائه‌ اسناد حساس و طبقه‌بندی‌شدة اطلاعاتی، دستگیر شد. ماجرای برقراری روابط اطلاعاتی سازمان مجاهدین خلق (منافقین) با شوروی - که بخش‌هایی از این اطلاعات ازطریق سعادتی دراختیار کا.گ.ب. قرار می‌گرفت - به نقل از کتاب سازمان مجاهدین خلق - پیدایی تا فرجام (1384 - 1344) چنین است: متعاقب دستور صادره از "کمیته‌ مرکزی حزب کمونیست اتحاد جماهیر شوروی" رزیدنسی [پایگاه] کا.گ.ب. در تهران موفق شد در روز 14 فوریه‌ 1979 (25 بهمن 1357)، مستقیماً با مرکز رهبری دو سازمان مجاهدین خلق و فداییان [چریک‌های فدایی] خلق تماس بگیرد. این کار توسط ولادیمیر فیسینکو [فیزنکو] (V. Fisenko) که از افسران رزیدنسی و از کارشناسان مسائل ایران محسوب می‌شد و به‌دلیل داشتن موهای مشکی و چشمان قهوه‌ای تیره، شباهت فراوانی به ایرانی‌ها داشت - صورت گرفت. آن روز فیسینکو مستقیماً با مراجعه به مرکز رهبری هر دو سازمان مجاهدین خلق و فداییان خلق، خود را نماینده‌ رسمی اتحاد جماهیر شوروی برای گفت‌وگو و "تماس مستقیم" با آنان معرفی کرد. سران دو سازمان، ابتدا تردید و دودلی نشان دادند [و گفتند]: «ما چنین پیشنهادی را نمی‌پذیریم؛ زیرا در شرایط فعلی، مقام‌های رژیم جدید ایران می‌توانند مسئله‌ تماس‌های بین ما و شوروی را بهانه قرار دهند و ما را به‌عنوان بازوی سرخ مسکو به همه معرفی کنند!» بالاخره قرار شد که تماس‌های مورد نظر، به‌صورت غیرمستقیم در اروپا انجام گیرد. در این ملاقات، هر دو گروه مجاهدین خلق و فداییان، از دولت شوروی، تقاضای ارسال فوری اسلحه داشتند، ولی فیسینکو به‌جای جواب، فقط به بیان این مطلب بسنده کرد که خواسته‌های آنان را به مسکو گزارش خواهد داد. مجاهدین خلق در این تماس، یک شماره‌ تلفن مربوط به یکی از خانه‌های امن خود در تهران را به مأمور شوروی دادند تا درصورت نیاز فوری، بتوان با آنها تماس گرفت، ولی فداییان ترجیح دادند که این کار را نکنند و کار خود را زیاد به روس‌ها گره نزنند. تماس مذکور در بعدازظهر 25 بهمن (14 فوریه) صورت گرفت. روابط کا.گ.ب. با سازمان به‌خوبی پیش می‌رفت و گسترش می‌یافت؛ زیرا پایگاه کا.گ.ب. در تهران، ازطریق فیسینکو، توانسته بود پس از مدتی رهبران سازمان را متقاعد کند که روس‌ها می‌توانند تماس‌های خود را با آنان به‌صورتی کاملاً محرمانه و با درنظرگرفتن کلیه‌ جوانب احتیاط، به‌گونه‌ای برقرار کنند که مقام‌های رژیم جدید در ایران هرگز نتوانند به ارتباط‌ها پی ببرند. ازسوی سازمان نیز اطلاعات مهم و قابل‌توجهی دراختیار مقام‌های سفارت شوروی قرار می‌گرفت؛ ازجمله اخبار مهمی که به مقام‌های اطلاعاتی روسیة شوروی رسید، این بود که در جریان حمله به ارگان‌های رژیم شاه "آرشیو اسناد ساواک" دراختیار سازمان، قرار گرفته است. وقتی این خبر را به مرکز منتقل کردیم، آنها بلافاصله از خود واکنش نشان دادند و طی تلگرامی از مسکو، خطاب به ما چنین نوشتند: «... بلادرنگ با مجاهدین تماس بگیرید و از آنها پرونده‌ سرلشکر مقربی در ساواک را بخواهید...» ماجرای سرلشکر مقربی، یکی از بزرگ‌ترین اشتباهات رزیدنسی کا.گ.ب. در تهران محسوب می‌شد و به همین جهت، زیاد هم حیرت‌انگیز نبود که مقام‌های مرکز در مسکو این‌چنین تشنه‌ آگاهی از علل لورفتن سرلشکر مقربی باشند. این درخواست روس‌ها نیز توسط سعادتی به سازمان منعکس [شد] و شخصی به نام اکبر طریقی - که از اعضای سازمان بود و در دادستانی انقلاب اسلامی کار می‌کرد - با استفاده از حکم دادستان انقلاب که به وی اجازه‌ امانت‌گرفتن پرونده‌های مأمورین ضداطلاعات ارتش را داده بود، در تاریخ 29/1/58، به‌طور غیرمجاز اقدام به گرفتن پرونده‌ مقربی می‌نماید و پرونده را دراختیار سازمان قرار می‌دهد. در آن زمان، گنادی کازانکین رئیس شعبه‌ جاسوسی سیاسی (PI) به‌عنوان رزیدنت کا.گ.ب. در ایران فعالیت می‌کرد. او با رسیدن تلگرام مسکو، درمورد پرونده‌ سرلشکر مقربی،* اقدام به احضار فیسینکو کرد و با نشان‌دادن متن تلگرام، به او دستور داد که فوراً با رابط خود در سازمان مجاهدین خلق تماس بگیرد. کوزیچکین، که در اتاق رئیس شعبه‌ PI حضور داشته، به‌عنوان یک شاهد عینی، مکالمه مزبور را در خاطرات خود نقل کرده است. وی می‌نویسد: «فیسینکو، در پاسخ به دستور کازانکین، گفت: "همین الآن به شهر می‌روم و بعد از بررسی اوضاع، برای پرهیز از تعقیب و مراقبت، تلفنی با رابطم تماس می‌گیرم." ولی کازانکین، که تصمیم فیسینکو را نمی‌پسندید، با لحنی هیجان‌زده به او پاسخ داد:"این کار جز وقت تلف‌کردن بیهوده، نتیجه‌ای ندارد، فوراً از همین سفارتخانه به او تلفن کن." فیسینکو امتناع کرد و گفت:"ولی این کار خطرناک است!" در جواب او، کازانکین - مصرانه - دستور داد: "هیچ خطری ندارد؛ ساواک از بین رفته، هیچ‌کس به تلفن‌های ما گوش نخواهد داد. همین الآن از سفارتخانه به رابطت تلفن کن." فیسینکو، که چاره‌ دیگری نداشت، از همان‌جا با رابط خود تماس گرفت و بعد از آنکه مطلب را به‌طور مختصر در میان گذاشت، با او قرار ملاقاتی ترتیب داد.» رابط فیسینکو شخصی بود به نام سعادتی که یکی از رهبران سازمان مجاهدین خلق محسوب می‌شد. قرار ملاقاتشان را نیز در یکی از خانه‌های امن مجاهدین گذاشتند.* نیروهای اطلاعاتی - امنیتی جمهوری نوپای اسلامی، از چندی قبل، ارتباطات مشکوک با عوامل سازمان جاسوسی شوروی را به‌دقت زیر نظر داشتند. کوزیچکین چگونگی دستگیری سعادتی را به نقل از فیسینکو [این‌طور] بیان می‌کند: «در روز موعود، فیسینکو به‌همراه یکی از مأموران رزیدنسی به نام علی‌اف و راننده‌ عملیاتی رزیدنسی عازم محل ملاقات شد. پس از کمی تفحص و بررسی اوضاع ازنظر مراقبتی، اتومبیل آنها - که پلاک سیاسی داشته است - یک کوچه پایین‌تر از محل ملاقات توقف کرد. فیسینکو به‌اتفاق راننده از اتومبیل پیاده شدند و به‌سمت ساختمان مورد نظر به راه افتادند و علی‌اف در خیابان روبه‌روی محل ملاقات به مراقبت پرداخت تا چنانچه خطری پیش آمد، به فیسینکو علامت دهد. همه ‌چیز آرام و طبیعی بود. فیسینکو زنگ در ساختمان را به صدا درآورد. در باز شد و او وارد راهرو گردید و سپس زنگ در آپارتمان طبقه همکف (همان محل ملاقات) را فشار داد. در بلافاصله باز شد. فیسینکو با ورود به داخل سالن مورد نظر، محمدرضا سعادتی را - ایستاده - پشت میزش مشاهده کرد؛ با قیافه‌ رنگ‌پریده همیشگی‌اش. یک پرونده قطور نیز روی میز مشاهده می‌شد. در این موقع، درِ پشت سر فیسینکو به‌شدت بسته شد و زمانی‌که او برگشت تا علت را دریابد، با چهار مرد مسلح مواجه شد که به‌سوی او و سعادتی نشانه رفته‌اند. یکی از آن چهار مرد به‌سوی فیسینکو آمد و درحالی‌که سلاح کمری‌اش را روی سینه‌ او فشار داد، از وی خواست که خود را معرفی کند. فیسینکو در آغاز، خود را به نفهمی زده، چنین وانمود کرد که ساختمان را عوضی گرفته و اشتباهی وارد شده است، ولی مرد مسلح، به نام او را صدا زد و اظهار داشت می‌داند که وی برای به‌دست‌آوردن پرونده‌ روی میز بدان‌جا آمده است. جای انکاری باقی نماند، فیسینکو مصونیت سیاسی‌اش را عنوان کرد. مأموران از بازداشت فیسینکو خودداری کردند و وی را همراه سه نفر مأمور دیگر سفارت شوروی مجبور به خروج از محل نمودند.» قسمت‌هایی از گزارش چگونگی دستگیری و بازپرسی سعادتی توسط مأموران سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و دادستانی انقلاب، به این شرح است: «ضمن مراقبت از اتومبیل سیاسی شوروی، در مورخه‌ 5/2/58، مشاهده گردید که یک نفر مرد روسی از اتومبیل پیاده [شد] و در خیابان دیبا منشعب از خیابان روزولت، وارد شرکت نولکو - که یک مؤسسه‌ صنعتی است - گردید. در بررسی بعدی، مشخص شد که مرد روسی به نام ولادیمیر فیسینکو [فیزنکو]، دبیر اول سفارت شوروی می‌باشد و مرد تماس‌گیرنده، یکی از رهبران سازمان مجاهدین خلق است. ... چون معلوم بود که رهبر مجاهدین در ساعت 17 مورخه‌ 6/2/58 و یا 7/2/58 (در قرار ملاقات یدکی) افسر اطلاعاتی شوروی [را] - جهت مبادله‌ اسناد و مدارک - ملاقات می‌نماید، لذا بررسی‌های لازم به عمل آمد و طی طراحی، مأمورین سپاه پاسداران انقلاب هدایت شدند که 5 دقیقه قبل از شروع ملاقات، مأمورین به شرکت وارد [شوند] و مرد تماس‌گیرنده و مدارک را ضبط نمایند. ... پس از دستگیری مرد تماس‌گیرنده، فیسینکو جهت ورود به شرکت نولکو مراجعه نمود، ولی توسط مأمورین به او تکلیف شد که از شرکت خارج شود و بعد از خروج از شرکت، فیسینکو سوار اتومبیلی که توسط سه نفر مأمور شوروی هدایت می‌شد، گردید و منطقه را ترک نمود. در بازرسی بدنی از مرد تماس‌گیرنده، مشخص شد که مسلح به اسلحه کمری می‌باشد و نیز در جست‌وجوی مقدماتی از وسایل شرکت، یادداشتی که حاکی‌از همکاری این شخص با سرویس اطلاعات شوروی می‌باشد، به دست آمد. ... محمدرضا سعادتی اعتراف نمود که در اوایل اسفندماه 57، در تظاهراتی که در دانشگاه تهران ازطرف سازمان مجاهدین خلق ترتیب یافته بود، ولادیمیر فیسینکو خود را خبرنگار روزنامه‌ ایزوستیا (شوروی) معرفی [کرد] و ضمن طرح سؤالاتی درزمینه‌ سازمان جنبش [ملی مجاهدین] و هدف‌ها و برنامه‌های آن، اظهار علاقه نمود که باب مراوده را با نامبرده باز نماید؛ و درنتیجه، از آن تاریخ به بعد، ملاقات‌های منظم خصوصی بین سعادتی و افسر اطلاعاتی مورد بحث، برقرار گردیده است. محمدرضا سعادتی در ملاقات‌های دوم و سوم خود با فیسینکو، براثر سؤالات مختلفی که از ناحیه‌ بیگانه‌ مزبور درزمینه‌های مسئله‌ کردستان، حزب توده، موقعیت چریک‌های فدایی خلق، افسران اطلاعاتی سیا، اسناد و مدارک طبقه‌بندی‌شده‌ سازمان منحله‌ امنیت، امام خمینی، [و] وضع موقعیت معظم‌له در ایران طرح می‌نمود، متوجه شد که این شخص باید از جاسوسان شوروی باشد که در ملاقات‌ها قصد دارد اطلاعاتی را کسب نماید. به همین جهت، موضوع ارتباط خود را با بیگانه‌ مورد بحث، با یکی از رهبران جنبش مجاهدین به نام خسرو نظامی* مطرح [می‌کند] و ... هدایت می‌گردد که ملاقات‌های خود را - با نظر سازمان جنبش - با فیسینکو ادامه دهد.

نتایج بازجویی یادشده‌ بالا در مصاحبه‌ اولیه‌ خود، ضمن اعتراف به همکاری با سازمان جاسوسی شوروی در ایران، اظهار داشت که کلیه‌ ارتباطات او با فیسینکو، با هدایت و نظر خسرو نظامی بوده و به‌احتمال زیاد خسرو نظامی از عوامل سازمان جاسوسی شوروی است و خسرو نظامی، نامبرده را هدایت نموده که در رابطه‌ خود با افسر اطلاعاتی شوروی، درزمینه‌ تبادل اطلاعاتی ازطرف جنبش [مجاهدین خلق] به سازمان جاسوسی شوروی و اخذ وسایل و امکانات فنی، آموزشی و الکترونیک و عملیاتی از سازمان جاسوسی شوروی، برای تقویت اقدامات عملیاتی جاسوسی جنبش اقدام نماید که در ملاقات‌ها به همین ترتیب عمل نمود و افسران اطلاعاتی شوروی قول مساعدت همه‌گونه‌ای را به سازمان جنبش تعهد نموده‌اند. قبل از اینکه محمدرضا سعادتی در آخرین ملاقات خود با افسر اطلاعاتی شوروی حاضر شود، ... خسرو نظامی به سعادتی دستور داده که در این ملاقات، درمورد مسئله‌ افغانستان، موقعیت عراق و گروه‌های کرد عراقی در منطقه، شریعتمداری و آخرین وضعیت سیاسی ایران، درمورد هدف‌های دولت لیبی از نزدیکی به ایران، و امام خمینی تحقیق نماید و سؤال شود که سازمان جاسوسی شوروی در چه زمینه‌هایی به اطلاعات احتیاج دارد. خسرو نظامی، ضمن توجیه سعادتی درزمینه‌ اینکه آخرین وضعیت احزاب و سازمان‌های جنبش را در ایران برای فیسینکو تشریح نماید، دستور داده است که از افسر اطلاعاتی شوروی [درخواست کند] لیست اسامی افسران سازمان سیا و شبکه‌های اطلاعاتی آنها را دراختیار جنبش قرار دهد تا بتوانند مورد بهره‌برداری قرار دهند. ضمناً هر [وسیله‌ مورد نیاز] از وسایل الکترونیکی - فنی شامل ضبط‌صوت همراه با وسایل میکروفن‌گذاری و فرستنده‌های کوچک، دوربین‌های عکاسی کوچک، دستگاه تهیه‌ میکروفیلم، دستگاه استراق‌‌سمع از فاصله‌ 50 متری، دستگاه‌های رمز‌کننده تلفن و دستگاه‌های کنترل تلفن [را] تحویل جنبش نمایند و علاوه‌برآن، تجربیاتی که در امور اطلاعاتی، ضداطلاعاتی و نحوه‌ بایگانی اسناد طبقه‌بندی‌شده و تشکیل بایگانی دارند، به‌صورت بولتن‌هایی دراختیار جنبش قرار دهند. ...

نظریه باتوجه‌به شگرد کار سرویس اطلاعاتی شوروی و اظهارات متهم، که عموماً تناقض‌گویی‌های فراوان [در آن] وجود دارد و پاسخ‌های سؤالاتی که به ‌طرق گوناگون مطرح گردید [و] به‌صورت مشخص [توسط] سعادتی [بدان] جواب داده شد، به نظر می‌رسد، باتوجه‌به اینکه در سال‌های 47 و 48، مشارالیه در ذوب‌آهن اصفهان خدمت می‌کرده و با کارشناسان شوروی ارتباط داشته، از آن تاریخ توسط سرویس اطلاعاتی شوروی نشان شده و به استخدام شوروی درآمده است و خسرو نظامی نیز که هدایت‌کننده‌ ارتباطات او با مقامات شوروی می‌باشد، باید از عوامل شوروی در ایران باشد. ...»[۵۰]




منابع و مآخذ روزشمار 1360/05/04

  1. سند شماره 4611 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از عملیات آبادان به عملیات جنوب، 4/5/1360، سند تک‌برگی؛ و - سند شماره 91670 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: طرح عملیاتی شهید دکتر چمران از ستاد عملیات جنوب، مرداد 1360 صص 3 - 1.
  2. سند شماره 91670 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، پیشین.
  3. سند شماره 124737 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از مسئول ستاد ولایت فقیه به ستاد عملیاتی آبادان (اطلاعات عملیات)، 5/5/1360، صص 1 و 2.
  4. سند شماره 42679 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از عملیات سپاه اهواز به فرماندهی سپاه مرکز، 8/5/1360، سند تک‌برگی؛‌ و - سند شماره 78516 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از اطلاعات عملیات آبادان به اطلاعات عملیات خوزستان، 14/5/1360، صص 4 - 1.
  5. خبرگزاری پارس، نشریه‌ خبرها و گزارش‌ها (ایران در 24 ساعت گذشته)، شماره 129، 5/5/1360،‌ ص27،‌ آبادان - خبرگزاری پارس، 5/5/1360.
  6. سند شماره 42606 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از عملیات سپاه اهواز به طرح و برنامه‌ریزی عملیات ستاد مرکز، 4/5/1360، ص1؛ و - سند شماره 4608 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ستاد عملیاتی جنوب به طرح و برنامه‌ریزی عملیات و اطلاعات عملیات، 4/5/1360، صص 1 و 2.
  7. سند شماره 4602 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ستاد عملیات جنوب به طرح و برنامه عملیات مرکز (تهران)، 3/5/1360، سند تک‌برگی؛ و - سند شماره 4604 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از عملیات دزفول به ستاد عملیات جنوب، 3/5/1360، سند تک‌برگی؛ و - سند شماره 4613 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از سپاه جنوب، 4/5/1360، سند تک‌برگی.
  8. سند شماره 4610 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از عملیات دزفول به ستاد عملیات جنوب، 4/5/1360، سند تک‌برگی؛ و - سند شماره 4360 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: گزارش نوبه‌ای 24 ساعته واحد اطلاعات عملیات خوزستان به فرماندهی مرکز، 5/5/1360، ص1.
  9. سند شماره 42606 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، پیشین؛ و - سند شماره 4608 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، پیشین.
  10. سند شماره 153971 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از اهواز به تهران (قائم‌مقام)، 8/5/1360، سند تک‌برگی.
  11. سند شماره 4645 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ : از دفتر سیاسی و انتظامی استانداری خوزستان به معاونت سیاسی و اجتماعی وزارت کشور، 7/5/1360، سند تک‌برگی؛ و - روزنامه اطلاعات، 5/5/1360، ص16.
  12. سند شماره 4607 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: گزارش نوبه‌ای 24 ساعته ستاد عملیات سپاه پاسداران انقلاب اسلامی خوزستان، واحد اطلاعات عملیات به فرماندهی مرکز، 4/5/1360، ص2.
  13. روزنامه کیهان، 4/5/1360، ص3.
  14. خبرگزاری پارس، نشریه گزارش‌های ویژه، شماره 128، 5/5/1360، ص20 ضمیمه.
  15. خبرگزاری پارس، نشریه گزارش‌های ویژه، شماره 131، 8/5/1360، صص 8 و 31، ارومیه -‌ خبرگزاری پارس، 7/5/1360.
  16. سند شماره 4645 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ : از دفتر سیاسی و انتظامی استانداری خوزستان به معاونت سیاسی و اجتماعی وزارت کشور، 7/5/1360، سند تک‌برگی؛ و - روزنامه اطلاعات، 5/5/1360، ص16.
  17. سند شماره 196411 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: گزارش نوبه‌ای اطلاعاتی، از لشکر28 پیاده کردستان (رکن2)، شماره 47، 8/5/1360، ص1.
  18. روزنامه‌ اطلاعات، 4/5/1360، ص14؛ و - دفتر سیاسی نمایندگی امام در سپاه پاسداران، نشریه‌ رویدادها و تحلیل، شماره 21، 14/5/1360، ص30، پاوه.
  19. روزنامه‌ کیهان، 4/5/1360، ص3.
  20. روزنامه‌ اطلاعات، 5/5/1360،‌ص4؛ و - روزنامه‌ کیهان، 5/5/1360، ص14.
  21. خبرگزاری پارس، نشریه‌ گزارش‌های ویژه، شماره 132، 9/5/1360، ص18، رشت - خبرگزاری پارس، 8/5/1360.
  22. خبرگزاری پارس، نشریه گزارش‌های ویژه، شماره 128، 5/5/1360 ص11.
  23. خبرگزاری پارس، نشریه گزارش‌های ویژه، شماره 129، 6/5/1360، ص18.
  24. خبرگزاری پارس، نشریه‌ خبرها و گزارش‌ها (ایران در 24 ساعت گذشته)، شماره 129، 5/5/1360، صص 28 و 29، ساری - خبرگزاری پارس، 5/5/1360؛ و - روزنامه‌ اطلاعات، 7/5/1360، ص4؛ و - روزنامه‌ کیهان، 6/5/1360، ص14.
  25. روزنامه‌ کیهان، 5/5/1360، ص14.
  26. همان، ص15؛ و - روزنامه‌ اطلاعات، 5/5/1360، ص4.
  27. دفتر سیاسی نمایندگی امام در سپاه پاسداران، نشریه‌ رویدادها و تحلیل، شماره 21، 14/5/1360، ص29، کرمانشاه.
  28. روزنامه‌ کیهان، 4/5/1360، ص3.
  29. روزنامه‌ کیهان، 6/5/1360، ص3؛ و - سند شماره 42609 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از فرماندهی سپاه بوشهر به فرماندهی سپاه مرکز، 5/5/1360، سند تک‌برگی.
  30. روزنامه‌ کیهان، 5/5/1360، ص4؛ و - خبرگزاری پارس،‌ نشریه گزارش‌های ویژه، شماره 129، 6/5/1360، ص18.
  31. روزنامه‌ کیهان، 6/5/1360، ص3؛ و - خبرگزاری پارس، نشریه‌ خبرها و گزارش‌ها (ایران در 24 ساعت گذشته)، شماره 130، 6/5/1360، ص13،‌ تهران - خبرگزاری پارس، 6/5/1360؛ و - روزنامه‌ اطلاعات، 6/5/1360، ص12.
  32. خبرگزاری پارس، نشریه‌ خبرها و گزارش‌ها (ایران در 24 ساعت گذشته)، شماره 128، 4/5/1360، صص 13 و 14، تهران - خبرگزاری پارس، به نقل از روابط عمومی ستاد مرکزی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، 4/5/1360؛ و - روزنامه‌ کیهان، 4/5/1360، ص13.
  33. روزنامه‌ اطلاعات، 4/5/1360، ص2.
  34. روزنامه‌ کیهان، 5/5/1360، ص14؛ و - روزنامه‌ کیهان، 4/5/1360، ص2؛ و - روزنامه‌ اطلاعات، 5/5/1360، ص1.
  35. خبرگزاری پارس، نشریه‌ خبرها و گزارش‌ها (ایران در 24 ساعت گذشته)، شماره 128، 4/5/1360، صص 18 - 15، تهران - خبرگزاری پارس، 4/5/1360؛ و - روزنامه‌ اطلاعات، 5/5/1360، صص 1 و 2.
  36. روزنامه‌ اطلاعات، 8/5/1360، ص2.
  37. خبرگزاری پارس، نشریه گزارش‌های ویژه، شماره 128، 5/5/1360، ص17، لندن - خبرگزاری کویت، 4/5/1360.
  38. خبرگزاری پارس، نشریه گزارش‌های ویژه، شماره 129، 6/5/1360، ص36، فیلیپین - خبرگزاری یونایتدپرس، 5/5/1360.
  39. خبرگزاری پارس، نشریه گزارش‌های ویژه، شماره 128، 5/5/1360، ص1 ضمیمه، رادیو لندن، 4/5/1360.
  40. همان، صص 9 و 10، لندن - خبرگزاری رویتر، 4/5/1360؛ و - خبرگزاری پارس، نشریه گزارش‌های ویژه، شماره 129، 6/5/1360، ص10، لندن - خبرگزاری آسوشیتدپرس، 4/5/1360.
  41. اداره کل مطبوعات و رسانه‌های خارجی وزارت ارشاد اسلامی، نشریه‌ جنگ تحمیلی در مطبوعات عراق، 4/5/1360، شماره 3، صص 26 - 24.
  42. خبرگزاری پارس، نشریه گزارش‌های ویژه، شماره 128، 5/5/1360، ص8.
  43. همان، ص25، امان - خبرگزاری کویت، 4/5/1360.
  44. همان، ص9، کویت - خبرگزاری پارس، 4/5/1360.
  45. همان، ص25.
  46. سند شماره 91670 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، پیشین.
  47. محسن کاظمی، خاطرات عزت شاهی، تهران: انتشارات سوره مهر، چاپ ششم، مرداد 1386،‌ ص91.
  48. همان،‌ ص474.
  49. محمدصادق کوشکی، تبار ترور (مروری بر تاریخچه‌ و کارنامه تروریستی سازمان مجاهدین خلق)، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، تابستان 1387، ص232.
  50. همان، صص 427 - 420.