1364.05.04
روزشمار جنگ سال 1364 1364.05.04 | |
---|---|
نامهای دیگر | چهار مرداد |
تاریخ شمسی | 1364.05.04 |
تاریخ میلادی | 26 ژوئیه 1985 |
تاریخ قمری | 7 ذیقعده 1405 |
گزارش- 409
پاتك لشكر28 كردستان (ارتش) در ارتفاعات "سرهويز" براي عقب راندن نيروهاي عراقي و بازپسگيري مجدد منطقهاي كه در عمليات " قادر1" تصرف شدهبود، نهايتاً موفقيتي در پي نداشت. نيروهاي خودي در اين حمله - كه از روز گذشته تدارك شدهبود و شب قبل انجام گرفت - كاري از پيش نبردند و نهايتاً تا ساعت7 صبح امروز، عقبنشيني كردند.[۱] در گزارش قرارگاه حمزه (ارتش) در اينباره آمدهاست: «نيروهاي خودي به ارتفاع 1936 واقع در منطقة عملياتي قادر تك نموده و با دشمن درگير ميشوند، ليكن بهعلت آتش شديد دشمن، موفق نميشوند ارتفاع مذكور را تصرف كنند، بههمين دليل و بنا به دستور، عقبنشيني كردند.»[۲] به اين ترتيب در عملياتي كه در تداوم قادر، با عنوان " قادر2" انجام خواهد شد، ارتفاعات سرهويز نيز ضرورتاً به اهداف عمليات افزوده ميشود.
گزارش- 410
امروز روستاي "قرهداغ" صائيندژ كه قبلاً بههمت سپاه مسلح گرديده بود، مورد هجوم عناصر حزب دمكرات قرار گرفت.[۳] به گزارش اطلاعات صائيندژ، حمله به اين روستا در ساعت14:30 بهوسيلة "لك 2 از هيز افشار با استعداد 25 نفر مسلح به سلاح انفرادي و نيز مجهز به يك قبضه آر.پي.جي.، يك قبضه تيربار "قناسه" و دو قبضه "بيبيكلاش" انجام گرفتهاست. در اين حمله - كه تا ساعت21:30 ادامه داشتهاست - دو تن از اهالي اين روستا شهيد و هشت تن ديگر زخمي شدهاند؛ از نيروهاي معارض نيز چهار تن كشته و سه تن مجروح شدهاند، همچنين به يك باب مغازة داخل روستا تعرض شد و مبلغ دوازده هزار تومان از آن دزديدهاند و يك دستگاه تويوتا (حامل 30 هزار تومان متعلق به يك روستايي كه در صدد انتقال منزلش به شهر بودهاست) و يك باب منزل نيز به آتش كشيده شد.[۴] در ادامة گزارش، آمدهاست: «نسبت به زنان و دختران نيز تعرض و بيشرمي صورت گرفت كه با خشم [واكنش] روستائيان روبهرو شدهاند. همچنين معارضين مزبور قصد دارند به كلية روستاهايي كه توسط سپاه تسليح شدهاند، حمله كنند.» بر طبق اين گزارش، نيروهاي خودي با هماهنگي گروههاي ضربت مياندوآب و تكاب به تعقيب مهاجمان پرداختند.[۵] از سوي ديگر، برخي گزارشهاي رسيده به سپاه، از شهادت 8 تن و مجروح شدن 10 تن و اسارت 21 تن از نيروهاي دولتي حكايت ميكند كه به دليل اهميّت اين وقايع، حفاظت اطلاعات سپاه از حفاظت اطلاعات قرارگاه حمزه خواستار پيگيري دقيق و ميزان صحت و سقم و بررسي جوانب آن، شدهاست.[۶]
گزارش- 411
عدهاي از عناصر موسوم به "خلق عرب" كه بعد از پايان دورة فعاليت آشكار و رسمي جريانهاي خلق عرب در اوائل سال 1358، به فعاليتي صرفاً خشونتبار ادامه دادند، هويتي كاملاً وابسته به عراق يافتند و به يك عامل صرف جاسوسي و خرابكاري براي اين كشور تبديل شدند. با شروع جنگ، اين عده باز هم سقوط بيشتري كردند و در جنگ عليه ميهن خود نيز شركت داده شدند و حتي بعضاً نقش بازجو و شكنجهگر اسيران ايراني را به عهده گرفتند! يك گزارش كه امروز خبرگزاري جمهورياسلامي از اهواز مخابره كرده، عاقبت نافرجام بعضي از اينان را نشان ميدهد: «پانزده ايراني كه با ارتش بعثي عراق همكاري ميكردند، در جريان عمليات "قدس4" در شمال هورالهويزه به اسارت نيروهاي اسلام درآمدند. گزارشهاي رسيده به خبرگزاري جمهورياسلامي حاكي است اين پانزده تن - كه از اهالي بستان و هويزه هستند - اوايل جنگ به عراق پناهنده شدهبودند و رژيم عراق از وجود آنان بهعنوان پيشقراولان هور استفاده ميكرد. اين عده به هنگام حملة نيروهاي اسلام كوشيدند منطقة عملياتي را ترك و متواري شوند، ليكن رزمندگان اسلام آنان را محاصره و به اسارت خود درآوردند.»[۷]
گزارش- 412
در پي پناهنده شدن (بي سابقة) يك هليكوپتر جمهورياسلامي ايران با سه سرنشين به عراق، امروز نيز خبرگزاري جمهورياسلامي از گريز احتمالي يك فروند هليكوپتر ديگر به عراق، گزارش داد. اما اين خبر در هيچ يك از رسانههاي همگاني، حتي در كشور عراق - كه گفته ميشود اين هليكوپتر احتمالاً به آنجا پناهنده شدهاست - منعكس نشدهاست. به گزارش خبرگزاري جمهورياسلامي از باختران، يك فروند ديگر از هليكوپترهاي هوانيروز از عصر امروز تاكنون ناپديد شدهاست. گفته ميشود اين هليكوپتر نيز به خاك عراق رفتهاست. نام خلبان اين هليكوپتر كه از هليكوپترهاي عملياتي در عمليات شمالغرب بوده، مشخص است ليكن از تعداد سرنشينان آن هنگام فرار احتمالي، اطلاعي در دست نيست.[۸]
گزارش- 413
امروز صدامحسين در مصاحبهاي با خبرنگاران مصري، به سؤالات آنان دربارة بسيج امت عرب در مقابل دشمنان، جنگ ايران و عراق، روحية ايرانيها در جنگ و در برابر بمباران شهرها، ابتكارات صلح، از سرگرفته شدن فروش تجهيزات نظامي شوروي به عراق و ديگر مناسبات دو كشور، رابطة امريكا و عراق و موضع امريكا در خصوص جنگ، روابط مصر و عراق، همبستگي اعراب و تجاوز هواپيماهاي سوريه به حريم هوايي عراق، پاسخ گفت. صدامحسين با طرح اين سؤال كه "آيا ما قادر هستيم با دشمنان امت عرب بهطور انفرادي به مقابله برخيزيم؟" تأكيد كرد: «ما بهعنوان جزئي از امت عرب، در برابر هر تجاوز بايستي تمامي تواناييهايمان را در سطح كل امت عرب بسيج كنيم.» وي با اشاره به اينكه بعضيها گمان ميكنند دشمن عراق، دشمن امت عرب نيست، گفت: «اينها بايستي بدانند كه عراق بخشي از امت عرب است.» صدام افزود: «اگر دشمن هر كشور عرب، دشمن امت عرب تلقي گردد، در اين صورت دشمن يادشده بايستي بهاندازة قدرت امت عرب توانايي داشته باشد.» صدام در مورد جنگ ايران و عراق گفت: «به جنگ ايران و عراق مينگريم كه عراق در يك طرف اين جنگ ششساله است و در برابر سلاحهاي مشابه تسليحات اسرائيل جنگيد و همچنين با ارتشي جنگيد كه در همان مدارسي كه اسرائيليها تربيت ميشوند، تعليم ديدهاست و بعضي از آنها (ايرانيها) ميدان مين را مانند گوسفند باز ميكردند؛ آنها جهت بازكردن ميدانهاي مين، امواج پيدرپي انساني اعزام ميكردند. البته اين مسئله پايان يافتهاست و ديگر وجود خارجي ندارد. ما در چنين شرايطي جنگيديم. ما عرب هستيم و اعراب قادرند از اسلحة خود استفاده نمايند ولي بايستي با ايمان و با عقل از آن استفاده كنند.» صدام دربارة روحية ايرانيها براي ادامه دادن به جنگ، گفت: «طبيعي است اوضاع داخلي ايران در حال حاضر همانند پنج يا دو و يا حتي يك سال قبل نيست و طرفداري از ادامة جنگ در حال كاهش است. ما اطمينان داريم كه اكنون حتي خود خميني هم به اين مسئله پي برده است كه مسئله بلعيدن عراق و سرازير شدن به طرف ميهن عربي، خيالي بيش نيست، همانگونه كه تشكيل ارتش 20 ميليوني بيشتر از يك رؤيا نبوده و انگ شرم و ننگ خورده است. در قوانين زندگي معاصر چيزي كه بلعيدن كشورهاي همسايه از سوي كشوري را تجويز كند، وجود ندارد و در قوانين اسلام هم چيزي كه اجازه دهد مسلماني به ديگر مسلمانان به اين نحو تجاوز كند، وجود ندارد.» وي در قسمت ديگري از اين مصاحبه، در خصوص بمباران شهرها گفت: «ما هنگامي تهران را بمباران ميكنيم كه بصره مورد حمله قرار گرفتهباشد؛ اگر آنها بصره را بزنند، ما نيز تهران را ميزنيم؛ اگر فلان شهر ما را بزنند، ما نيز شهرهاي آنان را ميزنيم. رژيم ايران كه عليه عراق دست به تجاوز زده، اگر ميخواهد تهران آسيب نبيند بايد آسيب رساندن به عراق را خاتمه دهد؛ كسي كه صلح در تهران را ميخواهد، بايد متوقف ساختن جنگ را بخواهد و هيچ منطقي غير از اين وجود ندارد.» صدام همچنين در مورد روند ادامة ابتكارات براي خاتمه دادن به جنگ ايران و عراق، گفت: «اين ابتكارات ادامه دارد، ولي علت عدم توفيق آنها و به اجرا در نيامدن ابتكارات، مخالفت طرف ايراني است.» وي دربارة نقش ابرقدرتها در ادامة جنگ، گفت: «بروز يا توقف جنگ تنها به ارادة ابرقدرتها بستگي ندارد، بلكه ارادة ابرقدرتها در چارچوب ارادههاي طرفين جنگ معني پيدا ميكند، چون اگر طرفين متحارب خواهان صلح باشند، ابرقدرتها توان آن را ندارند كه آنها را مجبور به جنگ نمايند ولي هنگامي كه ابرقدرتها خواهان صلح باشند، بايد گفت كه اين خواست آنها بيتأثير نيست ولي در زمينة ميزان تأثير آن نبايد ارادة ملل را ناديده گرفت.» صدام در پاسخ به پرسش يكي از خبرنگاران دربارة از سرگرفته شدن فروش تجهيزات نظامي شوروي به عراق، گفت: «روابط ما با شورويها پيرامون معاملات تسليحاتي، روابطي قديمي است؛ موافقت و يا مخالفت شورويها در زمينة فروش تسليحات، چيزي است كه به ارادة آنها مربوط ميشود ولي بايد توجه داشت كه روابط تسليحاتي ميان دوكشور، روابطي قديمي است و بهطور قطع و يقين شورويها خواهان آن هستند كه اين روابط قطع نشود. ما تاكنون از روابط خود با شوروي رضايت داشتهايم، همچنين از روابط خود با امريكا در چارچوب خصوصياتي كه از روابط برشمردهايم، راضي هستيم و اين روابط، روابطي معمولي است.» وي در مورد موضع امريكا در برابر جنگ، گفت: «در نيمة دوم 1982، امريكاييها مايل بودند كه عراق از نظر نظامي آسيب ببيند، ولي اينكه ميزان اين آسيب مورد نظر آنها چهاندازه بودهاست را نميتوانيم بگوييم. پس از نيمة 1982، در ديدگاه امريكاييها تحولي به وجود آمد كه تحولي مثبت بوده كه به ديدگاه آنها نسبت به منطقه بهويژه ادامة جنگ، مربوط ميشود. آنها بهطور آشكار به ما گفتهاند كه مخالف جنگ هستند. عواملي وجود دارند كه نشان ميدهند امريكاييها مخالف ادامة جنگ هستند؛ عواملي نيز وجود دارند كه بايد با ديد بازتري مورد بررسي قرار گيرند، چرا كه به ايرانيها جنگافزار و قطعات يدكي غرب و امريكا ميرسد و در اين اواخر بازداشت تعدادي از افرادي كه جنگافزار به ايرانيها تحويل ميدادند را شنيديد. آنچه كه امريكاييها به ما ميگويند، اين است كه مخالف ادامة جنگ هستند و ما تاكنون چيزي كه دال بر عدم صداقت اين گفتار باشد، نديدهايم.» صدام سپس كمكهاي ليبي و سوريه به ايران را از عوامل طولاني شدن جنگ دانست و با اشاره به اينكه "اكنون عصر اتم و همكاري است، نه عصر انزوا"، گفت: «در حالي كه ميان ملل همكاري وجود دارد، پس چرا نبايد ميان كشورهاي امت عرب همكاري وجود داشتهباشد؟ چرا به جاي اينكه با بسياري از كشورهاي خارجي داد و ستد داشتهباشيم همان داد و ستد را ولو با كيفيت كمتر و يا مشابه، با مصر، اردن و يا سوريه برقرار نسازيم و پيروزيهاي مشتركي به دست نياوريم؟» وي دربارة اوضاع جاري اعراب گفت: «اگر وضع كنوني اعراب را با مقياسهاي جاري بسنجيم، ميبينيم كه شكافهاي زيادي در ميان آنان وجود دارد و مهمترين اين شكافها، حالت از هم پاشيدگي و اختلاف ميان برخي از اين كشورها است. متأسفانه بسياري از اعراب قدرت را در چارچوب منافع خود به كار ميبندند و به آن بهعنوان اقتدار قومي و با ديد فرهنگي، قومي و برادري نمينگرند؛ يعني هنگاميكه توپ و تانك و هواپيماهايشان زياد ميشود، بهجاي اينكه آن را براي حفظ صلح و استقلال به كار بگيرند، براي تضعيف صلح و استقلال از آن استفاده ميكنند، در چنين شرايطي برخي از كشورهاي عربي اينگونه ابزارهاي جنگي را عليه برادر خود به كار ميگيرند، به جاي اينكه سرزمين اشغال شدهاي را آزاد كنند و يا عوامل خير را فراهم كنند و با افزودن به عوامل ديگر، اقتدار امت عربي را تأمين كنند و در نتيجه اين امكان را به او بدهند تا سرزمين اشغالي خود را آزاد كند. اين حالت را نميتوان يك حالت سالم تلقي كرد بلكه اين حالت يك حالت ناهمگون است؛ اين حالت كنوني اعراب ناشي از رفتارهاي فردي بعضي از حكام است و عوامل اختلاف عواملي نيستند كه نمايانگر سير تاريخ باشد و يا تمايلات مردم عرب باشند؛ براي نمونه ليبي را مثال ميزنيم، اين كشور چند بار با مصر اختلاف پيدا كرد و چند بار هم اين كشور را به وحدت دعوت كرد؛ اين تمايل به وحدت سريع و همچنين حالت اختلاف ناشي از مزاج تند، هر دو منفي است... بعضي اعراب معتقدند كشورهاي عربي در جنگ شش روزه قدرت رزمي خوبي داشتند، چون شمشير بر قدرت بدني تكيه ميكند ولي هنگامي كه اسلحة جديد بر نيروي عقل استوار شد، اعراب عقب افتادند، اما شما كه مسائل را دنبال ميكنيد خوب ميدانيد كه اعراب در جنگ 1973 واقعيت جديدي را به وجود آوردند.» صدام سپس با اشاره به تجاوز هواپيماهاي سوري بهحريم هوايي عراق، گفت: «به فرماندهي كل نيروهاي مسلح گفته شده كه در صورت تكرار چنين اقدامي، هواپيماهاي سوريه را سرنگون سازند.» صدام با اشاره به اينكه اين تجاوزات همزمان با عمليات ايران در جبهه، بودهاست، افزود: «در فرهنگ عرب، اعراب و كشورهاي عربي مانند برادر هستند، اما يك حاكم عرب گاهي بخشي از امكانات ملّت را براي خود بهكار ميگيرد. من اطمينان دارم كه اگر الآن به سوريها بگويند "برويد و به عراق حمله كنيد"، آنها هرگز اين كار را نخواهند كرد ولي حاكم سوريه ميتواند با اوامر نظامي به ارتش خود بگويد كه ايرانيها با عراقيها در حال جنگ هستند، شما برويد ايرانيها را نجات بدهيد و با اين اقدام شما عراق مجبور خواهد شد واحدهايي از نيروي هوايي و دفاع هوايي خود را جهت مراقبت از مرزهاي خود با سوريه مستقر نمايد.»[۹]
گزارش- 414
در خطبههاي نماز جمعه، امام جمعة موقت تهران آقاي " امامي كاشاني" اميدوارانه به مسئله ضرورت بركناري صدام پرداخت و خبرهاي اعتراض به اقدامات تروريستي عراق و دعوت دبير شوراي همكاري خليجفارس از اعضاي شورا براي تشكيل جلسه جهت بررسي اين اقدامات، عراق را مورد توجه قرار داد: «الآن منطقه را رژيم عراق ناامن كرده و رژيم صدام امنيت منطقه را به خطر انداخته و ما بارها ميگفتيم كه اين رژيم صدام است كه منطقه را به ناامني كشيده است. دولتهاي خليجفارس نميخواستند اين را بپذيرند، ولي الآن پذيرفتهاند. در خبرها ديدم دبير شوراي همكاري خليجفارس گفته است كه اين شورا اجلاسيهاي تشكيل ميدهد تا ببيند چرا عراق دست به چنين كارهايي زده است؛ چرا اين قدر تروريست به اينجا و آنجا اعزام ميكند. بحرين وقتي فهميده است كه سيزده نفر از كساني كه در ارتش خودش بودند و براي عراق جاسوسي ميكردند را دستگير كرد و به عراق گفتهاست: "چرا اين كار را ميكني؟" و نمايندة عراق را بيرون كردهاست. عراق در كويت آن كار را كرده؛ در عربستان سعودي آن جنايت را كرده؛ در هر كجا از منطقه دستش برسد، جنايت ميكند. الآن دبير شوراي همكاري خليجفارس اعلام جلسه كرده و ميگويد: " بايد با اين حركات چه كرد؟" ما از اول ميگفتيم كه عامل تروريسم در منطقه، اين كثيف است كه تروريست تربيت ميكند.» وي براي حل اين بحران، خواستار بركناري صدام شد و توصيه كرد در مراسم حج، شخصيتهاي سياسي و مذهبي جهان اسلام براي اين ناامنيها و حذف اين عنصر خطرناك از عراق، فكري بكنند. آقاي كاشاني سپس با توجه دادن به اهميّت حج، پيشنهاد كرد: «وزراي امور خارجة كشورهاي اسلامي، كنفرانسهاي خود را در حج تشكيل دهند.»[۱۰]
گزارش- 415
روزنامة "گاردين" چاپ لندن، امروز در مقالة مربوط به جنگ، به جنبههاي مختلفي از جمله انتظار نابهجاي ايران از سرنگوني صدام و ايجاد شورش در ارتش عراق، اقدامات موفق صدام در كنار بيرحميهايش درداخل عراق، وضع خوب بصره و اقتصاد عراق و تأثير كمكهاي مالي كشورهاي عرب منطقه در بهبود وضع كنوني اقتصاد حكومت صدام، پرداختهاست. مقالة گاردين همچنين به حملات محدود اما مداوم ايران و نيز تأثير جنگ شهرها، اشاره دارد. در اين مقاله آمدهاست: «ايرانيها اميدوار هستند كه طولانيتر شدن جنگ موجب افزايش بروز ناآرامي در درون ارتش عراق شود. ارتش عراق تنها نيروي مؤثري است كه قادر به سرنگون ساختن صدامحسين - كه پايگاه قدرت آن يعني حزب بعث تنها يكصد هزار عضو دارد - ميباشد، اما عليرغم اعدام فرماندهان ناموفق، شواهد چنداني (اگر نگوييم هيچ شواهدي) در مورد اينكه يك چنين چيزي ممكن است به وقوع بپيوندد، وجود ندارد. رژيم صدامحسين با تمام بيرحميهاي خود، موفق شدهاست كه خود را بهطور اعجابانگيزي با واقعيتهاي سياسي مردم خود وفق دهد. در ميان وزاري عاليرتبة مورد انتخاب وي، هم از افراد مسيحي و هم از افراد كرد ديده ميشوند. ميليونها دلار صرف عمران و آباداني در مناطق شيعهنشين جنوب عراق شده است و در بصره نيز يك پوستر در همه جا به چشم ميخورد: تصويري از صدامحسين در حالي كه به حالت احترام در مقابل درب طلايي يك مسجد ايستاده است. با وجود طولاني بودن جنگ، صدام از صرف يك ميليون دينار جهت كشيدن ورقههاي طلا بر روي گنبد مساجد عراق [احتمالاً منظور عتبات متبركة عراق است] خودداري نكردهاست. در خيابانها آثار شاخصي از نارضايتي ديده نميشود. در شهر بصره كه بيش از بقيه به خطوط مقدم جبهه نزديك بوده و در جريان گلولهبارانهاي ايران در طول پنج سال گذشته متحمل حداقل ششصد قرباني شده، مغازهها به فعاليتهاي معمولي خود ادامه داده و انبوه اتومبيلها در مركز شهر به چشم ميخورد. زندگي در اين شهر براي خارجيها تفاوت قابل دركي دارد و هتل "شرايتون" محل اقامت آنها با كيسههاي شني احاطه شدهاست. از لحاظ اقتصادي، جنگ آثار گستردهاي را براي عراق به دنبال داشته اما ويرانكننده نيست. عراق قادر بودهاست كه با بهرهگيري از كمك سي ميليارد دلاري عربستان سعودي و ديگر كشورهاي حوزة خليجفارس و همچنين موافقت شركتهاي غربي با تمديد مهلت پرداخت بدهيهاي عراق، هنوز به ساختن جادهها، فاضلاب آبها و مراكز ذخيرة آب و همچنين بيمارستان و فرودگاه ادامه داده و خطوط راهآهن خود را گسترش دهد. همسايگان نگران عراق، اين كشور را از هر لحاظ تأمين كرده و ستونهايي از كاميونهاي مملو از تجهيزات تازه و كالاهاي مختلف را روانه جادههاي اين كشور كردهاند.» در مقالة گاردين همچنين دربارة عمليات محدود اما مداوم ايران آمدهاست: «اگرچه صحبت كردن از موفقيت عمدة ايران در مناطق كوهستاني بخش شمالي جبهه، ممكن است صحت نداشته باشد اما در اين ترديدي نيست كه تاكتيكهاي ايران مبتني بر ناخنك زدن به اراضي محدود در طول تقريباً تمامي خطوط 750 مايلي جبهه باعث شدهاست كه عراق در رابطه با تعيين مراكز تجمع نيروهاي ايراني دچار اشكال شده و نتواند تشخيص بدهد كه حملة بعدي در كدام منطقه خواهد بود. عراقيها بيميلي شديدي نسبت به از سرگيري بمباران هدفهاي غيرنظامي در تهران - كه به نظر ميرسد بر روي مردم ايران تأثير داشت - از خود نشان ميدهند اما سياست فعلي آنها مبتني بر مهار پيشرويهاي ايران نيز ظاهراً شانس پيروزي عراق را افزايش نميدهند، چون ايرانيها به تلفات خود اهميّتي نميدهند.»[۱۱]
گزارش- 416
دربارة تسليحات ايران و منابع تأمين آن، روزنامة انگليسي "تايمز مالي" نوشته است: «دولت تايوان در زمينة مبادلة سيصد تا چهارصد ميليون دلار تسليحات ساخت اين كشور با همين ميزان نفت خام، با دولت ايران به توافقهايي دست يافتهاست. اين تسليحات شامل اسلحههاي سبك نظير خمپاره، تفنگ، مهمات و گلولههاي توپ ميباشد.»[۱۲] از سوي ديگر، راديو اسرائيل نيز دربارة تسليحات ايران اعلام كرد: «حضور وزير سپاه پاسداران آقاي "محسن رفيقدوست" در طرابلس و مذاكرات وي با سران دولت ليبي، با نياز شديد حكومت اسلامي به دريافت سلاحهاي تازه نيز بدون ارتباط نيست. در گذشته گفته شد كه موشكهاي زمين به زمين "اسكاد - بي" كه از جانب رژيم تهران به سوي بغداد شليك گرديد، توسط ليبي در اختيار حكومت اسلامي ايران قرار داده شدهبود.»[۱۳]
گزارش- 417
بازتابها و پيآمدهاي ماجراي ربودن هواپيماي مسافري امريكا در فرودگاه بيروت، همچنان در خبرها مشاهده ميشود و دولتمردان امريكا هنوز با تبعات اين واقعه مواجه هستند. امروز وقتي وزير خارجة امريكا مراحل اختصاص دادن يك بودجة كلان جهت حفاظت هرچه بيشتر از سفارتخانههاي امريكا را دنبال ميكرد، در مجلس نمايندگان اين كشور باز هم اين حادثه و نوع برخورد امريكا با عوامل آن، محور بحثها بود. به گزارش يونايتدپرس، "جورج شولتز" وزير امور خارجة امريكا، با اعلام آمادگي جهت مقابله به مثل با "تروريسم بينالمللي"، خطاب به كميتة امور بينالمللي مجلس نمايندگان امريكا گفت: «ايالات متحده آماده است تا اقدامات خود را به مرحله اجرا درآورد، ولي بايد مراقب باشيم كه اين عمليات حتماً مؤثر واقع شود.» شولتز به نفع لايحة پيشنهادي وزارت خارجه مبنيبر اختصاص چهار ميليارد دلار براي ايمنسازي سفارتخانههاي امريكا در خارج، صحبت ميكرد. وي در مورد اين سؤال نمايندگان مجلس كه "در رابطه با ماجراي گروگانگيري تي.دبليو.اي چه كاري انجام شدهاست؟" گفت:«در اين جا هيچكس وجود ندارد كه مانند من مصمم به انجام اقدامات قاطع - از هر نوع ممكن - باشد، ولي اين اقدامات بايد حتماً مؤثر واقع شود، لذا من اذعان ميدارم كه اين اقدامات انجام خواهد شد اما ما بايد به مردم دنيا نشان دهيم كه وقتي ما شروع به كاري ميكنيم، آن كار را درست و مؤثر انجام خواهيم داد. ما در تلاش خود مصمم هستيم، ولي من فكر ميكنم عليرغم مصمم بودن، بايد براي پيآمدهاي اقدامات خود نيز آمادگي داشته باشيم.»[۱۴]
منابع و مآخذ روزشمار 1364/05/04
- ↑ سند شماره7 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: "گزارش عمليات قادر" گزارش راويان مجيد نداف، شهيد علي فتحي، جواد زمانزاده و مجيد مختاري، نشر مرداد 1364، ويرايش جديد 1380، ص 58.
- ↑ سند شمارة 022855. مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: گزارش نوبهاي قرارگاه تاكتيكي حمزه سيدالشهدا، ركن3، ش12 (4/5/1364).
- ↑ سند شمارة 226062 دفتر سياسي نمايندگي امام در سپاه بولتن "رويدادها" شماره56 (25/5/1364)، ص18، 4/5/1364.
- ↑ سند شمارة 428051 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: 5/5/1364، از اطلاعات صائيندژ، به اطلاعات قرارگاه حمزه.
- ↑ همان.
- ↑ سند شمارة 96851 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: 9/6/1364، از سازمان حفاظت اطلاعات سپاه، به حفاظت اطلاعات قرارگاه حمزه.
- ↑ خبرگزاري جمهورياسلامي، نشرية "گزارشهاي ويژه"، شمارة 129 (5/5/1364)، ص8 ، اهواز- خبرگزاري جمهورياسلامي، 4/5/1364.
- ↑ خبرگزاري جمهورياسلامي، نشرية "گزارشهاي ويژه"، شمارة 130 (6/5/1364)، ص6 ، باختران- خبرگزاري جمهورياسلامي، 5/5/1364.
- ↑ مأخذ 7، صص 3 تا 6 ، تهران - خبرگزاري جمهورياسلامي، 4/5/1364.
- ↑ روزنامة كيهان، 5/5/1364، ص22.
- ↑ مأخذ 7، صص 9 تا 11، لندن - خبرگزاري جمهورياسلامي، 4/5/1364.
- ↑ مأخذ 7، ص12، لندن.
- ↑ مأخذ 7، ص 29، راديو اسرائيل، 4/5/1364.
- ↑ مأخذ 10، ص 2، واشنگتن - به نقل از خبرگزاري يونايتدپرس.