1364.05.05: تفاوت میان نسخه‌ها

از دانشنامه روز شمار دفاع مقدس
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(صفحه‌ای تازه حاوی «'''<big>روزشمار جنگ</big>''' '''<big>پنجشنبــــــه</big>''' '''<big>16 آبان 1364</big>''' '''<big>23 صفر 1406</big>''' '''<big>7 نوامبر 1985</big>''' == 1 == در تلاش برای ادامه طرح‌ریزی و آماده‌سازی عملیات گسترده سپاه پاسداران در سال جاری در منطقه فاو عراق (که منطقه عملیاتی فدک نام‌گذا...» ایجاد کرد)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
 
سطر ۱: سطر ۱:
'''<big>روزشمار جنگ</big>'''
{{جعبه زندگینامه
|عنوان = روزشمار جنگ سال 1364
|نام = 1364.05.05
|نام دیگر=  پنج مرداد
|روز= 5 مرداد 1364
|تاریخ شمسی= 1364.05.05
|تاریخ میلادی= 27 ژوئیه 1985
|تاریخ قمری= 8 ذیقعده 1405
|اسامی عملیات=
|اسامی شهدا=
|اسامی اسرا=
}}
  <div class="bootstrap-btn">[[1359.05.05]]</div>
  <div class="bootstrap-btn">[[1360.05.05]]</div>
  <div class="bootstrap-btn">[[1361.05.05]]</div>
  <div class="bootstrap-btn">[[1362.05.05]]</div>
  <div class="bootstrap-btn">[[1363.05.05]]</div>
  <div class="bootstrap-btn">[[1365.05.05]]</div>
  <div class="bootstrap-btn">[[1366.05.05]]</div>


'''<big>پنجشنبــــــه</big>'''


'''<big>16 آبان  1364</big>'''
<div style="text-align:justify">


'''<big>23 صفر    1406</big>'''


'''<big>7 نوامبر 1985</big>'''
==  گزارش- 418 ==
امروز در مراحل آمادگي و طراحي مانور براي تداوم عمليات قادر - كه با عنوان "قادر2" انجام خواهد شد - و در چارچوب مأموريت كلي قرارگاه تاكتيكي حمزه سيدالشهدا(ع)، دستورهايي به يگان‌هاي عمل‌كننده ابلاغ گرديد:
«حمزه1 (نيروهايي از لشكر23 نوهد ارتش) با كمك گردان تكاور لشكر64 پياده [ارتش] در ساعت22:30 روز 6/5/1364 تك نموده، سه قلة ارتفاعات سراسپندار و ارتفاع 1636 را تصرف كنيد و يك خط پدافندي از ارتفاع 1636 تا شمال "ژارا" روي يال غربي ارتفاع 1636 به‌طرف ژارا تشكيل دهيد.
حمزه4 (تيپ قدس سپاه): به ارتفاعات سربولي و ارتفاعات سرهويز تك نموده و جهت تحكيم و تثبيت هدف‌هاي ياد شده، مجموعة ارتفاعات سربولي را به حمزه3 (لشكر28 ارتش) و سرقله‌هاي سرهويز را به حمزه5 (لشكر77 ارتش) واگذار نماييد.
حمزه3: پس از تك و تصرف ارتفاعات سربولي توسط حمزه4، ارتفاعات مزبور را تحكيم و تثبيت نماييد. حمزه5: آماده باشيد پس از تصرف قله‌هاي سرهويز توسط قرارگاه حمزه4، آن را تحكيم و تثبيت نماييد.» با توجه به اشكالات و ضعف‌هاي موجود، اين دستور عملياتي دوام نيافت و در همان روز ابلاغ، با دگرگوني مواجه گرديد! به اين ترتيب كه مأموريت واگذاري به حمزه1، چنين تغيير يافت:
«با نگرش به بازديد عناصر عملياتي اين قرارگاه (اصلي) در روز جاري از مواضع آن قرارگاه (حمزه1)، دستور فرماييد مأموريت واگذاري در دستور جزبه‌جز شماره7 را به شرح زير تغيير دهند و به‌مورد اجرا بگذارند.
با تلفيق گردان تكاور لشكر64 پياده با يك گروهان داوطلب از لشكر23، در ساعت23:30


== 1 ==
روز 6/5/1364 تك نموده، نيروهـاي دشمن را روي سه قـلة ارتـفاعات سراسپندار (79-67) و (80 ‏- 68) و ارتفاع 1636 (78 -67) منهدم و با گرفتن اسير از دشمن، نيروهاي عمل‏كننده به مواضع پدافندي خود مراجعه نمايند.»
در تلاش برای ادامه طرح‌ریزی و آماده‌سازی عملیات گسترده سپاه پاسداران در سال جاری در منطقه فاو عراق (که منطقه عملیاتی فدک نام‌گذاری شده است)، امروز در قرارگاه مرکزی سپاه پاسداران جلسه‌ای با حضور فرماندهان ارشد سپاه پاسداران: رحیم صفوی فرمانده نیروی زمینی سپاه، غلامعلی رشید مسئول معاونت عملیات نیروی زمینی سپاه، عزیز جعفری فرمانده قرارگاه قدس سپاه، عباس محتاج فرمانده قرارگاه سلمان و فرمانده ناحیه 4 سپاه، احمد غلامپور (جانشين قرارگاه كربلا) و... تشکیل شد. در این جلسه مسئولان نیروی زمینی سپاه، باتوجه‌به مشکلات بسیاری که در سر راه عبور از اروندرود و اجرای عملیات در منطقه فاو وجود دارد، مخالفت جدی خود را با اجرای عملیات در این منطقه اعلام کردند و برای اجرای عملیات در مناطق دیگر پیشنهادهایی دادند.
به اين ترتيب، حركت اصلي و عمده در اين مقطع از عمليات، يعني تصرف دو ارتفاع سرهويز و سربله به حمزه4 و يا به‌عبارت روشن‌تر به تيپ "قدس" سپاه واگذار شد.
[[رده:1]]
بنابراين از طرح اصلي اولية اصلاح خط و تداوم عمليات، اهداف گوشينه و سراسپندار حذف شد و فقط سربله باقي ماند، در حالي كه سرهويز هم با توجه به حوادث اخير و تك دشمن، به اهداف اضافه شد.<ref>سند شماره 7 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ، "گزارش علميات قادر"، گزارش راويان: مجيد نداف، شهيد علي فتحي، جواد زمان‌زاده، مجيد مختاري، نشر 1364، ويرايش جديد بهمن 1380، ص 58.</ref>
خلاصه‌ای از گزارش امروز راوی مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ در قرارگاه مرکزی سپاه، درباره دیدگاه‌های مسئولان نیروی زمینی سپاه چنین است:


پس از یک‌ روز وقفه در بررسی طرح‌‌های عملیاتی ـ که صرف پیگیری کار مهندسی در مناطق عملیاتی هور و فدک (منطقه عملیاتی فاو) گردید ـ از اوایل امروز بار دیگر مباحث اصلی عملیات آغاز شد. در طول روز مسئولان نیروی زمینی سپاه گفت‌وگو‌های بسیاری کردند و درباره مطالب متعددی ازجمله تأمین شرایط لازم برای اجرای عملیات تبادل‌نظر شد. به‌تدریج مباحث گسترده‌تر و موضوعات جدیدی مطرح شد تا جایی که غلامعلی رشید مسیر بحث را تغییر داد و گفت:
==  گزارش- 419 ==
امروز دو تن از فرماندهان نظامي عراق دربارة درگيري‌هاي منطقة شمالي (عمليات قادر1 و درگيري‌هاي پس از آن) با مطبوعات اين كشور مصاحبه كردند. خبرگزاري عراق گزارش داد: «سرلشكر "ضياءالدين جمال" فرمانده منطقة عملياتي در شمال جبهه‌هاي جنگ، در گفت‏وگويي با روزنامة "الثوره" گفت: "ايراني‌ها اقدام به حمله به مواضعي از نيروهاي عراقي در قله‌هاي دورافتاده به منظور دست يافتن به پيروزي، كردند و تصور مي‌كردند به سادگي اين كار را انجام خواهند داد." سرلشكر ضياءالدين افزود: "سربازان عراقي مراقب اين تلاش‌ها بودند و به‌عنوان نمونه، سلسله حملاتي را انجام دادند كه ايراني‌ها را مجبور كرد تا تلفات خود را كه بيش از [يك] هزار كشته بود، در ميدان نبرد رها كنند." فرمانده عمليات شمال اشاره كرد: "هم‌وطنان كرد به شكلي برجسته در اين نبردها شركت كردند و در كنار برادران سرباز خود كه تمامي تعرضات ايراني را طي هفتة گذشته درهم كوبيدند، جنگيدند."
سرتيپ "ايـاد خليل زكي" فرمانده لـشكر سوم نيز اعـلام كـرد نيروهـاي ايـن لشـكر پنجشنـبة گذشتـه (2/5/1364) در نتيجة حملات خود به يگان‌هاي ايراني در محور شمالي، بر مواضع حياتي جديدي تسلط يافتند. وي در گفت‏وگويي با روزنامة "القادسيه" اشاره كرد سربازان اين لشكر توانستند بر ارتفاع شماره 1936 مسلط شده و ايراني‌ها پس از متحمل شدن در حدود [يك] صد كشته، از آن منطقه رانده شدند. وي توضيح داد مواضع جديد تحت تسلط نيروهاي عراقي داراي اهميّت ويژه‌اي است، به‌طوري كه استقرار در آن‏ها حالت حصار جديدي را ايجاد كرده و به حضور نيروهاي ايراني در منطقه پايان داده‏است.»<ref>خبرگزاري جمهوري‌اسلامي، نشرية "گزارش‌هاي ويژه"، شمارة 130 (6/5/1364)، صص 4 و 5، بغداد - خبرگزاري عراق، 5/5/1364.</ref>


«اصلاً بیاییم پیشنهاد بدهیم که امسال در جنوب، عملیات وسیع انجام ندهیم. تا عید 15 عملیات قدس [عملیات محدود] می‌توانیم انجام دهیم و در این فاصله دو الی سه منطقه را از هر نظر آماده کنیم و در سال آینده عملیات بزرگ انجام دهیم. امر غافلگیری برای ما مهم است. با نیرویی که حداکثر تا 70 گردان می‌رسد می‌توانیم در شمال‌غرب عملیاتی نسبتاً خوب انجام دهیم
==  گزارش- 420 ==
وزير اطلاعات و فرهنگ عراق "لطيف نصيف جاسم" در مصاحبه با روزنامة كويتي "الانباء" مطالبي دربارة اوضاع كنوني جنگ مطرح كرد. دراين باره خبرگزاري جمهوري‌اسلامي از كويت گزارش داد: «وزير اطلاعات و فرهنگ رژيم عراق ادعا كرد: "علي‌رغم اين‌كه عراق قادر است جزيرة خارك را منهدم كند، اما رهبري سياسي آن بنا به دلايل متعددي از اين اقدام خودداري مي‌كنند." وي گفت: "هنوز وقت آن نرسيده است كه جزيرة خارك را منهدم كنيم." وي افزود: "تاكنون علائمي دال بر موفقيت ميانجي‌گري‌ها و متقاعد ساختن ايران به توقف جنگ، ديده نشده‏است."
جاسم اضافه كرد كه عراق در داخل مرزهاي خود باقي خواهد ماند و با نيروهاي مهاجم ايراني كه تلاش مي‌كنند وارد خاك عراق شوند، مقابله خواهد كرد. وي همچنين مدعي شد كه ايران سعي دارد از طريق اشغال عراق و سپس خاك كشورهاي عربي، يك دولت بزرگ اسلامي پايه‌ريزي كند. به ادعاي وزير اطلاعات عراق، ايران در حقيقت تلاش مي‌كند عظمت امپراتوري فارس‌ها را زنده كند<ref>همان، صص 3 و 4، كويت - خبرگزاري جمهوري‌اسلامي، 5/5/1364.</ref>


حاضران در جلسه با این پیشنهاد که پیش‌ازظهر و بدون حضور محسن رضایی مطرح شد، موافقت و هریک به‌نوعی آن را تصدیق ‌کردند. در ادامه بحث مزیت‌هایی برای این طرح پیشنهادی بیان شد:
==  گزارش- 421 ==
در حالي كه وزير سپاه (محسن رفيق‌دوست) در ليبي به سر مي‌برد و امروز با سرگرد "جلود" ملاقات دارد، دكتر "ولايتي" وزير امورخارجة جمهوري‌اسلامي ايران، در رأس هيئتي (كه از جمله، دكتر "هادي" نايب رئيس كميسيون دفاع مجلس شوراي اسلامي نيز در آن بود) وارد طرابلس شد.
به اين ترتيب، امروز اولين اجلاس مشترك ايران و ليبي در طرابلس منعقد شد. در اين اجلاس مشترك، از سوي دولت جمهوري‌اسلامي ايران هيئتي به سرپرستي دكتر ولايتي وزير امورخارجة كشورمان و با حضور آقاي "رفيق‌دوست" وزير سپاه پاسداران انقلاب اسلامي، سفير ايران در ليبي، و از سوي ليبي هيئتي به سرپرستي دكتر "تريكي" دبير كميتة مردمي روابط خارجي ليبي، شركت داشتند و به‌طور رسمي اعلام شد كه در اين اجلاس، راه‌هاي پشتيباني و تقويت روابط دوكشور، همچنين اوضاع جهان اسلام و منطقه و مسائل بين‌المللي مورد بحث و بررسي قرارگرفت.<ref>روزنامة اطلاعات، 6/5/1364، ص 1.</ref>
ولايتي روز گذشته در آستانة ترك ايران به سوي ليبي، اعلام كرد‏ه‏بود كه سفر وي به منظور پي‏گيري موضوع‏هايي كه در سفرهاي قبلي بين مقام‏هاي ايران و ليبي و به‌ويژه سفر آقاي "هاشمي‌رفسنجاني" رئيس مجلس شوراي اسلامي، به اين كشور مورد گفت‏وگو قرار گرفته بود، انجام مي‌شود.  
وي كه در يك گفت‏وگوي مطبوعاتي و راديو تلويزيوني در فرودگاه مهرآباد سخن مي‌گفت، با يادآوري اين‌كه "لزوم گسترش و تحكيم روابط با كشورهايي كه داراي موضع مشترك با ما هستند، ايجاب مي‌كند كه رفت و آمدهايي با فواصل نزديك زماني صورت پذيرد،" تأكيد كرد: «كشور ليبي از كشورهاي دوست و نزديك ماست كه در زمينه‌هاي مختلف سياسي نظير جنگ ايران و عراق، مسئله فلسطين و مقابله با امپرياليسم، با جمهوري‌اسلامي ايران هم‏سويي و مواضع مشترك دارد.»<ref>روزنامة اطلاعات، 5/5/1364، ص 1.</ref>


1. رعایت غافلگیری.
==  گزارش- 422 ==
در ادامة ديدار وزير امور خارجه، سفيران و كارداران جمهوري‌اسلامي با مقام‏هاي رسمي كشور، امروز نيز اين ديدارها ادامه داشت. روزنامة كيهان نوشت: «دكتر "ولايتي" وزير امورخارجه، به همراه مديران كل اين وزارت‏خانه و سفرا و كارداران ايران در كشورهاي اروپا و امريكا، با آيت‌الله العظمي "منتظري" ديدار و گفت‏وگو كردند. در اين ديدار، ايشان با اشاره به حساسيت اوضاع و اهميت مسئوليت آنان، اظهار داشتند: برادران فكر نكنند تنها، نمايندة كشور در خارج هستند، بلكه نمايندة اسلام و انقلاب هم به حساب مي‌آيند. در انقلاب ما كه ملاك و هدف اصلي، پياده كردن ارزش‌هاي الهي است، ممكن است گاهي براي افراد شرايطي پيش آيد كه امر دائر شود بين حفظ ايشان يا بودن فلان شخص در يك مسئوليت و بين حفظ ارزش‌هاي اسلام و انقلاب، در چنين صورتي، ما بايد به ائمه بزرگوار خود و رهبران‌مان همچون حضرت امام حسين(ع) تأسي و اقتدا كنيم و حفظ ارزش‌هاي اسلام را بر حفظ خود و يا مسئوليت و شغل خاصي ترجيح دهيم [...].
پيامبر اكرم(ص) و ائمه اطهار(ع) در مشي خود با اقشار و طبقات مختلف سعة نظر و شرح صدر داشتند، تا آن‌جا كه حضرت امام محمدباقر(ع) در جواب كسي كه به ايشان مي‌گفت: "ما افراد و اقشار مردم را با شاقول خود مقايسه مي‌كنيم و هركس با نظر و خط ما موافق نبود، طردش مي‌كنيم." فرمودند: "چنين شيوه‌اي، اسلامي نيست و هرگز اين كار را نكن؛ پس آن‏ها كه اميد رحمت پروردگار را دارند، در خط كلي اسلام هستند، چه كنند و كجا بروند؟!"[...].
با نيروهايي كه به دلايل واهي، سرگردان و گرفتار ترس خيالي در تمامي كشورهاي مختلف، شده و از طرفي ضدانقلاب هم نيستند ولي به دلايلي مي‌ترسند به كشورشان برگردند، اعتماد بدهيد و وضعيت آنان را به مسئولين مربوطه و يا به من اطلاع بدهيد تا بلكه ترتيبي براي جلب آن عده‌اي كه نيروي مفيد براي كشور و داراي تخصصي مورد نياز هستند و علاقه‏مند به كشور و اسلام مي‌باشند، داده شود [...] علي‌رغم تمام كارشكني‌ها و توطئه‌هاي دشمنان اسلام، ملت‌هاي زير ستم متوجه ابعاد انقلاب اسلامي شده‌اند و در حقيقت انقلاب ما صادر شده‏است [...].
جاي تأسف است كه سران بسياري از كشورهاي اسلامي به جاي اتكاء به ملت‌هاي مسلمان خودشان، به ابرقدرت‌ها و امريكا و اسرائيل متكي شده‌اند و اين چنين خود را در برابر دشمنان اسلام خوار و ذليل مي‌كنند و در داخل كشورشان به ملت‌هاي مسلمان خودشان با خشونت و طغيان رفتار مي‌كنند. اين شيوه حكومت كردن، سرانجـام جز سقوط و رفتن به زباله‏دان تاريخ همچون حكومت "نميري" در سودان، راه ديگري ندارد.»<ref>روزنامة كيهان، 5/5/1364، ص 3.</ref>

ضميمة اول گزارش 418: موقعيت و اهميت ارتفاعات سرهويز و سربله
راجع به ارتفاعات "سرهويز" و "سربله" يادآوري مي‌شود كه اين دو ارتفاع به ترتيب در عمق 5/5 و 10كيلومتري خاك عراق واقع شده‌اند و در بين ارتفاعات گوشينه، سرخيات، سرسگر، سرهاجري و شهر سيدكان محصور مي‌باشند. در اختيار داشتن اين ارتفاعات، اين امكان را به دست مي‌دهد كه نيروهاي خودي به شهر و پادگان سيدكان تسلط و بر راه‌ها و عقبه‌هاي ارتفاعات سمت‌راست و چپ نيز كنترل داشته باشند. "رضا ربيعي" فرمانده تيپ قدس (سپاه)، در اين‌باره گفته‏است:
«با گرفتن ارتفاع سربله، اشراف كامل داريم بر شهر سيدكان و پادگان سيدكان و حتي قادريم سنگرهاي دشمن را از روي سربله ببينيم و همين‌طور عقبه‌هاي دشمن قابل ديد است. سرهويز نيز يك راه وصولي است به عقبه‌هاي دشمن، به‌علت اين‌كه كوتاه‌تر از ارتفاعات ديگر است و شيارهاي خوب جهت نفوذ در سربله و سرهاجري دارد.»
"حسن خارا" مسئول طرح عمليات تيپ قدس نيز در مورد حساسيت اين منطقه، توضيح داده است: «چون اين ارتفاعات به شهر سيدكان و جاده‌هاي آن مسلط بود و از طرفي، جناحين ارتفاع نيز دست دشمن قرار داشت و اين ارتفاع ما را مي‌رساند به عقبه‌هاي دشمن، يعني جادة سرهاجري به راحتي در ديد ما واقع مي‌شد، گرفتن سربله و يال جلو آن، يعني به‌خطرانداختن كلية نيروهايي كه روي ارتفاع سرهاجري و 1830 و سرهويز مستقر بودند. اين نيروها در حدود دو تيپ برآورد مي‌گرديدند.»<ref>مأخذ 1، صص‌ 59 و 60.</ref>


2. آماده‌کردن سه منطقه فدک (فاو)، حیدر (روطه ـ قرنه) در هور و شمال منطقه عملیاتی بدر.
ضميمة دوم گزارش 418: دلايل تغييرات طرح مانور عمليات قادر2
دربارة دلايل و زمينه‌هاي اين تغييرات، گزارش راويان مركز مطالعات حاكي است:
فشار دشمن و ضعف كمي و كيفي نيروهاي خودي، عملاً به قرارگاه ديكته مي‌كرد كه عمليات گوشينه منتفي گردد. سرانجام اين نتيجه حاصل شد كه به تكميل خط انتظار كه از يال 2002 زير گوشينه شروع و در ارتفاعات سراسپندار ختم مي‌شد، اكتفا شود و صرفاً عملياتي به‌طور هم‏زمان روي سراسپندار، سرهويز و سربله اجرا گردد. در اين‌باره فرمانده تيپ‌ قدس "رضا ربيعي" چنين مي‌گويد: «منطقه‌اي كه مي‌توانست براي ما مهم باشد و خط انتظار ما را مقدار زيادي راست بكند، منطقة سربله بود؛ يعني وقتي از روي يال حصاروست به طرف عقب مي‌آييم روي سرخيات و دوباره مي‌رويم به طرف بربزين و گرده شوان و خط، همين‌طور دايره مي‌خورد و مي‌رود به طرف سراسپندار؛ ما اين را مي‌خواستيم راست بكنيم؛ براي اين‌كه به اين هدف برسيم، بايد اول مي‌آمديم روي سربله - تپه‌اي كه راحت مي‌شد از عراق گرفت و بعد روي سراسپندار عمل مي‌كرديم.»
برادر "كليشادي" قائم‌مقام تيپ قدس، در گزارشي به برادر "غلامعلي رشيد"، انگيزة عمليات روي سربله را چنين بيان مي‌كند:
«1- امكان استفاده از جاده‌اي كه تا يال جلو گوشينه كشيده شده‏است.
- گرفتن ابتكار عمل از دشمن، زيرا دشمن پس از تصرف ارتفاعات سرهويز، سربله، پايگاه سراسپندار و ارتفاع گوشينه توسط نيروهاي خودي، با پاتك‌هاي مكرر همة اين ارتفاعات را پس گرفته‏است.»
درست در زماني كه مسئولان عمليات سرگرم بحث دربارة چگونگي ادامة عمليات بودند، دشمن در تاريخ 3/5/1364 ارتفاع سرهويز را كه در دست نيروهاي گردان‏120 پياده از لشكر28 بود، مورد حمله قرار داد و آن را به تصرف خود درآورد. در روز و شب همان تاريخ، گردان107 پياده از لشكر28 به‌منظور بازپس‌گيري اين ارتفاع اقدام به تك كرده، تا ساعت7صبح روز بعد (4/5/1364) بدون كسب موفقيت، عقب‌نشيني كرد. "برادر ربيعي" در اين خصوص چنين گفت: «قبل از اين‌كه عمليات روي سربله را شروع كنيم، عراق حمله كرد و ارتفاع سرهويز را كه نيروهاي ارتش روي آن بودند، گرفت. فردا شبش ارتش به اين‌جا تك كرد و نتوانست پس بگيرد و به‌همين شكل باقي ماند [24 ساعت قبل از عمليات روي سربله] به ما گفتند روي سرهويز نيز بايد عمليات بكنيد.»
برادر "حسن خارا" مسئول طرح و عمليات تيپ قدس نيز در اين‌باره كه مأموريت تصرف سرهويز خيلي دير به اين يگان ابلاغ شده‏بود، گفت: «فقط 24 ساعت قبل [عرض كردم] صبح به ما اعلام شد كه امشب كه مي‌خواهيد عمل كنيد، روي سرهويز هم عمل كنيد.»
به اين ترتيب، تصرف اهداف اين مرحله به‌عهده نيروهاي سپاه و تحكيم و تثبيت آن بر عهدة نيروهاي ارتش قرار داده شد.<ref>مأخذ 1، ص 58.</ref>


3. آمادگی تجهیزات.


4. امکان فراهم‌آوردن نیروی بیشتر برای جنوب در زمستان آینده.


5. تکمیل و تثبیت تشکیلات نیروی زمینی سپاه تا سال آینده.


در مخالفت با اجرای عملیات در منطقه فاو نیز دلایل زیر برشمرده شد:


1. رعایت غافلگیری ناممکن است.
== <big>منابع و مآخذ روزشمار 1364/05/05 </big> ==


2. شرایطی که فرماندهان برای اجرای عملیات مشخص کرده‌اند، تأمین نشده است.
{{پانویس}}


3. زمان کافی برای آماده‌کردن زمین ازجنبه مهندسی دراختیار نیست.
<references/>


4. نیروی موردنیاز تأمین نشده است.


5. هماهنگی در فعالیت‌هایی که برای تأمین امکانات می‌شود وجود ندارد.


6. اجرای تک پشتیبانی در جزیره مینو میسر نیست.


درمجموع هرچه مباحث عمیق‌تر می‌شد، انگیزه اصلی و دلیل انتخاب منطقه عملیاتی فاو با ابهام بیشتر مواجه و حتی گفته می‌شد که منطقه فاو براثر فشارهای سیاسی برای عملیات انتخاب شده است.


درنهایت رحیم‌ صفوی، غلامعلی ‌رشید، عزیز جعفری، احمد ‌غلامپور و... برای دادن پیشنهادهای جدید و مخالفت با اجرای عملیات در منطقه فاو به نتیجه قطعی رسیدند و قرار شد در جلسه‌ای با فرمانده کل سپاه دراین‌باره به بحث بپردازند.<ref>سند شماره 0634/گ مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: انتخاب منطقه عملیاتی فدک (فاو)، گزارش راوی قرارگاه خاتم، در عملیات والفجر8، داوود رنجبر، صص 92 ـ 91.</ref>
</div>


== 2 ==
[[رده:2]]
در ادامه بحث درباره طراحی عملیات در منطقه فاو، بعدازظهر امروز جلسه‌ای با حضور محسن رضایی فرمانده کل سپاه پاسداران، و برادرانی که در جلسه صبح حضور داشتند. در قرارگاه مرکزی سپاه پاسداران تشکیل شد. نخست رحیم صفوی شروع به صحبت کرد:


برادران حاضر در این جلسه از ابتدای جنگ، در جنگ بوده‌اند و فلسفه وجودی‌شان در جنگ یک فلسفه محکم زیربنایی و عقیدتی است و براساس پایبندی به مقام ولایت آمدند در جنگ و با اعتقاد به اینکه این جنگ، جنگ بین حق و باطل است و جبهه حسینی‌ها علیه یزید‌ی‌هاست و اینکه هر زمانی هم که امام تکلیف کند، حاضر به ریختن خونشان به پای درخت ایمان و عقیده‌شان هستند... .


... برادران با یک دید واقع‌بینانه می‌خواهند روی مسئله جنگ فکر و کار کنند. ما دید واقع‌بینانه را از این نظر می‌گوییم که اگر به یک چیزهایی که می‌دانیم آماده نمی‌شود و در زمان لازم امکان فراهم‌شدن آن نیست توجه نکنیم، این یک دید غیرواقع‌بینانه است. من اساس تردید را عدم واقع‌بینی مسائل می‌دانم؛ اگر کسی واقع‌بینانه وارد یک صحنه و یک عملی بشود، در او هیچ تردیدی نیست.


ما از عملیات‌های رمضان تا والفجرها و حتی خیبر و بدر به این نتیجه قطعی رسیده‌ایم که با مقدورات و امکانات موجود نمی‌توانیم عملیات گسترده‌ای داشته باشیم. البته عملیات گسترده در توان جمهوری اسلامی هست ولی در توان سپاه پاسداران نیست. الآن هیچ‌کدام از شرایط اجرای عملیات حاصل نیست. شما از شرایط اجرای عملیات را "حفظ غافلگیری" اعلام کرده‌اید. خوب ما چشممان را ببندیم و بگوییم دشمن نفهمیده؟ این‌همه اقدامات مهندسی شده، این‌همه جاسوس‌های دشمن در منطقه‌ هست. شما گفته بودید که از شرایط اجرای عملیات این است که "ما 150 گردان نیرو" داشته باشیم. فرماندهان مناطق ما می‌گویند که این نیرو فراهم نمی‌شود. شورای عالی سپاه می‌گوید این نیرو حاصل نمی‌شود و از 76 هزار بسیجی که باید داشته باشیم الآن حدود 26 هزار نفر موجود داریم، یعنی یک‌سوم؛ این دوسوم نیروی دیگری که به‌صورت بسیجی باید بیاید، با این مسائلی که الآن هست و باتوجه‌به زمان و آموزش و... نمی‌آیند. ما می‌گوییم وقتی نیرو آمد 55 الی 60 روز وقت لازم است تا برای عملیات آماده بشوند.
{{#css:/bootstrap.css}}
 
می‌گوییم مهمات‌ در وضع بسیار بدی است، ما حدود یک‌چهارم، یک‌پنجم، مهمات لازم را داریم و این چیزی نیست که در یک‌ ماه یا دو ماه آینده دست ما برسد. آمار برخی از اقلام مهمات یک‌دهم و یک‌ششم تعداد لازم است. ما اگر بخواهیم اینها را نادیده بگیریم که همان عملیات بدر می‌شود. آن مقدار تجهیزات موردنیاز که برآورد شده برای عملیات، برخی تا شش ماه و یک سال دیگر قابل‌تهیه‌شدن نیست. ...
 
برای این عملیات‌ها ما قرارگاه‌ها و لشکرهایمان هنوز هیچ شکلی نگرفته است.
 
مسئله‌مان الآن عملیات گسترده آینده است؛ بیشتر فرماندهان از آقای مرتضی قربانی و احمد کاظمی تا دیگر برادران به ما اعتراض می‌کنند که اینجا نمی‌توانیم عمل کنیم.
 
از شرایط دیگر برای عملیات این بود که در جزیره مینو تک پشتیبانی انجام بگیرد که 50 درصد موفقیت در این است؛ این شرط هم آماده نیست.
 
حاصل‌نشدن این شرایط، برابر است با شکست و این شکست هم دیگر شکست بدر و خیبر نیست، شکستی است که هم فرماندهان ما روحیه‌شان خرد و شکسته می‌شود و هم نسبت به رده‌های بالاتر اصلاً بی‌اعتقاد می‌شوند. الآن بسیجی‌های کاظمی [لشکر8 نجف] به فرمانده‌شان ایرادی ندارند، به مسئولین جنگ و مملکت اعتراض دارند. می‌گویند اینها چه مسئولینی هستندکه نمی‌آیند ببینند چه شده؟ در عملیات قادر چه گذشته؟ یعنی یک اعتراض عمومی را خواهیم داشت، الآن فرمانده لشکرها به قرارگاه‌ها بی‌اعتمادند، این بی‌اعتمادی اوج می‌گیرد.[[پرونده:Rahim-safavi-1.jpg|بندانگشتی|رحيم صفوي فرمانده نيروي زميني سپاه، اجراي عمليات محدود در سال 1364 و آمادگي براي عمليات گسترده در سال 1365 را پيشنهاد مي‌كند.]]رحیم صفوی در ادامه، پیشنهاد خود و دیگر مسئولان نیروی زمینی سپاه را چنین مطرح می‌کند:
 
«با این نیرو‌هایی که دارند می‌آیند، تا اوایل سال آینده 10 الی 15 عملیات محدود و موفق انجام بدهیم و هم‌زمان با این عملیات‌ها، خودمان را آماده کنیم و برای اوایل سال آینده در منطقه شمال‌غرب بجنگیم و هم‌زمان با آنها منطقه فدک و منطقه حیدر و حتی منطقه بالاتر را یعنی شمال منطقه عملیات بدر را آماده کنیم. یعنی تمام کارهایش آماده بشود و در این سه منطقه بعد از عملیات‌های شمال‌غرب عملیات کنیم. عملیات‌های شمال‌غرب را با نیرویی به‌اندازه 60 تا 70 گردان عمل کنیم، ولی عملیات‌های جنوب را که ارزش و اهمیتش کاملاً روشن است احتیاج به غافلگیری، آماده‌کردن منطقه و آمادگی تجهیزات، وسایل و امکانات دارد، آماده بشوند تا عملیات را جلو ببریم. ما شرایط خودمان را با [عملیات‌های] خیبر و بدر بسنجیم، اگر موفقیتی نمی‌بینیم دست به عملی نزنیم که باعث ناراحتی بشود. برویم محکم به مسئولین بگوییم ما عملیات‌های محدود را ادامه می‌دهیم تا چندین ماه دیگر، بعد هم در شمال‌غرب می‌جنگیم و بعد از آن در جنوب.»<ref>همان، صص 94 ـ 92.</ref>[[پرونده:Mohsen-rezaii-1.jpg|بندانگشتی|فرمانده كل سپاه محسن رضايي، در جلسه قرارگاه مركزي سپاه با اشاره به اهميت اجراي عمليات آتي (فاو)، اين جلسه را تلخ‌ترين جلسه در طول دوران فرماندهي‌اش ناميد.]]پس از سخنان رحیم صفوی، محسن رضایی درحالی‌که ناراحتی در چهره‌اش نمایان بود، پس از چند دقیقه تأمل شروع به صحبت کرد که بخش‌هایی از آن چنین است: «متأسفانه این جلسه برای ما تلخ‌ترین جلسه‌ای است که در تاریخ عمر جنگ دارم. تازه می‌فهمم که عمق ترمزی که الآن در آن پایین و عمق سدی که در بالای ما ایجاد شده، از پایین داریم ترمز می‌کنیم و از بالا یک سدی شده هم آن سد و هم ترمز شما، درست آن بن‌بستی که در جنگ پیدا شده، الآن پیدا کرده است. شما در بدر آمدید گفتید که بیاییم عملیات شماره 2 را، اول انجام بدهیم، گفتیم برادران این حرف را نزنید اگر یک ماه به شما فرصت دادیم، رفتید روی عملیات شماره 2 کار کردید، شاید وسط کار دوباره گفتید که نباید انجام بدهیم... چقدر استدلال شما یا برادرمان رشید آوردید که چرا نباید عملیات شماره 2 را انجام بدهیم؟... الآن تنها راه ما "فاو" است، فاو مهم است. حالا می‌گوییم فاو، اول می‌گویید القرنه بعد از القرنه می‌آیید می‌گویید نخیر، شمال‌غرب. خدا وکیلی همه‌تان می‌توانید بزنید روی قرآن که اگر یک ‌ماه دیگر رفتید روی شمال‌غرب فکر کردید، دوباره نیایید بگویید که نمی‌شود و... زمان دارد می‌گذرد و این دو ضعف که ضعف اساسی است و مبنای ترمز را تشکیل داده از پایین داریم ترمز می‌کنیم، از بالا هم که سد راه رشد توان رزمی و رشد قوه رزمی پیدا شده، حالا این وسط چه باید کرد؟ ما باید بفهمیم می‌خواهیم بجنگیم ولو با 2 نفر، حتی با یک‌گروهان می‌شود جنگید و می‌شود از دشمن تلفات گرفت. با 2 نفر هم می‌شود جنگید. ضعف سومی که هست این است که شما می‌گویید که توان جمهوری اسلامی می‌رسد، توان جمهوری اسلامی می‌رسد یعنی ضعف سوم. این ترمز و آن سد، جنگ را به بن‌بست رساندند، کی می‌گوید توان جمهوری اسلامی می‌رسد جمهوری اسلامی معجونی است از دستاورد انقلاب و رژیم سابق که دست ما مانده، شما صحبت از یک توان بالقوه‌ای می‌کنید که می‌گویید ما می‌توانیم این را به فعل در بیاوریم... مگر توان یک چیز ساده‌ای است، فهم توان پنج سال وقت می‌خواهد شما تا پنج سال دیگر نمی‌توانید بفهمانید. الآن 100 تا کمپرسی در جنگ می‌خواهید. همین الآن اگر بگویید 100 تا کمپرسی، می‌گویند ببینید اینها بهانه آوردند که می‌خواهند نجنگند که 100 کمپرسی را گفتند. چه کسی این را می‌گوید، جز افراد بالای شما این را می‌گویند، چرا؟ با شما لج دارند؟ اینها غیرانقلابی‌اند؟ نه، طبیعی است، ما هم به‌جای آنها بودیم همین حرف را می‌زدیم، برای اینکه در جنگ نیستند ما چه انتظاری داریم؟ چهار سال است خواستیم اینها را در جنگ بیاوریم، اما ورود ناقص اینها در جنگ کار را بدتر کرد. پس این توانی که از جمهوری اسلامی می‌گویید، شما خودتان را دارید بازی می‌دهید، یک ذهنیتی را درست می‌کنید که عذاب وجدانتان را حل کنید بعد آن را می‌گویید نه ما اگر این حرف را می‌زنیم خوب دلیل داریم. می‌گویید توان جمهوری اسلامی باید بیاید جلو، کدام توان؟ کدام کار؟ پس این هم ضعف سوم شما. جمهوری اسلامی یعنی در کل دولت 100 نفر آدم، تازه این 100 نفر که حزب‌اللهی و انقلابی هستند نمی‌دانند جنگ چیست چهار سال و پنج سال دیگر می‌فهمند. باوجوداین باید پیش برویم، پس این توان که می‌گویید، این است. من یک‌مرتبه نسبت به برخورد شما غافلگیر شدم، فکر نمی‌کردم، حالا بعد فکر می‌کنم که چه ضعف‌های دیگری ما داریم باید این ضعف‌ها را در‌آوریم و آنها را حل کنیم. ...» سخنان رحیم صفوی و محسن رضایی در این جلسه آغازی بود برای ادامه بحث: رحیم صفوی: ما می‌گوییم با این توان، نه می‌شود در القرنه بجنگیم و نه در فاو. حال شما هی می‌خواهید فشار بیاورید... اگر شما می‌فرمایید که متناسب با توانمان منطقه تعیین کنیم، الآن این منطقه تناسبی با توانمان ندارد، اگر برویم شکست می‌خوریم. سپاه با این توان قادر به اجرای عملیات گسترده نیست، باید توان بالاتری به دست بیاورد تا بتواند بجنگد. محسن رضایی: این کلی است، این را چه کسی از شما قبول می‌کند؟ شما با استدلال ثابت کنید که اینجا چند گردان می‌خواهد و چند گردان تابه‌حال رسیده. این بحث‌های نارس شما، کار شما را سد کرده و وقتی که این کار سد بشود معلوم است که نمی‌توانید آماده بشوید». در ادامه جلسه یکی دیگر از مسئولان نیروی زمینی سپاه، وارد بحث می‌شود. غلامعلی رشید: ما این‌را به‌وضوح می‌بینیم که اگر 50، 60 گردان نیروی بسیجی بدون امکانات و تجهیزات لازم فراهم شود، دستور عملیات صادر می‌شود؛ چشم‌پوشی می‌شود از غافلگیری؛ چشم‌پوشی می‌شود از برآورد مهمات و... ما می‌گوییم ما یک تاجر ورشکسته هستیم، نمی‌توانیم یک معامله بزرگ انجام دهیم. این خیالی است که ما قبلاً می‌کردیم. ما در فتح‌المبین یک تاجر خوب بودیم، می‌توانستیم معامله کنیم. الآن دیگر قادر نیستیم آن معامله بزرگ را بکنیم. ما می‌گوییم با یک‌ نفر هم می‌شود جنگید، اما یک‌ نفر وقتی بجنگد، سه نفر عراقی را بکشد و خودش هم شهید بشود، این پیروزی است، اما مجموعه عملیات‌های بدر و خیبر می‌شود شکست؛ پیروزی نیست. قضیه عاشورا پیروزی است، 72 نفر بودند به 30 هزار نفر. می‌شود جنگید، اما تا یک‌ ماه دیگر این 50، 60 گردان می‌شود قوی‌ترین عامل فشار. رضایی: صحیح است که شما می‌خواهید از من اعتراف بگیرید که اگر همه توان فراهم نشد نجنگید؟ کجای مردانگی این‌طور است؟ غلامعلی رشید: ما نسبت به فرماندهی خودمان اعتمادمان کم نشده، تردید نداریم. ما عقل شما و علم و تدبیر شما را عالی‌ترین تدبیر برای خودمان می‌شناسیم. ما بی‌اعتمادیم به اینکه امکانات نمی‌رسد، این تردید در بچه‌ها به وجود می‌آورد. یکی از علت تردیدها این است که بی‌اعتمادند به امکانات، بی‌اعتمادند به این نیرویی که باید فراهم شود، ... و دیدند هم این فراهم نشده و نیرو می‌آید پای‌کار و بعد می‌گویند عمل کنید و عمل هم کردند. ما می‌گوییم جلوگیری کنیم از این‌کار. ما اگر هم یک مقدار پارسال منطقه 2 را پیشنهاد می‌دادیم، می‌دیدیم که آن‌موقع پذیرای این نیست که بگوییم عملیات گسترده، در جنوب نمی‌توانیم انجام دهیم. ولی الآن به این نتیجه رسیدیم که واقعیات را ببینیم. در این جنوب هدف‌های بسیار ارزشمندی هست که زیر زبان همه مزه می‌کند. تا گفتیم فاو، گفتند: به‌به، چه چیز خوبی است و... اینجا هدف‌هایش ارزشمند است و امکانات و نیرو می‌خواهد و ما سه سال است که در اینجا تلاش می‌کنیم، نتوانستیم یک گام قوی برداریم، ما به‌عنوان یک پیشنهاد می‌گوییم که: تا پایان سال عملیات محدود انجام دهیم، 15تا عملیات محدود انجام می‌دهیم، بعد برویم شمال‌غرب؛ آنجا می‌شود با 50، 60 گردان جنگ کرد، بعد به جنوب برگردیم. در این فاصله کار مهندسی بکنیم که بشود غافلگیری را رعایت کرد. الآن تمام یگان‌های ما در سرزمین جنوب هستند. غافلگیری از بین رفته است، دیگر معنی و مفهوم ندارد. کار مهندسی که ما می‌کنیم فردایش می‌خواهیم عمل کنیم. شما کار مهندسی جزیره آبادان را انجام دهید و یک ‌سال بعد عملیات کنید. این معنای دیگری پیدا می‌کند. غافلگیری، آب حیات ماست.
 
<references />

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۱ آوریل ۲۰۲۳، ساعت ۰۹:۰۸

روزشمار جنگ سال 1364
1364.05.05
نام‌های دیگر پنج مرداد
تاریخ شمسی 1364.05.05
تاریخ میلادی 27 ژوئیه 1985
تاریخ قمری 8 ذیقعده 1405



گزارش- 418

امروز در مراحل آمادگي و طراحي مانور براي تداوم عمليات قادر - كه با عنوان "قادر2" انجام خواهد شد - و در چارچوب مأموريت كلي قرارگاه تاكتيكي حمزه سيدالشهدا(ع)، دستورهايي به يگان‌هاي عمل‌كننده ابلاغ گرديد: «حمزه1 (نيروهايي از لشكر23 نوهد ارتش) با كمك گردان تكاور لشكر64 پياده [ارتش] در ساعت22:30 روز 6/5/1364 تك نموده، سه قلة ارتفاعات سراسپندار و ارتفاع 1636 را تصرف كنيد و يك خط پدافندي از ارتفاع 1636 تا شمال "ژارا" روي يال غربي ارتفاع 1636 به‌طرف ژارا تشكيل دهيد. حمزه4 (تيپ قدس سپاه): به ارتفاعات سربولي و ارتفاعات سرهويز تك نموده و جهت تحكيم و تثبيت هدف‌هاي ياد شده، مجموعة ارتفاعات سربولي را به حمزه3 (لشكر28 ارتش) و سرقله‌هاي سرهويز را به حمزه5 (لشكر77 ارتش) واگذار نماييد. حمزه3: پس از تك و تصرف ارتفاعات سربولي توسط حمزه4، ارتفاعات مزبور را تحكيم و تثبيت نماييد. حمزه5: آماده باشيد پس از تصرف قله‌هاي سرهويز توسط قرارگاه حمزه4، آن را تحكيم و تثبيت نماييد.» با توجه به اشكالات و ضعف‌هاي موجود، اين دستور عملياتي دوام نيافت و در همان روز ابلاغ، با دگرگوني مواجه گرديد! به اين ترتيب كه مأموريت واگذاري به حمزه1، چنين تغيير يافت: «با نگرش به بازديد عناصر عملياتي اين قرارگاه (اصلي) در روز جاري از مواضع آن قرارگاه (حمزه1)، دستور فرماييد مأموريت واگذاري در دستور جزبه‌جز شماره7 را به شرح زير تغيير دهند و به‌مورد اجرا بگذارند. با تلفيق گردان تكاور لشكر64 پياده با يك گروهان داوطلب از لشكر23، در ساعت23:30

روز 6/5/1364 تك نموده، نيروهـاي دشمن را روي سه قـلة ارتـفاعات سراسپندار (79-67) و (80 ‏- 68) و ارتفاع 1636 (78 -67) منهدم و با گرفتن اسير از دشمن، نيروهاي عمل‏كننده به مواضع پدافندي خود مراجعه نمايند.» به اين ترتيب، حركت اصلي و عمده در اين مقطع از عمليات، يعني تصرف دو ارتفاع سرهويز و سربله به حمزه4 و يا به‌عبارت روشن‌تر به تيپ "قدس" سپاه واگذار شد. بنابراين از طرح اصلي اولية اصلاح خط و تداوم عمليات، اهداف گوشينه و سراسپندار حذف شد و فقط سربله باقي ماند، در حالي كه سرهويز هم با توجه به حوادث اخير و تك دشمن، به اهداف اضافه شد.[۱]

گزارش- 419

امروز دو تن از فرماندهان نظامي عراق دربارة درگيري‌هاي منطقة شمالي (عمليات قادر1 و درگيري‌هاي پس از آن) با مطبوعات اين كشور مصاحبه كردند. خبرگزاري عراق گزارش داد: «سرلشكر "ضياءالدين جمال" فرمانده منطقة عملياتي در شمال جبهه‌هاي جنگ، در گفت‏وگويي با روزنامة "الثوره" گفت: "ايراني‌ها اقدام به حمله به مواضعي از نيروهاي عراقي در قله‌هاي دورافتاده به منظور دست يافتن به پيروزي، كردند و تصور مي‌كردند به سادگي اين كار را انجام خواهند داد." سرلشكر ضياءالدين افزود: "سربازان عراقي مراقب اين تلاش‌ها بودند و به‌عنوان نمونه، سلسله حملاتي را انجام دادند كه ايراني‌ها را مجبور كرد تا تلفات خود را كه بيش از [يك] هزار كشته بود، در ميدان نبرد رها كنند." فرمانده عمليات شمال اشاره كرد: "هم‌وطنان كرد به شكلي برجسته در اين نبردها شركت كردند و در كنار برادران سرباز خود كه تمامي تعرضات ايراني را طي هفتة گذشته درهم كوبيدند، جنگيدند." سرتيپ "ايـاد خليل زكي" فرمانده لـشكر سوم نيز اعـلام كـرد نيروهـاي ايـن لشـكر پنجشنـبة گذشتـه (2/5/1364) در نتيجة حملات خود به يگان‌هاي ايراني در محور شمالي، بر مواضع حياتي جديدي تسلط يافتند. وي در گفت‏وگويي با روزنامة "القادسيه" اشاره كرد سربازان اين لشكر توانستند بر ارتفاع شماره 1936 مسلط شده و ايراني‌ها پس از متحمل شدن در حدود [يك] صد كشته، از آن منطقه رانده شدند. وي توضيح داد مواضع جديد تحت تسلط نيروهاي عراقي داراي اهميّت ويژه‌اي است، به‌طوري كه استقرار در آن‏ها حالت حصار جديدي را ايجاد كرده و به حضور نيروهاي ايراني در منطقه پايان داده‏است.»[۲]

گزارش- 420

وزير اطلاعات و فرهنگ عراق "لطيف نصيف جاسم" در مصاحبه با روزنامة كويتي "الانباء" مطالبي دربارة اوضاع كنوني جنگ مطرح كرد. دراين باره خبرگزاري جمهوري‌اسلامي از كويت گزارش داد: «وزير اطلاعات و فرهنگ رژيم عراق ادعا كرد: "علي‌رغم اين‌كه عراق قادر است جزيرة خارك را منهدم كند، اما رهبري سياسي آن بنا به دلايل متعددي از اين اقدام خودداري مي‌كنند." وي گفت: "هنوز وقت آن نرسيده است كه جزيرة خارك را منهدم كنيم." وي افزود: "تاكنون علائمي دال بر موفقيت ميانجي‌گري‌ها و متقاعد ساختن ايران به توقف جنگ، ديده نشده‏است." جاسم اضافه كرد كه عراق در داخل مرزهاي خود باقي خواهد ماند و با نيروهاي مهاجم ايراني كه تلاش مي‌كنند وارد خاك عراق شوند، مقابله خواهد كرد. وي همچنين مدعي شد كه ايران سعي دارد از طريق اشغال عراق و سپس خاك كشورهاي عربي، يك دولت بزرگ اسلامي پايه‌ريزي كند. به ادعاي وزير اطلاعات عراق، ايران در حقيقت تلاش مي‌كند عظمت امپراتوري فارس‌ها را زنده كند.»[۳]

گزارش- 421

در حالي كه وزير سپاه (محسن رفيق‌دوست) در ليبي به سر مي‌برد و امروز با سرگرد "جلود" ملاقات دارد، دكتر "ولايتي" وزير امورخارجة جمهوري‌اسلامي ايران، در رأس هيئتي (كه از جمله، دكتر "هادي" نايب رئيس كميسيون دفاع مجلس شوراي اسلامي نيز در آن بود) وارد طرابلس شد. به اين ترتيب، امروز اولين اجلاس مشترك ايران و ليبي در طرابلس منعقد شد. در اين اجلاس مشترك، از سوي دولت جمهوري‌اسلامي ايران هيئتي به سرپرستي دكتر ولايتي وزير امورخارجة كشورمان و با حضور آقاي "رفيق‌دوست" وزير سپاه پاسداران انقلاب اسلامي، سفير ايران در ليبي، و از سوي ليبي هيئتي به سرپرستي دكتر "تريكي" دبير كميتة مردمي روابط خارجي ليبي، شركت داشتند و به‌طور رسمي اعلام شد كه در اين اجلاس، راه‌هاي پشتيباني و تقويت روابط دوكشور، همچنين اوضاع جهان اسلام و منطقه و مسائل بين‌المللي مورد بحث و بررسي قرارگرفت.[۴] ولايتي روز گذشته در آستانة ترك ايران به سوي ليبي، اعلام كرد‏ه‏بود كه سفر وي به منظور پي‏گيري موضوع‏هايي كه در سفرهاي قبلي بين مقام‏هاي ايران و ليبي و به‌ويژه سفر آقاي "هاشمي‌رفسنجاني" رئيس مجلس شوراي اسلامي، به اين كشور مورد گفت‏وگو قرار گرفته بود، انجام مي‌شود. وي كه در يك گفت‏وگوي مطبوعاتي و راديو تلويزيوني در فرودگاه مهرآباد سخن مي‌گفت، با يادآوري اين‌كه "لزوم گسترش و تحكيم روابط با كشورهايي كه داراي موضع مشترك با ما هستند، ايجاب مي‌كند كه رفت و آمدهايي با فواصل نزديك زماني صورت پذيرد،" تأكيد كرد: «كشور ليبي از كشورهاي دوست و نزديك ماست كه در زمينه‌هاي مختلف سياسي نظير جنگ ايران و عراق، مسئله فلسطين و مقابله با امپرياليسم، با جمهوري‌اسلامي ايران هم‏سويي و مواضع مشترك دارد.»[۵]

گزارش- 422

در ادامة ديدار وزير امور خارجه، سفيران و كارداران جمهوري‌اسلامي با مقام‏هاي رسمي كشور، امروز نيز اين ديدارها ادامه داشت. روزنامة كيهان نوشت: «دكتر "ولايتي" وزير امورخارجه، به همراه مديران كل اين وزارت‏خانه و سفرا و كارداران ايران در كشورهاي اروپا و امريكا، با آيت‌الله العظمي "منتظري" ديدار و گفت‏وگو كردند. در اين ديدار، ايشان با اشاره به حساسيت اوضاع و اهميت مسئوليت آنان، اظهار داشتند: برادران فكر نكنند تنها، نمايندة كشور در خارج هستند، بلكه نمايندة اسلام و انقلاب هم به حساب مي‌آيند. در انقلاب ما كه ملاك و هدف اصلي، پياده كردن ارزش‌هاي الهي است، ممكن است گاهي براي افراد شرايطي پيش آيد كه امر دائر شود بين حفظ ايشان يا بودن فلان شخص در يك مسئوليت و بين حفظ ارزش‌هاي اسلام و انقلاب، در چنين صورتي، ما بايد به ائمه بزرگوار خود و رهبران‌مان همچون حضرت امام حسين(ع) تأسي و اقتدا كنيم و حفظ ارزش‌هاي اسلام را بر حفظ خود و يا مسئوليت و شغل خاصي ترجيح دهيم [...]. پيامبر اكرم(ص) و ائمه اطهار(ع) در مشي خود با اقشار و طبقات مختلف سعة نظر و شرح صدر داشتند، تا آن‌جا كه حضرت امام محمدباقر(ع) در جواب كسي كه به ايشان مي‌گفت: "ما افراد و اقشار مردم را با شاقول خود مقايسه مي‌كنيم و هركس با نظر و خط ما موافق نبود، طردش مي‌كنيم." فرمودند: "چنين شيوه‌اي، اسلامي نيست و هرگز اين كار را نكن؛ پس آن‏ها كه اميد رحمت پروردگار را دارند، در خط كلي اسلام هستند، چه كنند و كجا بروند؟!"[...]. با نيروهايي كه به دلايل واهي، سرگردان و گرفتار ترس خيالي در تمامي كشورهاي مختلف، شده و از طرفي ضدانقلاب هم نيستند ولي به دلايلي مي‌ترسند به كشورشان برگردند، اعتماد بدهيد و وضعيت آنان را به مسئولين مربوطه و يا به من اطلاع بدهيد تا بلكه ترتيبي براي جلب آن عده‌اي كه نيروي مفيد براي كشور و داراي تخصصي مورد نياز هستند و علاقه‏مند به كشور و اسلام مي‌باشند، داده شود [...] علي‌رغم تمام كارشكني‌ها و توطئه‌هاي دشمنان اسلام، ملت‌هاي زير ستم متوجه ابعاد انقلاب اسلامي شده‌اند و در حقيقت انقلاب ما صادر شده‏است [...]. جاي تأسف است كه سران بسياري از كشورهاي اسلامي به جاي اتكاء به ملت‌هاي مسلمان خودشان، به ابرقدرت‌ها و امريكا و اسرائيل متكي شده‌اند و اين چنين خود را در برابر دشمنان اسلام خوار و ذليل مي‌كنند و در داخل كشورشان به ملت‌هاي مسلمان خودشان با خشونت و طغيان رفتار مي‌كنند. اين شيوه حكومت كردن، سرانجـام جز سقوط و رفتن به زباله‏دان تاريخ همچون حكومت "نميري" در سودان، راه ديگري ندارد.»[۶]  ضميمة اول گزارش 418: موقعيت و اهميت ارتفاعات سرهويز و سربله راجع به ارتفاعات "سرهويز" و "سربله" يادآوري مي‌شود كه اين دو ارتفاع به ترتيب در عمق 5/5 و 10كيلومتري خاك عراق واقع شده‌اند و در بين ارتفاعات گوشينه، سرخيات، سرسگر، سرهاجري و شهر سيدكان محصور مي‌باشند. در اختيار داشتن اين ارتفاعات، اين امكان را به دست مي‌دهد كه نيروهاي خودي به شهر و پادگان سيدكان تسلط و بر راه‌ها و عقبه‌هاي ارتفاعات سمت‌راست و چپ نيز كنترل داشته باشند. "رضا ربيعي" فرمانده تيپ قدس (سپاه)، در اين‌باره گفته‏است: «با گرفتن ارتفاع سربله، اشراف كامل داريم بر شهر سيدكان و پادگان سيدكان و حتي قادريم سنگرهاي دشمن را از روي سربله ببينيم و همين‌طور عقبه‌هاي دشمن قابل ديد است. سرهويز نيز يك راه وصولي است به عقبه‌هاي دشمن، به‌علت اين‌كه كوتاه‌تر از ارتفاعات ديگر است و شيارهاي خوب جهت نفوذ در سربله و سرهاجري دارد.» "حسن خارا" مسئول طرح عمليات تيپ قدس نيز در مورد حساسيت اين منطقه، توضيح داده است: «چون اين ارتفاعات به شهر سيدكان و جاده‌هاي آن مسلط بود و از طرفي، جناحين ارتفاع نيز دست دشمن قرار داشت و اين ارتفاع ما را مي‌رساند به عقبه‌هاي دشمن، يعني جادة سرهاجري به راحتي در ديد ما واقع مي‌شد، گرفتن سربله و يال جلو آن، يعني به‌خطرانداختن كلية نيروهايي كه روي ارتفاع سرهاجري و 1830 و سرهويز مستقر بودند. اين نيروها در حدود دو تيپ برآورد مي‌گرديدند.»[۷]

ضميمة دوم گزارش 418: دلايل تغييرات طرح مانور عمليات قادر2 دربارة دلايل و زمينه‌هاي اين تغييرات، گزارش راويان مركز مطالعات حاكي است: فشار دشمن و ضعف كمي و كيفي نيروهاي خودي، عملاً به قرارگاه ديكته مي‌كرد كه عمليات گوشينه منتفي گردد. سرانجام اين نتيجه حاصل شد كه به تكميل خط انتظار كه از يال 2002 زير گوشينه شروع و در ارتفاعات سراسپندار ختم مي‌شد، اكتفا شود و صرفاً عملياتي به‌طور هم‏زمان روي سراسپندار، سرهويز و سربله اجرا گردد. در اين‌باره فرمانده تيپ‌ قدس "رضا ربيعي" چنين مي‌گويد: «منطقه‌اي كه مي‌توانست براي ما مهم باشد و خط انتظار ما را مقدار زيادي راست بكند، منطقة سربله بود؛ يعني وقتي از روي يال حصاروست به طرف عقب مي‌آييم روي سرخيات و دوباره مي‌رويم به طرف بربزين و گرده شوان و خط، همين‌طور دايره مي‌خورد و مي‌رود به طرف سراسپندار؛ ما اين را مي‌خواستيم راست بكنيم؛ براي اين‌كه به اين هدف برسيم، بايد اول مي‌آمديم روي سربله - تپه‌اي كه راحت مي‌شد از عراق گرفت و بعد روي سراسپندار عمل مي‌كرديم.» برادر "كليشادي" قائم‌مقام تيپ قدس، در گزارشي به برادر "غلامعلي رشيد"، انگيزة عمليات روي سربله را چنين بيان مي‌كند: «1- امكان استفاده از جاده‌اي كه تا يال جلو گوشينه كشيده شده‏است. - گرفتن ابتكار عمل از دشمن، زيرا دشمن پس از تصرف ارتفاعات سرهويز، سربله، پايگاه سراسپندار و ارتفاع گوشينه توسط نيروهاي خودي، با پاتك‌هاي مكرر همة اين ارتفاعات را پس گرفته‏است.» درست در زماني كه مسئولان عمليات سرگرم بحث دربارة چگونگي ادامة عمليات بودند، دشمن در تاريخ 3/5/1364 ارتفاع سرهويز را كه در دست نيروهاي گردان‏120 پياده از لشكر28 بود، مورد حمله قرار داد و آن را به تصرف خود درآورد. در روز و شب همان تاريخ، گردان107 پياده از لشكر28 به‌منظور بازپس‌گيري اين ارتفاع اقدام به تك كرده، تا ساعت7صبح روز بعد (4/5/1364) بدون كسب موفقيت، عقب‌نشيني كرد. "برادر ربيعي" در اين خصوص چنين گفت: «قبل از اين‌كه عمليات روي سربله را شروع كنيم، عراق حمله كرد و ارتفاع سرهويز را كه نيروهاي ارتش روي آن بودند، گرفت. فردا شبش ارتش به اين‌جا تك كرد و نتوانست پس بگيرد و به‌همين شكل باقي ماند [24 ساعت قبل از عمليات روي سربله] به ما گفتند روي سرهويز نيز بايد عمليات بكنيد.» برادر "حسن خارا" مسئول طرح و عمليات تيپ قدس نيز در اين‌باره كه مأموريت تصرف سرهويز خيلي دير به اين يگان ابلاغ شده‏بود، گفت: «فقط 24 ساعت قبل [عرض كردم] صبح به ما اعلام شد كه امشب كه مي‌خواهيد عمل كنيد، روي سرهويز هم عمل كنيد.» به اين ترتيب، تصرف اهداف اين مرحله به‌عهده نيروهاي سپاه و تحكيم و تثبيت آن بر عهدة نيروهاي ارتش قرار داده شد.[۸]



منابع و مآخذ روزشمار 1364/05/05

  1. سند شماره 7 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ، "گزارش علميات قادر"، گزارش راويان: مجيد نداف، شهيد علي فتحي، جواد زمان‌زاده، مجيد مختاري، نشر 1364، ويرايش جديد بهمن 1380، ص 58.
  2. خبرگزاري جمهوري‌اسلامي، نشرية "گزارش‌هاي ويژه"، شمارة 130 (6/5/1364)، صص 4 و 5، بغداد - خبرگزاري عراق، 5/5/1364.
  3. همان، صص 3 و 4، كويت - خبرگزاري جمهوري‌اسلامي، 5/5/1364.
  4. روزنامة اطلاعات، 6/5/1364، ص 1.
  5. روزنامة اطلاعات، 5/5/1364، ص 1.
  6. روزنامة كيهان، 5/5/1364، ص 3.
  7. مأخذ 1، صص‌ 59 و 60.
  8. مأخذ 1، ص 58.